زنانی که با قلمشان جاودانه شدند؛ ویرجینیا وولف

اگر جهان را شهر داستان‌ها در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت که نویسندگان و شاعران، راویان این شهر اسرار‌آمیز هستند

اگر جهان را شهر داستان‌ها در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت که نویسندگان و شاعران، راویان این شهر اسرار‌آمیز هستند. آن‌ها با جادوی قلمشان انسان‌ها را سحر می‌کنند و زیبایی و زشتی، تلخی و شیرینی و سختی و آسانی زندگی را از نگاه خود به ما نشان می‌دهند. نوشتن ابزاری برای جاودانگیست اما با این حال، تنها عده‌ای از نویسندگان و شاعران به اکسیر جاودانگی دست پیدا می‌کنند. زنان، بخش جدایی‌ناپذیر ادبیات هستند و نمی‌توان نقش آن‌ها را در ادبیات نادیده گرفت. مصطفی مستور در این‌باره در کتاب «استخوان خوک و دست‌های جذامی» می‌نویسد: «اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو وژولیت و شیرین و فرهاد ول معطل‌اند. اگه روزی زن‌ها بخواند از این جا برند، تقریبا همه ادبیات و سینما و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند».

بنیتا از این پس هر هفته به بررسی زندگینامه و معرفی آثار زنان شاعر و نویسنده می پردازد. در اولین قسمت، به مناسبت تولد ویرجینیا وولف در 25 ژانویه، نگاهی به زندگی و آثار این بانوی نویسنده خواهیم داشت.

زندگینامه‌ی ویرجینیا ولف

ویرجینیا وولف

آدلاین ویرجینیا وولف (آدلاین ویرجینیا استیون)، رمان نویس، مقاله نویس و منتقد فمینیست، در 25 ژانویه 1882در لندن متولد شد و در 28 مارس 1941 درگذشت. وی در زمان حیاتش آثار بسیاری همچون سفر به بیرون، شب و روز (1915)، اتاق جیکوب (1922)، خانم دالووی (1925)، به سوی فانوس دریایی (1927)، اورلاندو (1928)، امواج (خیزاب ها) (1931)، فلاش (1933)، سال ها (1937)، بین دو پرده نمایش (1941) را از خود بر جای گذاشت.

مادر او جولیا پرینسپ استیون، مدل و پدرش سر لسلی استیون، نویسنده و منتقد معروفی بود. ویرجینیا وولف در سن سیزده سالگی، مادر و خواهر ناتنی‌اش را از دست داد و این واقعه موجب حمله‌ی عصبی‌اش شد. وی در سال 1897 وارد کالج سلطنتی لندن شد و توانست در زمینه‌ی زبان یونانی، لاتین، آلمانی و تاریخ دانش کسب کند. او در این میان فرصتی یافت تا با بعضی از پیشگامان مدافع آموزش زنان مانند کلارا پیتر، جرج وار و لیلیان فیتفول آشنا شود. وولف پس از مرگ پدرش در سال 1904 نیز دچار حمله‌ی عصبی شد و برای اولین بار دست به خودکشی زد، اما ناکام ماند و در بیمارستان بستری شد. ویرجینیا، پس از مرگ پدرش، در سن 22 سالگی استقلال تازه‌ای را تجربه کرد. او به دلیل داشتن استقلال مالی به سفرهای گوناگون پرداخت و در جلسات بحث روشنفکرانه شرکت کرد.

ویرجینیا در سال 1912 با دوست برادرش ازدواج کرد و به اتفاق همسرش در سال 1917، نشر هوکارث را برپا کرد. وولف در آن زمان سعی داشت که آثار نویسندگان جوان و گمنام را منتشر کند که از جمله‌ی این افراد می‌توان به کاترین منسفیلد و تی.اس.الیوت اشاره کرد.

خودکشی و مرگ

ویرجینیا وولف

ویرجینیا بسیاری از دوستانش را طی جنگ جهانی اول و دوم از دست داد و همین مساله باعث افسردگی شدید او شد. بیماری ویرجینیا وولف، امروزه بیماری دوقطبی افسردگی شیدایی یا BMD نامیده می شود. وولف پس از اتمام آخرین رمانش به نام «بین دو پرده‌ی نمایش»، برای بار دوم خودکشی کرد و با جیب هایی پر از سنگ به رودخانه‌ی اوز در رادمال رفت و خود را غرق کرد. در 18 آوریل، چند کودک جسد وی را یافتند و در 21 آوریل، جسد وی در حضور همسرش سوزانده شد و در سایه‌ی درختی در یک باغچه به خاک سپرده شد. وولف از بنیان گذاران بنیاد بلومزبری (بلومزبری: انتشاراتی در لندن) بود. نخستین زندگینامه‌نویس ویرجینیا، خواهرزاده‌اش کوئنتین بل است. از آن پس پژوهشگران مختلفی، از جمله جین مارکوس، درباره‌ی وولف نوشتند و بسیاری از آثار وی را با رویکرد فمینیستی مورد نقد‌و‌بررسی قرار دادند.

وولف آثار دیگری نیز دارد که می‌توان از جمله‌ی آن‌ها به «اتاقی از آن خود»، و «سه گینی» اشاره کرد.  

بسیاری از آثار ویرجینیا به فارسی ترجمه شده‌اند که از جمله‌ی آن‌ها می توان به «خانم دالووی» ترجمه‌ی پرویز داریوش، «سال‌ها» ترجمه‌ی فرهاد پدری‌زاده و «سه گینی» ترجمه‌ی منیژه نجم عراقی (نشر چشمه) اشاره کرد.

سبک نوشتاری ویرجینیا

ویرجینیا وولف

بسیاری از منتقدان، آثار ویرجینیا را با رویکرد فمینیستی نقد می کنند. فمینیسم جنبشی بود که در قرن بیستم شکل گرفت و طرفداران این جنبش، خواهان برابرسازی حقوق زن و مرد بودند. سارسه در این باره می‌گوید:«فمینیسم تلاش و پیکاری در راه برابری زن و مرد و رفع تبعیض از زنان است.» (سارسه، 9:1385)

با توجه به این تعریف می‌توان دریافت که در آن برهه از تاریخ برابری حقوق زن و مرد یکی از دغدغه‌های بشری بوده است. ادبیات همواره راهی برای بیان مسائل هر دوره تاریخی نیز هست. از این رو، پس از شکل‌گیری جنبش فمینیسم، این رویکرد در ادبیات نیز جایگاهی به دست آورد و مفاهیمی همچون نقد فمینیستی و زنانه‌نویسی پا به عرصه‌ی ظهور گذاشتند. «در نقد زن‌محورانه، ویرجینیا وولف به سال 1919 با نوشتن کتاب اتاقی از آن خود در عرصه‌ی ادبیات، نخستین گام را در زنانه‌نویسی برداشت.» (کاویانی‌پور، 474:1385) سخن آخر این که وبستر یکی از خدمات وولف به نقد فمینیستی را بحث درباره‌ی زبان می داند، از این جهت که جملات را به «مذکرانه» و «مونثانه» تقسیم می کند، بدون این که از برداشت شخصی خود فراتر برود و ویژگی‌های هریک از این دو جمله را بر‌شمارد، ولی با این حال او توانسته نقش ایدئولوژیک زبان را در ایجاد جنسیت به خوبی نشان بدهد.

اگر به ادبیات علاقمندید، گزارش بنیتا را با عنوان شعرانه بار سفر بست بخوانید.

گردآوری و ترجمه: زهرا محمدی

منابع:

1. تاریخ فمینیسم، نوشته‌ی سارسه، ترجمه‌ی عبدالوهاب احمدی

2. ادبیات زن محورانه، نوشته‌ی طلعت کاویانی‌پور

3. ادبیات زنانه، نوشته‌ی وبستر، ترجمه مژگان برومند

4. وبسایت biography

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر