سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دلتنگی ابطحی برای کوی دانشگاه
![رؤیای پشتمیزنشینی و "بیکاری شیک" جوانان/ کاسبی سیاسی با قتل دانشجوی دانشگاه تهران](/Upload/Public/Content/Images/1403/11/28/1402300649r.jpeg)
خبرآنلاین گزارش داد: محمدعلی ابطحی، معاون دولت خاتمی و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در یک توییت پیرامون حادثه کشته شدن یک دانشجوی کوی دانشگاه توسط زورگیرها نوشته است:
"فاجعه کشته شدن توسط زورگیران خیابانی که مقتول دانشجو بوده و میتوانسته هر فرد دیگری همباشد، دردناک بود. حس ناامنی عمومی جامعه را دچار شوک میکند. مسئولان امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی، در این فضای بی تاب جامعه رسالت و وظیفه مهمی برای امنیت مردم دارند."[1]
*حادثه کشته شدن دانشجوی مظلوم دانشگاه توسط چند جیببر بسیار تلخ است و پلیس باید مجرمان این حادثه را در اسرع وقت دستگیر کند تا به سزای عمل کثیفشان برسند.
لکن امثال ابطحی با نام نهادن "فاجعه" بر این حادثه و اطلاق صفت "بیتاب" به یک جامعه آرام که در شادترین ایام سال قرار دارد؛ قصد دارند از زندگی و پیکر این دانشجوی مظلوم هیزمی بسازند تا در آتشی که در خیابان میافروزند به کارشان بیاید.
و دانشجویان و خانوادهی دانشجوی مقتول و افکار عمومی باید مراقب این قضیه باشند.
مردم، رسانهها و چشمان امنیتی جامعه باید مراقب دسیسههای اینچنینی برای ملتهب کردن آرامش ایران باشند.
بدتر از به قتل رسیدن آن دانشجوی مظلوم کوی دانشگاه؛ فریب خوردن و مفتون "بانیان آشوب" شدن است.
***
ریشه گرانیهای بیقاعده و شدید از کجا آب میخورد؟
بیدولتی اقتصاد ایران و آسیبهای آن
![رؤیای پشتمیزنشینی و "بیکاری شیک" جوانان/ کاسبی سیاسی با قتل دانشجوی دانشگاه تهران](/Upload/Public/Content/Images/1403/11/28/1402300649r.jpeg)
بیتا... عبداللهی نماینده اهر در مجلس شورای اسلامی طی یک مصاحبه با ایلنا پیرامون افزایش نرخ دلار آزاد و گرانیهای بیقاعده گفته است:
"خواسته ما این است که دولت، هم برای ما نمایندگان مجلس و هم برای مردم علت این موضوع را شفاف کند. قطعا این هفته مسئولین اقتصادی به ویژه وزیر اقتصاد باید به مجلس بیایند و توضیح داده و ما را قانع کنند که چه اتفاقی افتاده است که بازار اینقدر از هم گسیخته شده که هر روز اتفاقات بدی را در افزایش قیمت کالاهای اساسی، دارو، ارز، طلا و سکه شاهد هستیم."
او میافزاید: اگر بخواهیم بگوییم این موضوع مربوط به تحریم است، ما از قبل هم تحریم بودیم الان هم هستیم. موضوع خاصی پیش نیامده است. به همین دلیل منتظریم در هفته جاری مجلس شروع به کار کند و مسئولان اقتصادی دولت بیایند و توضیح بدهند و مجلس را در این خصوص قانع کنند. اگر مجلس قانع نشود، حتما به سمت استیضاح میرود. بحث این است که باید بیایند و توضیح دهند که چه اتفاقی افتاده است. باید بیایند و توضیح دهند که در این مدت بسیار کوتاه چه بلایی سر این اقتصاد آمده است.
این نماینده مجلس تصریح میکند: گویا اقتصاد کشور بیصاحب است...و برای افکار عمومی هم توضیح نمیدهند که چرا این وضعیت پیش آمده و در آینده چه خواهد شد و ما چه برنامهای برای آینده داریم؟ حداقل انتظار مردم این است که دولت بیاید توضیح دهد که الان چه اتفاقی افتاده، چه برنامهای دارد و در آینده چه خواهد شد.[2]
*بروز پدیده "بیدولتی در اقتصاد" که آسیبهای آن از چند سال قبل در اقتصاد ایران و معیشت مردم ظاهر شده به دلیل عمل نکردن دولتها به نقش نظارتی و حاکمیتی خویش در بازار است.
مثلا وقتی یک دولت قانون تعیین سقف برای اجارهبها را صادر میکند و حتی رئیسجمهور هم پای آنرا امضا میکند اما این قانون اجرا نمیشود؛ میتوانیم، بگوییم شاهد "بیدولتی" هستیم.
بازار نیز با رصد این بیدولتی دچار تسرّی آسیب میشود و قیمتها از کانال رقابتی و معقول اقتصادی وارد کانال غیر رقابتی، بیقاعده و سود پرستی میشوند.
کما اینکه میبینیم قیمت مسکن و اجاره طی 4 سال اخیر با جهشهای بیسابقه و ظالمانهای مواجه بوده است. صرفا به این دلیل که بازار مسکن خودش را پاسخگوی دولت نمیداند.
در همین زمینه میتوان به اجرا نشدن دقیق قانون مالیات بر خانههای خالی نیز اشاره کرد که موجب شدت بیماری مذکور در بخش مسکن شده است.
غیر از این مثال که اشارهای بود به اجرا نشدن یک قانون اقتصادی از سوی شخص دولت؛ همچنین باید به نبود نظارت کارای دولت بر بازار هم اشاره کرد که چگونه بازار را از حاکمیت و اقتدار تهی میکند و چنین بازاری دیگر برای قیمتهای خود هیچ حد و مرزی را رعایت نخواهد کرد و اصطلاحا وارد فرایند جامپ قیمتی میشود.
دقت شود آنها که میگویند یک دست نامرئی هست که خود بصورت خودکار شروع به کنترل قیمتها میکند نیز به فرایند جامپ قیمتی، مقرون به صرفه بودن خواب سرمایه به جای هزینه آن و همبستگی تمام صاحبان یک کالا یا یک خدمت در غیبت دولت نیز توجه ندارند که چگونه این رخداد موجب قتل رقابت و افزایش سطح عمومی یک قیمت میشود.
به سخن دیگر اینکه در یک اقتصاد بیدولت؛ رقابت قیمتها دیگر بر سر جذب مشتری نیست. بلکه برای جذب سود بیشتر است و مشتری هم از آنجا که هیچ چارهای ندارد و قیمت کمتری نمییابد (چون کانال رقابت کشته شده است) مجبور به تن دادن به قیمتهای گزاف و بیقاعده میشود.
در توضیح بیشترِ یک اقتصاد بیدولت باید اشاره کرد که قیمتهای بازار این اقتصاد از هیچ قاعده دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی پیروی نمیکنند و اصطلاحا چنین بازاری دچار "گرانی بیقاعده" است.
در یک اقتصاد بیدولت همچنین کشش تورمی نیز بیقاعده میشود و مثلا اگر مقولاتی مثل نرخ دلار آزاد یا قیمت نان یا نرخ سوخت دچار کشش تورمی هستند اما این کشش در هنگام بروز، تابع قاعده نیست و مثلا اگر بناست 4 درصد باشد به ناگاه 40 درصد خواهد شد!
در تمام توابع توضیح داده شده اگر دولت به صحنه بیاید و جای خالی نظارت و اقتدار خود را پر کند؛ آنگاه همه قیمتها به کانال رقابتی باز خواهند گشت.
مطالبه عمومی مردم و "رأی خوب"؛ رمز بازگشت دولت و خروج اقتصاد از بیماری بیدولتی است.
در ذکر شاهد تاریخی و اسلامی برای جلوگیری از بروز پدیده بیدولتی در اقتصاد میتوان به سیره امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرد که گاهی در بازار کوفه با تازیانه قدم میزدند. این رفتار درست و عقلانی موجب جلوگیری از خروج قیمتها از کانال رقابتی میشود.
ما پیش از این و از چند سال قبل در مشرق، گزارشهای متعددی را درباره آسیبهای پدیده بیدولتی در اقتصاد منتشر کردهایم که در آرشیو قابل مطالعه است.
***
رؤیای پشتمیزنشینی و بیکاری شیک 40 درصدی جوانان
![رؤیای پشتمیزنشینی و "بیکاری شیک" جوانان/ کاسبی سیاسی با قتل دانشجوی دانشگاه تهران](/Upload/Public/Content/Images/1403/11/28/1402300680m.jpeg)
علی ربیعی، چهره اطلاعاتی سابق و دستیار اجتماعی رئیسجمهور پزشکیان طی سخنانی در کارگاه تخصصی «جوان، جامعه و کنشگری اجتماعی» در جشنواره ملی اتفاق با اعلام اینکه تعداد افراد جوانی که شاغل و یا در حال مهارت آموزی و تحصیل نیستند در کشور ما به 37 درصد رسیده است، خاطرنشان کرد: وقتی نرخ بیکاری جوانان به 2 برابر نرخ بیکاری متوسط کشور برسد آژیر خطر است و بحرانهای اجتماعی رخ میدهد.
او با اشاره به اینکه جوانان جامعه ای می توانند موثر باشند که مهارت فنی و ارتباطی و اجتماعی کار تیمی داشته باشند، افزود: این موارد در بین جوانان ما کم است و گویا سیاستگذاریها و قوانین بر اساس انقلاب صنعتی اول است و ما در انقلاب صنعتی چهارم زندگی میکنیم.[3]
*روایت ربیعی از بیکاری جمعی نزدیک به 40 درصد از جوانان کشور؛ روایت اشکها و لبخندهاست.
لبخند از بابت اقتصادی که توانسته از بحران بیکاری عمومی عبور کند و با تأمین معیشت حداقلی به پدیده "بیکاری شیک" برسد. (پدیدهای که به موجب آن، عمده کارجویان به دلیل امکانات اقتصاد و برخورداری از یک سطح معیشتی حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند)
و اشک از بابت هدر رفت سرمایه جوانی کشور، وارد نشدن تمام استعداد انسانی مملکت به عرصه کار و سازندگی و مشکلاتی مثل ضرورت "واردات نیروی کار خارجی" که بواسطه پدیده بیکاری شیک بروز مییابد.
باید دانست که نرخ فعلی بیکاری عمومی در ایران تک رقمی و نزدیک به استانداردهای جهانی است. این موقعیت خوب که یکی از مثبتات اقتصادی ایران اسلامی است اما باید با پیوستهایی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نیز همراه شود تا جمعیت جوان و کارجوی ایرانی از فرهنگ غلط "کار پشت میزی" عبور کنند و وارد مهارتآموزی شوند. تا شاهد این حجم از بیکاری شیک نباشیم.
این فرهنگ غلط باید در کشور ما تغییر کند که مدرک تحصیلی به معنی شغل پشت میزی است!
کشور ما سالانه شاهد ورود حدود 1 میلیون نیروی متقاضی جدید به بازار کارجویی است و این در حالی است که درصد بسیار کم، ناچیز و محدودی از مشاغل کشور که سالانه ایجاد میشوند مشاغل پشتمیزی هستند.
در زمینه فرهنگهای غلطی که رهزن مهارتآموزی جوانان عزیز شدهاند همچنین باید به فرهنگ غلط "تمنای درآمد بالا" نیز اشاره کرد.
به هر حال در یک اقتصاد؛ تمام مشاغل دارای درآمدهای بالا نیستند و در عین حال یک نفر هم باید عهدهدار آنها بشود. آن شهروندی هم که خواستار درآمد بیشتر است باید از طریق کار دوم، مشاغل خانگی، مشاغل شخصی و یا کسب تخصص و مهارت ویژه اقدام کند و البته فضای این کار هم از سوی حاکمیت عدل اسلامی برای او فراهم باشد.
معالوصف احراز تمام مشاغل کشور؛ نیاز بزرگ اقتصادی است و در صورتی که همه به دنبال کسب درآمدهای بالا باشند؛ همین نتیجه فعلی رخ میدهد که حدود 40 درصد قشر جوان کشور بیکارند و اقتصاد ما در فرایند لزوم واردات نیروی کار قرار گرفته است.
دقت شود که مثلا حتی شخص آقای ربیعی هم در ورکشاپی شرکت میکند که به جای مهارتآموزی و ترویج فرهنگ صحیح برای جوانان بر کلّیاتی از قبیل جامعه و کنشگری اجتماعی اشاره دارد که با وضوع موجود ما همتراز نیستند.
پر واضح است که ترویج یک نگاه صحیح به مقوله اشتغال و بیکاری شیک؛ نیازمند اصلاح دیدگاه همه ارکان جامعه اعم از مردم و مسئولان است.
***
1_ khabaronline.ir/xndwn
2_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1596548
3_ www.irna.ir/xjSSRC