ماهان شبکه ایرانیان

مصاحبه با آقای حسین یعقوبی [اختصاصی بنیتا]

رمان «تخت بخواب»، نوشته حسین یعقوبی، که سال‌هاست داستان می‌نویسد و ترجمه می‌کند. او بیش‌تر به واسطه‌ی فعالیت‌هایش در حوزه‌یی  ادبیات طنز شناخته شده است و رمانِ جدیدش، «تخت بخواب»، را نیز با رگه‌های طنزی اجتماعی نوشته است.

مصاحبه با آقای حسین یعقوبی [اختصاصی بنیتا]

حسین یعقوبی

 رمان «تخت بخواب»، نوشته حسین یعقوبی، که سال‌هاست داستان می‌نویسد و ترجمه می‌کند. او بیش‌تر به واسطه‌ی فعالیت‌هایش در حوزه‌یی  ادبیات طنز شناخته شده است و رمانِ جدیدش، «تخت بخواب»، را نیز با رگه‌های طنزی اجتماعی نوشته است. در ادامه با بنیتا همراه باشید.

* آقای یعقوبی، بگذارید گفت و گو را با صحبت درباره سبک نویسندگی‌تان آغاز کنیم. درباره کارهای‌تان برای خوانندگان ما بگویید.

خواهش می‌کنم. تا بحال بیست عنوان کتاب از من چاپ شده که از این تعداد، دو رمان و سه مجموعه داستان از نوشته‌های من و باقی تالیفی و ترجمه است. داستان‌های کوتاه من اغلب گروتسک و سوررئال هستند و رمان‌های  من آثاری رئالیستی با چاشنی طنز. شیوه نگارش داستان کوتاه برای من به این شکل است که یک خط داستانی را در نظر می‌گیرم و بر اساس سئوالات و موقعیت‌ها، نوشتن داستان را شروع می‌کنم.

* لطفاً برای ما مثالی بزنید تا با شیوه نگارش شما آشنا شویم.

ببینید، مردی را در نظر بگیرید که پیشاپیش از مرگ قریب‌الوقوع خود مطلع می‌شود. واکنش خودش به این موضوع چیست؟ واکنش اطرافیانش نسبت به این موضوع چیست؟ به واسطه اطلاع یافتن از این ماجرا، او و اطرافیانش در چه موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند؟ این طوری است که داستان شکل می‌گیرد.

* در مورد رمان و داستان بلند چطور؟

خب، دو سه موضوع اصلی ذهن مرا مشغول می‌کند و سعی می‌کنم شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی را خلق کنم که آن موضوعات را پوشش بدهد. برای مثال در داستان بلند آخرم «تخت بخواب» این مضامین مطرح میشود که نقشی که جامعه برای افراد تعیین می‌کند، چقدر می‌تواند شخصیت شان را تحت پوشش قرار داده و یا محو کند. مسئله دوم، جهان داستان و روایت و قضیه مرگ مولف است. این که نویسنده چه نقشی در جهان داستان دارد. آیا خالق این جهان است؟ یا راوی و یا صرفاً یکی از شخصیت‌های این جهان می‌تواند باشد؟

رمان تخت بخواب

* داستان «در تخت بخواب» درباره چیست؟

ماجرای نویسنده‌ای است که مشغول تعریف داستان یک راوی است. راوی خودش فردی است که قصد نوشتن یک داستان را دارد. در حقیقت با حکایت نوشتن یک داستان در مورد تلاش یک نویسنده برای نوشتن یک داستان مواجهیم. چیزی که اصطلاحا به ادبیات قهقرایی یا هزار توی آیینه معروف است.

* چرا گروتسک می‌نویسید؟ این سبک چه ویژگی خاصی از داستان شما را پررنگ می‌کند؟ یعنی مضمون خاصی در ذهن‌تان هست که گروتسک به دلیل ویژگی‌های خودش، بهتر و یا موثرتر آنها را به مخاطب منتقل کند؟

بله، این سبک شیوه مناسبی برای تعریف و توصیف، توام با ظرافت دنیایی خشن و بی معنی است. گروتسک در آن واحد هم شما را می‌ترساند و هم به خنده می‌اندازد. تلفیق طنز و وحشت تاثیرگذاری بیشتری دارد و مخاطب را به فکر کردن وادار می‌کند.

* نگارش به این شیوه سخت به نظر می‌رسد. یعنی ایجاد موقعیت طنز در حالی که وضعیت بسیار جدی است. چطور این موقعیت رو ایجاد می‌کنید؟

بگذارید با آثار ویلیام شکسپیر برای‌تان مثال بزنم. یک دلیل مهم جاودانه شدن کارهای شکسپیر، خلق لحظات طنز در تراژیک‌ترین لحظات است. اگر دیالوگ‌های هملت در هنگامی که خودش را به جنون زده بخوانید، متوجه طنز ظریف آن می‌شوید، در حالی که کلیت داستان ماهیتی کاملا تراژیک دارد.

* مهمترین عامل در خلق موقعیت طنز چیست؟

اساس طنز تضاد است. در کلاس‌های طنزنویسی که داشتم به شاگردها این تمرین را دادم که موقعیتی را در نظر بگیرید که ماهیتی تراژیک دارد. چیزی مثل تشییع جنازه. بعد در نظر بگیرید، چه واکنش‌های نامعمول و غریبی از سوی شرکت کنندگان در این مراسم می‌تواند باعث ایجاد موقعیت طنز شود؟ اساس طنز ظرافت و نکته‌سنجی است. یعنی به نوعی شوخی با مسائلی تراژیک مثل مرگ یا حوادث تروریستی که احتیاج به دقت زیاد دارد تا متن تبدیل به لودگی و هرزه‌نویسی نشود. می‌شود این طور طنز را تعریف کرد که کیفیت یا حالتی در کلام یا متن که براساس تضاد شکل گرفته و ظرافت و نکته‌سنجی و پرهیز از شعار در آن لحاظ شده است.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان