راه های ثابت قدمی در مسیر ولایت

امام سجاد علیه السلام راه ثابت قدم ماندن در مسیر ولایت و امامت را چنین تبیین کرده‌اند : همانا قیام کننده از ما ( اهل بیت ) دو غیبت دارد که یکی از آنها طولانی‌تر از دیگری است

 راه های ثابت قدمی در مسیر ولایت

امام سجاد علیه السلام راه ثابت قدم ماندن در مسیر ولایت و امامت را چنین تبیین کرده‌اند : همانا قیام کننده از ما ( اهل بیت ) دو غیبت دارد که یکی از آنها طولانی‌تر از دیگری است ...اما غیبت دیگر ، پس مدت آن به درازا می‌انجامد تا آن حد که بیشتر کسانی که اعتقاد به امامت او ( امام عصرعلیه السلام ) دارند از این اعتقاد برمی گردند . پس برای این امر ثابت قدم نمی‌ماند مگر کسی که یقینش محکم و معرفتش صحیح باشد و قلباً پذیرفتن احکام ما برایش سخت نباشد ( ظرفیت پذیرش داشته باشد ) و تسلیم ما اهل بیت گردد.( کمال الدین ، باب 31، ج 8 )

سنت خدا این است :

تقویت معرفت نسبت به ائمه علیهم السلام، با مطالعه ، تفحص ، شرکت در مجالس ذکر ایشان ، زیارت قبور مطهر ایشان و شنود درباره‌ی این پیشوایان در مجامع و محافل خانوادگی و علمی حاصل می شود . این معرفت وقتی سطح بالایی پیدا کند ، انسان را به وادی یقین می کشاند و وقتی یقین به خدایی بودن قول امام پیدا شد و امر او متقن تلقی گردید ، آن وقت پذیرش و تسلیم نسبت به او و دستور او بسیار آسان خواهد بود .

 پس بر اساس کلام امام سجاد علیه السلام راه هدایت در زمان غیبت به شناخت صحیح حضرت بقیه الله علیه السلام و پذیرش قلبی و تسلیم عملی نسبت به ایشان منحصر می شود و در غیر این صورت عاقبتی جز هلاکت در انتظار انسان نیست .

 

معرفت صحیح

یقین > پذیرش آسان وصف و امر امام > تسلیم کامل در برابر امام

 

معرفت امام عصر علیه السلام بسیار با ارزش است و به عنوان سپری در مقابل انحرافات اعتقادی و اخلاقی برای ما عمل می‌کند . به این ترتیب است که انسان ، با انتخاب بلد راه می تواند با یاری طلبیدن از خداوند ایمان خود را به سر منزل مقصود برساند .

 

معنای دوم غریب

همانگونه که معنای اول «ناشناخته بودن» بود ، معنای دومی را نیز می‌توان از واژه‌ی غریب برداشت کرد گاه غریب به کسی گفته می شود که از یاد رفته است در این معنا ، غربت در مقابل ذکر قرار می گیرد همانگونه که می‌دانیم ذکر دارای دو مرتبه‌ی قلبی و زبانی است . بنابراین وقتی هر یک از این دو ، مورد غفلت قرار گیرد ، امام عصر علیه السلام در آن مرتبه غریب واقع شده‌اند .

 

معرفت ، محبت ،‌ذکر

 معرفت ، محبت و ذکر یک مثلث تقویت کننده و دارای ارتباط مستقیم را تشکیل می‌دهند . هر چه معرفت قوت بگیرد محبت انسان نسبت به معروفش افزایش می‌یابد و وقتی محبت بالا گرفت ، طبیعتاً ذکر محبوب از قلب انسان و به تبع آن از زبان او هرگز محو نمی‌گردد. از آن سو با افزودن ذکر ، خود به خود نوعی محبت در دل انسان نضج می‌گیرد و به دنبال محبت ،انسان به تکاپوی شناخت محبوب می‌افتد . بنابراین باید نخستین علت از یاد رفتن و ذکر نشدن امام عصر علیه السلام را در عدم معرفت صحیح نسبت به ایشان جستجو کرد .

یاد کرد نامتناسب با قدر به غربت می‌انجامد

 یاد کرد هر کس باید متناسب با سطح او در حد مقام وموقعیت او باشد ، در غیر این صورت آن فرد غریب مانده است . اگر فرضاً درباره‌ی یک مساله تخصصی و علمی سخن گفته می شود ، باید از فردی که در این امور تسلط و تخصص سطح بالایی دارد و از همه آگاه‌تر است ، یاد آورده شود وگرنه غفلت از یاد آن فرد به غربت او انجامیده است . بنابراین « تعدد یاد کرد » و « کمیت یادآوری » از یک فرد ، با بالا رفتن منزلت و قدر و اهمیت شخصیت او ، باید فراوان شود و شدت بگیرد .

 بر طبق آنچه تا کنون دانسته‌ایم آیا نعمتی را می‌توان بزرگتر ، ریشه‌‌ای تر و و فراگیرتر از امام عصر علیه‌السلام پیدا کرد ؟ بنابراین انتظار می‌رود که در دفعات مختلف و مناسبت های پی در پی و دائماً و بی‌توقف این یادآوری صورت گیرد و تعداد یاد آوردن‌ها متناسب با علو و والایی شخصیت آن حضرت باشد .

 چگونه یاد کردها از بعد کیفی نیز تفاوت دارد . گاه انسان وقتی از چیزی سخن میگوید تمام وجودش زبان می‌شود و با حرارت و غیرت فراوان از آن دم می‌زند گاه نیز یادآوردن از چیزی بسیار عادی و ملایم جلوه می کند و در زبان و رفتار جاری می گردد هر چه محبت و معرفت انسان به یک چیز افزونتر باشد ، کیفیت دم زدن از آن نیز تفاوت می‌کند .

 ذکر ، همچنین انواع مختلف دارد ، گاه ذکر محبوب تنها در دل انسان ، ساری و جاری است و گاه در زبان او ، آثار او و سلوک و رفتار او ظهور می‌کند .ممکن است ذاکر برای محبوبش دلتنگ شود ، از فضایل او بگوید و بشنود و برایش نگران باشد و به روش‌های مختلف او را ترویج کند ذکر دارای زمینه نیز هست . هر چه نعمتی بزرگتر ودارای اهمیت بیشتری باشد ، باید به مناسبت‌ها ، بهانه‌ها و زمینه‌های مختلف از آن سخن به میان آید . گاه نعمتی بخشی از زندگانی انسان را به خود اختصاص می‌دهد ، و گاهی هست که نعمتی بستر اصلی حیات را تشکیل می‌دهد و تمام جوانب زندگی را در بر می گیرد در این دو ، زمینه‌های یاد کرد ، متفاوت است و معلوم است که در دومی این زمینه‌ها باید فراوان‌تر مطرح گردد هر چه نعمت بزرگتر و اساسی‌تر باشد ، باید در زمان‌ها و مکان‌های بیشتر و به بهانه‌ها و مناسبت‌های فراوان‌تری از آن یاد به میان آید وگرنه به غربت خواهد انجامید .


منبع : سایت عاشورا
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان