بازخوانی مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با اسدالله لاجوردی؛ مارکسیست‌هایی که در زندان به اسلام گرویده‌اند/ ماجرای نماز خواندن تاکتیکی برخی زندانی ها

در این مصاحبه که بهمن سال ۱۳۶۰ انجام شده است، دادستان وقت انقلاب تهران درباره امکانات تحصیلی در زندان اوین گفته ما در گذشته امکانات دروس جدید را برای زندانیان کاملا فراهم کرده بودیم، منتها بعد از ۳۰ خرداد که این‌ها جمعیتشان در زندان زیاد شد، یک مقداری آن امکانات کم شد.

بازخوانی مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با اسدالله لاجوردی؛ مارکسیست‌هایی که در زندان به اسلام گرویده‌اند/ ماجرای نماز خواندن تاکتیکی برخی زندانی ها

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکم شهریور ماه 1377 اسدالله لاجوردی دادستان اسبق انقلاب تهران و رئیس سابق زندان اوین، در بازار تهران توسط اعضای منافقین ترور شد. روزنامه جمهوری اسلامی به تاریخ 18 بهمن 1360 مصاحبه‌ای با او انجام داده بود که درباره «چگونگی بازجویی با متهمان»، «نحوه آموزش سیاسی – ایدئولوژیک هواداران گروهک‌ها»، «چگونگی مرخصی رفتن یک زندانی» و ... صحبت کرده بود. در ادامه گزیده‌ای از متن این مصاحبه را می‌خوانید:

*تبلیغ در دادستانی انقلاب برای زندانیان از همان ابتدای دستگیری شروع می‌شود. اکثر متهمینی که فرصتی برای صحبت با آن‌ها در هنگام دستگیری هست، بازجویی‌های ما همراه با طرح سوالات عقیدتی و سیاسی خواهد بود. برای اینکه ما اعتقاد داریم که این گروهک‌های محارب و مفسد در اثر طرز تفکر فاسد است که دست به اسلحه برده‌اند. کلا متهمینی که دستگیر می‌شوند دو دسته هستند: یک دسته آن‌هایی هستند که اگر بازجویی‌شان به تاخیر بیفتد از نظر کشف اطلاعات به ما ضرری نمی‌رسد و دسته دیگر آن‌هایی هستند که ما باید خیلی صریح از آن‌ها بازجویی کنیم و اطلاعاتشان را بگیریم. روی دسته دوم کار فکری کمتر می‌شود. درست است که در ابتدای دستگیری با زبان اعتقادی و سیاسی با این‌ها برخورد می‌کنیم، اما در مورد دسته اول که ما حدس می‌زنیم که اگر بازجویی‌شان تاخیر هم بیفتد بلااشکال است، این‌ها را هنگام بازجویی‌ها، بازپرس تمام تلاشش را در این جهت می‌گذارد که با او بتواند یک مقدار صحبت بکند و بیرون بیاورد و برایش ایجاد سوال بکند که در همین ایجاد سوال شدن‌هاست که زندانی به واقعیت می‌رسد و از تحجر و دگماتیسم خلاصی پیدا می‌کند.

*وقتی ما یک متهمی را از نظر مسائل اعتقادی بهش باوراندیم که دچار اشتباه شده و در مسائل سیاسی به او نشان دادیم که دچار بد برداشت‌های سازمانی شده، خیلی صریح می‌شود از او اطلاعاتش را گرفت؛ اما به غیر از مراحل بازجویی و هنگامی که در بازداشت به سر می‌برد و یا به زندان محکوم شده و زندانی می‌کشد، کل کار ما دیگر آنجا شروع می‌شود.

*امیدواریم بتوانیم با همیاری برادران روحانی‌مان از [طریق] حوزه علمیه هم این مسئله را به اوج خود برسانیم که در مدتی که زندانی‌ها در اینجا هستند بتوانند یک دوره اسلام‌شناسی به طور کامل ببینند و نسبت به مسائل مذهبی یک مقدار آشنا شوند. برای رسیدن به این منظور ما فکر کردیم که از یک کانال تلویزیونی استفاده بکنیم که از سیمای جمهوری اسلامی خواستیم و آن‌ها هم دریغ نورزیدند و بسیار از آن‌ها متشکر و سپاسگزاریم و به ما یک فرستنده اختصاصی دادند و ما از آن فرستنده استفاده می‌کنیم و برنامه‌های آموزشی‌مان را در سراسر زندان از اتاق فرمان توزیع می‌کنیم. این یک قسمت از کار ایدئولوژیکی ماست.

*قسمت دیگر برخورد مستقیم با زندانیان است. برادرانی که در این رابطه هستند با زندانی‌ها ملاقات می‌کنند و از نزدیک به مسائل اعتقادی و سیاسی‌شان جواب می‌دهند. در رابطه با آموزش‌های سیاسی، ما هنوز خیلی جلو نرفته‌ایم و علتش هم این است که فرصتی برای این مسئله پیدا نکرده‌ایم و امیدواریم که در آینده بیش از این کار را ادامه بدهیم. در برنامه‌های آموزشی که داشتیم بسیار توفیق نصیب ما شده است.

*ما اکثر متهمین یا مجرمینی که داخل بندهایمان داریم یا اینکه مراحل بازجویی و دادگاهی بعضی از زندانیان تمام شده و حکمشان هم صادر شده، در عین حال می‌بینیم که بعد از مدتی از درون زندان می‌آیند و می‌گویند که ما مسائل ناگفتنی داریم که باید بگوییم و احساس می‌کنیم که اگر نگوییم خیانت به اسلام کرده‌ایم. کاملا این برخورد نشان می‌دهد که این مسائل آموزشی ما، اثر مثبت روی زندانی گذاشته که آن جنایت‌ها و خیانت‌هایی که در بیرون مرتکب شده و این‌ها را برای بازجویش نگفته، این را به عنوان یک گناه تلقی می‌کند و شاید روزی نباشد که ما ده‌ها مورد از این‌گونه نداشته باشیم. متهمین از درون بندها نامه می‌نویسند و می‌گویند مسائل ناگفته‌مان را می‌خواهیم برای بازجو بگوییم، برای اینکه الان احساس می‌کنیم که دیگر گفتن این مسائل برایمان یک وظیفه شرعی است.

*در رابطه با فعالیت برادران روحانی در زندان، باید بگویم که برادران روحانی ما در خیلی از قسمت‌های زندان هستند. در دادگاه و دادسرا و داخل زندان روحانیون زیادی به فعالیت مشغول‌اند و بعضی از برادران پاسدار هم که در داخل بندها نگهبانی می‌دهند پاره‌ای از آن‌ها روحانیون هستند و بعضی از برادران روحانی متعهد ما آن‌قدر فداکار هستند که می‌آیند و پاسداری می‌دهند.

*افراد زیادی از مارکسیست‌ها تاکنون به اسلام گرویده‌اند. البته این را می‌دانیم که یک تعدادی تاکتیکی نماز می‌خوانند، اما در این میان هستند کسانی که واقعا مسلمان شده‌اند و با ما هم صمیمانه همکاری می‌کنند؛ اما خود این مسئله هم که یک مارکسیست متعصبی که همیشه افتخار بر مارکسیست بودنش می‌کرد، حالا می‌آید و ظاهری هم اگر بگوییم اسلام را می‌پذیرد، این به این معناست که حداقل توان مقابله با اسلام را از دست داده.

*ما در گذشته امکانات دروس جدید را برای زندانیان کاملا فراهم کرده بودیم، منتها بعد از 30 خرداد که این‌ها جمعیتشان در زندان زیاد شد، یک مقداری آن امکانات کم شد ولی ما برنامه‌مان این است که اگر زندانی‌ها خودشان اینجا بخواهند به تحصیلاتشان ادامه بدهند، ما از آموزش‌وپرورش خواهش می‌کنیم که ممتحنینی را داخل زندان بفرستد، همچنان که در قبل چنین بود، از این‌ها امتحان به عمل می‌آید. این‌ها با محصلین بیرون فرقی نخواهند داشت و به زندانیان گفته‌ایم که کتاب‌های درخواستی‌ خودشان را اطلاع دهند تا برایشان تهیه کنیم و هر وقت آمادگی داشته باشند امتحان از آن‌ها گرفته خواهد شد.

*(مراحل محاکمه متهم) متهم اول که با اقرار متهم دیگر دستگیر می‌شود به دادسرا می‌آید و تحت بازجویی قرار می‌گیرد. وقتی بازجو یک مقدار تحقیقاتش را ادامه داد و فکر کرد که دیگر بیشتر از این نمی‌تواند در تحقیقات توفیقی به دست بیاورد، کیفرخواست صادر می‌کند و به دادگاه می‌دهد. دادگاه هم پس از صدور کیفرخواست خیلی سریع به پرونده‌ها می‌رسد. کمتر پرونده‌ای داریم که پس از صدور کیفرخواست یکی، دو ماه در دادگاه بماند. غالبا ظرف یک هفته پس از صدور کیفرخواست مسئولین دادگاه بحمدالله با آن تلاش پیگیری که دارند و حتی شب‌ها هم در ادامه کارشان در روز، به پرونده‌ها رسیدگی و رای صادر می‌کنند. در این میان بعضی از پرونده‌ها به دلیل اینکه برای بازجویی بازپرس امکان تحقیق کم است و باید یک مقداری تحقیقاتش را گسترده‌تر بکند و به زمان بیشتری نیاز دارد، چه بسا پرونده‌ای مدتی راکد بماند تا آن شرایط تحقیق آماده شود که این‌ها بستگی به شرایط زمانی و جو خارج دارد. اگر رجوع متهم به زندان زیاد باشد، طبیعی است که یک مقدار امکان تحقیق ما را پایین بیاورد. امیدواریم که این گروهک‌های دیگر دست از بی‌خردی‌شان بردارند و ما بتوانیم سریع‌تر به کارهای عقب‌مانده‌مان برسیم.

*در یکی از مصاحبه‌هایم گفتم که از گروهک‌ها به هیچ وجه در 22 بهمن تقاضای عفو برایش نخواهیم کرد، مگر آن کسانی که در مراحل بازپرسی به این نتیجه برسیم که آزادی‌شان بلامانع است که خب آن‌ها ربطی به 22 بهمن ندارد و به طور طبیعی آن‌ها را آزاد می‌کنیم؛ اما به عنوان عفو در رابطه با 22 بهمن خیر کسی را نداریم؛ اما غیر از گروهک‌ها یک کمیسیونی داریم که همین الان هم مشغول بررسی پرونده‌هاست و این کمیسیونی که اینجا تشکیل می‌شود پرونده‌ها را رسیدگی می‌کنند و آن‌هایی که صلاحیت برخورداری از عفو دارند به همان کمیسیون اصلی عفو، پرونده را می‌فرستند و اظهار نظر می‌کنند و تعدادی ان‌شاءالله از زندان آزاد خواهند شد.

*یک تعداد بلااثرشان، در بیرون از هواداران و سمپات‌ها باقی مانده‌اند. ما از طریق همین هواداران و سمپات‌ها بود که به اعضا و کادر دسترسی پیدا کردیم. اعضا و کادر هم بحمدالله مشغول جمع‌آوری‌شان هستیم. در اینجا هم توفیق بسیار زیادی نصیبمان شد و ما قدرت عمل را از این سازمان ضد خدایی و ضد بشری منافقین بحمدالله گرفته‌ایم.

*می‌بینید که هم «پیکار» و هم منافقین، هم اقلیت، به حداقل ممکن رسیده‌اند و تا آخرین نفر این‌ها را جمع نکنیم، به هیچ وجه کوچکترین سازشی در ذات دادستانی، شما ملت پیدا نخواهید کرد و تا زمانی که این‌ها رمقی در جان دارند با آن‌ها مبارزه می‌کنیم و تا زمانی که این‌ها را به کلی از پای درنیاوریم، از پای نخواهیم نشست.

*ما از کادر و به اصطلاح آن‌ها نهاد و عضو(منافقین)، تعداد خیلی زیادی را دستگیر کرده‌ایم که باز نمی‌توانم الان اسم‌هایشان را بگویم؛ اما توفیق ما در دستگیری کادر و نهاد بسیار خوب بوده. مسئولین چند شاخه‌شان را هم چند تایی گرفته‌ایم و ان‌شاءالله آن رهبران فراری از ایران را هم به خواست خدا و نیروهای حزب‌اللهی ما در خارج امیدواریم که ان‌شاءالله موفق بشوند و آن‌ها را هم دستگیر کنند. 

2929

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان