به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست تخصصی «نمادهای عاشورایی؛ تاملی در حکمت پیدایش و پویایی»، دوشنبه، 27 آبانماه، با سخنرانی میثم توکلی بینا، عضو هیئت علمی انجمن حکمت و فلسفه در مدرسه عالی هنر برگزار شد.
توکلی بینا در این مراسم با ذکر این مطلب که نماد، فراتر از معنای خود شی عمل میکند، افزود: نماد به هر چیزی که بر جزییات فرهنگی خاص دلالت کند، گفته میشود.
وی افزود: جنس نمادهای عاشورایی یکی از مباحثی است که در نمادشناسی عاشورا باید به آن توجه کرد که در حوزه فلزات و پارچهها و ... رخ نمایی میکند؛ در حقیقت نمادها دلالت از یک فرهنگ رایج و دارای یک مدلول فرهنگی است؛ نمادهای واژگانی، تصویری و حجمی چون پر و کلاه و تیغ و علم و... شاید تنها در این فرهنگ به این عنوان شناخته شود و در دیگر فرهنگها نماد چیزی نیست.
عضو هیئت علمی موسسه انجمن حکمت و فلسفه عنوان کرد: نماد فرهنگ را توضیح میدهد و فرهنگ، نماد را؛ در حقیقت نماد برای مردم از یک مدلول و حادثه دلالت میکند و آن را توضیح میدهد که در فرهنگ عاشورایی این حادثه یک خیال و افسانه نیست بلکه یک واقعیت عینی بوده است.
وی گفت: نمادهای واژگانی عاشورایی کم کم وارد ادبیات مردم شده است و به عنوان مثال شمر مترادف ظالم و ستمگر شده است و صحرای کربلا نماد وضعیت بی آبی و تشنگی و... شده است؛ خیلی از رسوم نیز چون تغزیهخوانی و مشعلگردانی و گلمالی و... نیز به نماد فرهنگ عاشورا تبدیل شده است و در جای دیگر معنایی ندارد.
توکلی بینا عنوان کرد: نمادشناسی به مانند زبانشناسی است؛ یک لغت در خارج از جمله معنا و کاربردی ندارد؛ رابطه نماد و جامعه نیز بسیار مهم است؛ زیرا یک فرد در یک فرهنگ نمیتواند نماد تولید کند و کار او تنها در حوزه کار فردیاش مخاطب پیدا میکند ولی برای مردم به نماد مبدل نمیشود.
وی افزود: این کار شخصی موقعی به نماد مبدل میشود که این کار از سوی جامعه پذیرفته شود و جامعه آن را قبول کند؛ نماد مثل واژگانی است که گاهی اوقات از سوی مردم پذیرفته میشود و گاهی اوقات با توصیه فرهنگستان زبان فارسی هم پذیرفته و رایج نمیشود بلکه این پذیرش عمومی یک مکانیزمی دارد که اگر این مکانیزم اجرا نشود نمیتوان انتظار پذیرش داشت.
مدرس دانشگاه تصریح کرد: در بحثهای ناظر به جامعه و زبان باید تنها توصیف کرد و اگر دیدگاه تحمیلی داشته باشیم مورد انتقاد قرار میگیریم؛ در نمادشناسی نیز ما باید صرفا توصیف کنیم و نباید نگاه تحمیلی داشته باشیم.
وی گفت: این نمادهای عاشورایی به حدی با روح و جان مردم ما عجین شده است که اگر یک دهه محرم را با علم به اینکه محرم است در یک کشور دیگر زندگی کنیم به خوبی میتوانیم اهمیت این نمادها را حس کنیم.
توکلی بینا بیان کرد: نمادهای شیعی و عاشورایی نمادهای دینی هستند؛ این نمادها برایند شور و احساس و شیفتگی است؛ اینجاست که عاشورا و هنر عاشورایی در حوزه دین اوجی عجیب پیدا میکند؛ اگر کسی از بالا به شیعه نگاه کند قطعا یکی از قلههای آن را عاشورا و فرهنگ عاشورایی درخواهد یافت.
وی اظهار کرد: عناصر هنری چون خدایی بودن، حماسی و شورانگیزی و درام بودن همه در عاشورا وجود دارد و به جرات کمتر حادثهای در تاریخ چنین عناصر هنری را در خود جای داده است؛ هنرمند آیینی برای ساخت یک نماد کار سختی ندارد چون میداند که باید از روی یک سری المانهای عینی کار کند و نیازی به تخیل محوری زیاد ندارد؛ هنر و علم در کنار هم دین را به جلو میبرند و اگر هر یک از این دو بال و پا نباشد این دین نمیتواند به راحتی به حرکت خود ادامه دهد.
این کارشناس فلسفه هنر تصریح کرد: این نمادها به راحتی در بین مردم رواج پیدا میکنند به شرطی که هم ظرافت هنری داشته باشند و هم گیرایی؛ در این جاست که نقش هنر در اقبال مردم به سوی دین آشکار میشود و نشان داده میشود که تنها علم دینی نیست که توان متقاعد کردن مردم به سوی حرکت به سوی دین را دارد.
وی گفت: هنر هنر دینی همین است که این علم دینی را وارد فرهنگ مردم میکند و بدترین آسیب نیز آن است که کسی از این راه بخواهد با دین مقابله کند و یا با این هنر دینی مقابله کند؛ فرهنگ عمومی ما با هنر گره خورده است و اگر بخواهیم نمادسازی کنیم باید این نماد به عاشورا دلالت داشته باشد و گر نه مورد قبول مردم واقع نمیشود.
توکلی بینا اظهار کرد: نماد وقتی معنا دارد که مدلول انحرافی داشته باشد؛ نماد شکل و ماکت یک مدلول نیست بلکه دال بر آن است.