ماهان شبکه ایرانیان

معنویت و محبت چکیده همه ادیان است

معنویت، نحوه مواجهه انسان با هستی است که رضایت باطن را به دنبال دارد و گوهر اصلی دین است. سه مرتبه معنویت عبارت اند از عدل و احسان و محبت. انسانهای معنوی ویژگی هایی دارند که در راس آنها «خود دوستی » قرار دارد.

چکیده:

معنویت، نحوه مواجهه انسان با هستی است که رضایت باطن را به دنبال دارد و گوهر اصلی دین است. سه مرتبه معنویت عبارت اند از عدل و احسان و محبت. انسانهای معنوی ویژگی هایی دارند که در راس آنها «خود دوستی » قرار دارد.

مراد ما از دین نظام اندیشگی است که اولا، از جهان هستی و موضع انسان نسبت به جهان هستی تفسیری ارائه می دهد، ثانیا، براساس این تفسیر شیوه زندگی خاصی را توصیه می کند و ثالثا، آن تفسیر و این توصیه را در قالب یک سلسله مناسک و شعائر به صورت رمزی و نمادین جلوه گر می کند. عبادت، مانند حج، روزه، نماز و... صورت رمزی و نمادین تفسیری است که دین از جهان هستی و موضع انسان در آن ارائه کرده است.

معنویت نحوه ای از مواجهه با جهان هستی است که فرآورده اش این است که حالتهای نفسانی نامطلوبی مانند غم و اندوه، ناامیدی، دلهره و اضطراب، احساس سرگشتگی و سردرگمی، احساس بی معنایی و بی هدفی و... تا آنجا که امکان پذیر است در انسان پدید نمی آید و یا اگر پدید آمده، ناپدید خواهد شد. این نحوه مواجهه موجب رضایت باطن می شود. فراورده معنویت همین رضایت باطن است، که البته این سازگار است با اینکه زندگی آدمی منحصر به دنیا باشد یا زندگی پس از دنیا هم به نظر شخص وجود داشته باشد. اگرچه تا آنجا که من می دانم، معنویان جهان، عموما به زندگی پس از مرگ، با صور مختلف جاودانگی، معتقدند; یعنی به لحاظ نظری امکان دارد که کسی معنوی باشد و در عین حال به یکی از ادیان تاریخی جهان متدین نباشد، اما انصاف این است که در طول تاریخ اکثر کسانی که معنوی بوده اند، تعلق خاطر به یکی از ادیان نهادینه و تاریخی هم داشته اند. البته معنویت هسته دین است، نه پوسته آن و از این حیث می توان گفت که امکان رسیدن به هسته برای همه کسانی که فقط تعلق شناسنامه ای به دین دارند نبوده و همه آنها به این حالت نرسیده اند و به نظر من نمی توانند رسید; یعنی پدیدآمدن مدینه فاضله را ممکن نمی دانم، هرچند مطلوب است و هر انسان حق طلبی دوست دارد چنین جامعه ای پدید آید، اما خواست ما با آنچه پدید می آید، متفاوت است.

اما می توان این سؤال را مطرح کرد که اگر کسانی در جامعه معنوی باشند، طرز معیشت آنها چه تفاوتی با دیگران دارد؟ به نظر من انسان معنوی در مناسبات اجتماعی اش بر اساس سه اصل عدالت، احسان و محبت رفتار می کند. در مدارج پایین تر معنویت، انسان با دیگران بر اساس عدالت رفتار می کند، وقتی مدارج معنوی انسان بالا رفت، کارش به احسان منجر می شود و در مرحله سوم به محبت می رسد. عدالت یعنی استیفای حق خود به تمامه و تجاوز نکردن به حق دیگران. احسان یعنی صرف نظر کردن از بخشی از حق خود و اینکه اجازه دهیم این حق به دیگران معطوف شود. محبت نیز یعنی همان عدالت یا احسان ورزیدن، به شرط آن که با محبت همراه شوند. عدالت و احسان دو امر آبجکتیو (عینی) هستند و در رفتار بیرونی جلوه گر می شوند، اما محبت یک امر کاملا سابجکتیو (انفسی) است; یعنی یک حالت درونی است.

انسان معنوی در نسبت با خودش هم با سایر انسانها تفاوت دارد. وی در عین اینکه خودش را برتر از دیگران نمی داند، اما خودش را شدیدا دوست دارد. این نوعی «خوددوستی معنوی » است. انسانهای معنوی برای خودشان بی نهایت ارزش قائل اند و به همین دلیل همیشه مراقب اند که به گونه ای زندگی نکنند که این «خود» گرانبهایی که در اختیارشان است، ذره ای ضربه ببیند. آنها به دلیل همین خوددوستی سعی دارند همیشه خود را ارتقا دهند و به وضع مطلوب تری برسانند. به همین دلیل هیچ گاه از سیر و سلوک درونی خالی نیستند. ویژگی دیگر انسان معنوی این است که درد و رنج هایی که در بیرون وجود دارد یا اصلا برایش درد و رنج نیست و یا قابل تحمل است; زیرا که معنا و آرمان خاصی برای زندگی اش دارد و هرگاه احساس کند درد و رنجی او را زودتر به آرمانش می رساند، آن را تحمل می کند. ویژگی دیگر انسان معنوی این است که تنها خود را مسؤول سرنوشت خود می داند و هرگونه بهانه جویی را کنار می گذارد، برخلاف انسان عادی که همه تقصیرها را به گردن دیگران می اندازد. ویژگی دیگر او این است که دستخوش خودبزرگ بینی نامعقول نیست و فکر نمی کند که قطب دایره امکان است و همه چیز بر مدار او می چرخد. او می گوید: من برای جهان هیچم، اما برای خودم همه چیز. دیگر اینکه انسان معنوی کمترین مصرف و بیشترین تولید را در جهان پیرامون خود دارد.

به نظر من بزرگ ترین کاری که ما می توانیم در حال حاضر برای خود و جامعه مان بکنیم، این است که پروژه عقلانیت و معنویت را به طور همزمان پیش ببریم; چرا که در طول تاریخ جوامعی که معنویت را به قیمت عقلانیت از دست داده اند یا بر عکس، نتوانسته اند به آن مناسبات انسانی سالم و رضایت باطن برسند.

اگر همه پیروان ادیان جهان با صداقت به دین خود ملتزم شوند، بی شک به یک جا می رسند; زیرا هر یک از ادیان به منزله راهی است که از یک سوی کوه به قله آن منتهی می شود و همه به یک قله می رسند.

اشاره

1. اگر همه، یا اکثر قریب به اتفاق معنویان جهان در طول تاریخ متدین بوده اند، آیا این نظر تقویت نمی شود که معنویت را باید در دین جست و راه حصول آن همان چیزی است که ادیان نهادینه شده معرفی می کنند؟ به نظر می رسد چنین باشد.

2. پدید آمدن مدینه فاضله از منظر تمام یا اکثر ادیان نهادینه شده جهان امری ممکن و مطلوب است. تقریبا همه ادیان جهان دورانی را در انتهای جهان ترسیم می کنند که در آن انسانها به معنویتی بالا دست می یابند. معنای مدینه فاضله، البته این نیست که وضعی پدید آید که هیچ بی عدالتی و ظلمی و هیچ تخلفی از قوانین اخلاقی تحقق نیابد. بلکه مدینه فاضله وضعیتی است که در آن فضلیت غالب و حاکم باشد و اکثر انسانها به خوبی ها و عدالت رفتار کنند و فضای حاکم و غالب بر جوامع انسانی فضای عدل و احسان و محبت باشد. چنین مدینه فاضله ای، دست کم در نظر متدینان به ادیان بزرگ جهان هم مطلوب است و هم ممکن.

3. کسی می تواند ادعا کند که «اگر همه پیروان ادیان جهان با صداقت به دین خود ملتزم شوند، بی شک به یک جا می رسند» که یا غایت همه ادیان را امری انفسی، (subjective) بداند و یا بر بام هستی نشسته باشد و راهیابی همه ادیان موجود (اعم از محرف و غیرمحرف) را به قله ای واحد از آن بالا دیده باشد. اگر کسی معتقد باشد که غایت همه ادیان امری انفسی مانند تحصیل صداقت اخلاقی یا ایثار و از خودگذشتگی و مانند آن است، در این صورت می تواند ادعا کند که همه ادیان را تجربه کرده و دیده است که همه آنها می توانند چنین اوصاف و ویژگی هایی را در پیروان خودشان به وجود آورند. البته پذیرش این ادعا مقوله دیگری است که برای آن باید ادله را بررسی کرد. اما اگر غایت ادیان یک امر عینی، (objective) متافیزیک مانند قرب الی الله، یا رسیدن به نیروانا و... باشد، چگونه می توان ادعا کرد که همه ادیان راه هایی هستند که به یک قله واحد منتهی می شوند؟ برای چنین ادعایی باید قدرت پرکشیدن به بام هستی را داشت و از آنجا به پایین نظر انداخت. آیا این کار از ما انسان های عادی ساخته است؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان