ماهان شبکه ایرانیان

محمد قاسم‌زاده:

مخاطب به نویسنده‌ ایرانی مشکوک است

محمد قاسم‌زاده از این می‌گوید که چرا آثار خارجی در نظر مخاطب ایرانی جذاب‌تر است. او معتقد است نوع ممیزی مخاطب را نسبت به نویسنده‌ ایرانی مشکوک کرده است.

مخاطب به نویسنده‌ ایرانی مشکوک است

این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه به نسبت آثار تالیفی اظهار کرد: مقایسه آثار ترجمه با آثار داخلی، مقایسه مشکل‌داری است برای این‌که یک کشور را با یک سیاره مقایسه می‌کنید. در واقع  آثار ادبی 50-60 کشور جهان ترجمه می‌شوند که تنوع زیادی دارند، در حالی‌که ما یک کشور هستیم و وقتی نویسندگان یک کشور با نویسندگان 50 کشور در بازار رقابت می‌کنند،  خود به خود جاذبه آن‌ها بیشتر است چون ماجراها، سبک‌ها و موضوعات مختلف مطرح می‌شود. این مقایسه مانند این است که بگویید نویسندگان کشور ترکیه در برابر نویسندگان کشورهای خارجی چقدر جذابیت دارند.

او در ادامه بیان کرد: موضوع دیگر این است که ما در ممیزی تبعیض داریم. اداره کتاب وزارت ارشاد اجازه نمی‌دهد خیلی از کلمات و  موضوعاتی  را که یک نویسنده خارجی به کار می‌برد، نویسندگان ایرانی به کار ببرند. نوع برخورد با نویسندگان ایرانی باعث شده است تا مخاطب ایرانی نسبت به نویسنده‌ ایرانی مشکوک شود و فکر کند کتابی که می‌خواند سانسور شده است و این باعث می‌شود کتاب ایرانی جاذبه‌اش را در نظر مخاطب از دست بدهد. 

قاسم‌زاده خاطرنشان کرد: رفتار اداره کتاب به گونه‌ای است که نویسنده ایرانی را وادار به خودسانسوری می‌کند. نویسنده ایرانی می‌گوید اگر این موضوع را بنویسم ممکن است ارشاد مجوز ندهد، یا این جمله را بنویسم اجازه نمی‌دهند؛ به این صورت نویسنده‌ بومی نسبت به نویسنده خارجی آرام آرام دچار عقب‌نشینی می‌شود. برخی کتاب‌های خارجی را می‌خوانید و واقعا کتاب‌های بی‌ارزشی هستند، مانند «من پیش از تو» و «من پس از تو»  اما در بازار کتاب فروش زیادی دارند. 

او با اشاره به فروش بیشتر کتاب‌های ترجمه گفت: فروش این کتاب‌ها صرفا به خاطر تبلیغاتی است که برای آن‌ها می‌شود. ناشر ایرانی برای کتاب‌های نویسنده غربی که ترجمه می‌شود کاری نمی‌کند زیرا ناشران و مطبوعات غربی برای این کتاب‌ها تبلیغ کرده‌اند. آیا این‌جا می‌شود برای کتاب تبلیغ کرد؟ نه؛ نه ناشر پولش را دارد و نه تلویزیون اجازه تبلیغ می‌دهد. در تلویزیون ایران هر کالایی را می‌توانید تبلیغ کنید الا کتاب، البته کتاب‌های کمک‌درسی را می‌توان تبلیغ کرد. مطبوعات غربی برای کتاب تبلیغ کرده‌اند و پروپاگاندایی را که می‌خواسته‌اند به راه انداخته‌ و نویسنده و کتاب را به شهرت رسانده‌اند، و کتاب با شهرت وارد ایران می‌شود. علت جاذبه آثار ترجمه‌شده این است. 

این نویسنده با ارائه توضیحاتی درباره کتاب «چیدن باد» خودش که برنده جایزه مهرگان ادب شده است، بیان کرد: تا زمانی که در به روی این پاشنه می‌چرخد و نویسنده ایرانی نمی‌تواند کتابش را تبلیغ کند و ناشر پول ندارد کتاب را تبلیغ کند، وضعیت ما همین است. البته گاهی نهادهایی پیدا می‌شوند و شروع به تبلیغ منفی درباره کتاب‌ها می‌کنند، مثلا کتاب «چیدن باد» من که برندگان جایزه مهرگان شده و به چاپ یازدهم رسیده است، یک خبرگزاری می‌گوید این کتاب به زور به چاپ دوم رسیده است. چاپ اول کتاب من در نشر قطره بوده و چاب دوم آن در نشر روزبهان بوده و همین‌طور ادامه داشته است.  این‌ها می‌خواهند جایزه‌های خصوصی را محو کنند و فقط جایزه «جلال آل احمد» باقی بماند. ما نسبت به کتاب‌های‌مان تبلیغ منفی داریم.

محمد قاسم‌زاده با بیان این‌که کتاب یک کالا است، بیان کرد: کالا باید تبلیغ شود، تا زمانی که به دست مشتری می‌رسد، مشتری آن را بشناسد، همان‌طور که فلان روغن و فلان چیپس تبلیغ می‌شود و بیلبورد می‌زنند که مشتری بداند این کالاها چیست. برای کتاب هم باید این اتفاق بیفتد. در حالی‌که در ایران چنین چیزی درباره کتاب وجود ندارد. 

او با بیان این‌که کتاب‌های ترجمه کتاب‌های گزینش‌شده هستند، گفت: کتاب خارجی تا زمانی که مشهور نشود در ایران ترجمه نمی‌شود، برای همین هم فروش می‌رود. کدام مترجم ایرانی سراغ یک نویسنده یا کتاب گمنام خارجی می‌رود؟ سراغ آن‌ها نمی‌روند، بلکه مترجمان سراغ کتاب‌هایی می‌روند که معروف شده و از فیلترهای مختلفی گذشته باشند. ناشران و مطبوعات خارجی برای این کتاب‌ها تبلیغ کرده‌اند و خواننده و مترجم این کتاب‌ها را می‌شناسند. گاهی از روی کتاب فیلم ساخته شده و مردم فیلم آن را دیده‌اند و کتاب را ترجمه می‌کنند. برای جا انداختن این کتاب‌ها هنری لازم نیست. درباره سینما هم همین‌طور است. فیلمی که می‌خواهد اسکار بگیرد همه مردم آن فیلم را دیده‌اند. حال یک فیلمساز ایرانی اگر بخواهد فیلم بسازد، باید  فیلم‌نامه‌اش مجوز بگیرد، فیلم را هم که ساخت دوباره باید مجوز بگیرد که ممکن است با حذف روبه‌رو شود، سرانجام فیلمی بیرون می‌آید که هیچ جاذبه‌ای ندارد. اگر اصغر فرهادی فیلم «فروشنده» را در ایران می‌ساخت و در ایران اکران می‌کرد آیا از آن استقبال می‌شد؟ خیر. زمانی که خارجی‌ها تبلیغش را کردند و به آن اسکار دادند معروف شد. چرا «درباره الی» این فروش را نداشت؟ مگر سازنده‌اش همان فیلم‌ساز نیست؟

این نویسنده خاطرنشان کرد: بین نویسنده و مخاطب ایرانی فاصله زیادی است. به جای این‌که بین مخاطب و نویسنده چند پل باشد که آن‌ها را به هم برساند، چندین و چند دره کنده‌اند که عبور را غیرممکن کرده است. به همین  دلیل کتاب نویسنده ایرانی مخاطب کمتری پیدا می‌کند. شبکه‌های خارجی زیادی درباره نویسنده‌ها، فیلم‌ها و اقتباس‌ها حرف می‌زنند و کتاب‌ها مشهور می‌شود، اما این‌جا این‌طور نیست.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان