به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی «داستانهای هشت سالگی؛ گفتگو درباره داستاننویسی برای گروه سنی ب» عصر روز سه شنبه 7 آذر ماه با حضور جعفر توزنده جانی، افسانه موسوی گرمارودی، طاهره ایبد و هدا حدادی در سرای اهل قلم برگزار در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست افسانه موسوی گرمارودی، سردبیر مجله «رشد نوآموز»، ضمن اشاره به این نکته که ما نویسنده خوب کم نداریم اما داستان خوب برای گروه سنی «ب» کم داریم، به بیان تجارب حدوداً 8 سالهای که تحریریه این نشریه در نگارش آثار متناسب با گروه سنی «ب» داشته است، پرداخت.
گرمارودی: زبان مناسب مخاطب گروه سنی «ب» عامیانه نیست؛ بلکه زبان معیار است
وی گفت: ما گروهی از نویسندگان را برای تأمین محتوای مجله گرد هم آوردیم و در نهایت هم گروهی با هدف داستاننویسی برای این گروه سنی تشکیل شد. ویژگیهای داستاننویسی برای این گروه سنی زیاد است؛ به هر حال هرچه گروه سنی پایینتر میآید، دشواریهای کار هم بیشتر میشود و باید با دقت بیشتری به تولید محتوا پرداخت. بهعنوان مثال وقتی که از فانتزی استفاده میکنیم، ناگزیریم محتوایی را در نظر بگیریم و اگر نتوانیم این فانتزی را مهار کنیم، شاید هیچ وقت به محتوایی که مدنظر است، نرسیم.
سردبیر «رشد نوآموز» ادامه داد: در گروه سنی «ب» قدرت تفکر در کودک، در حال شکلگرفتن است و باید بچهها را برای ورود به زندگی آماده کنیم. اگر قرار است ما حرفی برای گفتن در زندگی داشته باشیم و آن را به بچهها منتقل کنیم، باید این کار بهگونهای انجام شود که آنها پذیرای حرف ما باشند و حرفمان برایشان جذابیت داشته باشد. ما میخواهیم به دور از نصیحت کردن، بچهها را آماده کنیم که چگونه وارد زندگی شوند و برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنند و قدرت تفکر را بیاموزند و یاد بگیرند چگونه به چیزهای مختلف بیاندیشند و قدرت تجزیه و تحلیل داشته باشند.
گرمارودی گفت: در گروه سنی «ب» ما با کودکی مواجهیم که از خردسالی فاصله گرفته و بهتازگی خواندن و نوشتن را آموخته است و از سوی دیگر نمیتوانیم از زبان عامیانه برای انتقال پیام به او استفاده کنیم و باید از زبان معیار استفاده کنیم چون آنها باید زبان درست را فراگیرند. همچنین باید داستانها را بهگونهای بنویسیم که فاصلهمان را با بچهها کم کنیم. علاوه بر آن در جایی مثل ایران، ما فرهنگها و اقوام مختلفی داریم و در واقع مخاطب ما میلیونی است و باید داستانها را بهگونهای بنویسیم که برای همه فرهنگها و قومیتها قابل قبول باشد.
به گفته وی، برهمین اساس به خاطر جذب همه مخاطبان، در مجله «رشد نوآموز» به فرمهای مختلفی مانند داستانهای یکخطی و دوخطی فکر شده بود و بارها این داستانها در فرهنگسراهای مختلف برای بچهها خوانده شد و آنها مورد آزمایش قرار گرفتند و در نهایت هم نتیجه مورد نظر به دست آمد و گروه متوجه شدند که کودکان این گروه سنی (ب) قدرت درک بالایی دارند.
سردبیر «رشد نوآموز» افزود: از طرف دیگر ما سعی کردیم به ادبیات کهن و فولکلورها نیز بپردازیم و در بخشی از کارمان نیز به «هیچانه» ها پرداختیم که برای مخاطبان بسیار جالب و جذاب بود. همچنین تلاش کردیم بچهها را از طریق داستانکها با برخی از مفاهیم دینی، مذهبی، ورزشی، اجتماعی و ارزشهای اخلاقی آشنا کنیم و این کار بسیار سختی بود که بتوانیم داستانی برای هشتسالهها تولید کنیم که هم برایشان قابل فهم و جذاب باشد و هم ماندگار.
ایبد: ویژگی مثبت «هیچانه» های مجله «رشد نوآموز» تقویت قدرت تخیل کودکان و خردسالان بود
در این نشست همچنین طاهره ایبد، مدیر جلسات داستاننویسی این مجله در سخنانی با بیان اینکه کودکانِ گروه سنی «ب» به تازگی خواندن و نوشتن را یاد گرفتهاند، بر لزوم تولید مطالب بهگونهای که عادت به مطالعه و خواندن را در آنها ایجاد کند، تاکید کرد و گفت: بر این اساس، ما باید هم برای تولید داستانهایی برای این گروه سنی نیازسنجی میکردیم، هم به علاقه و ذوق بچهها پاسخ میدادیم و هم بهعنوان بزرگتر چیزی به آنها میآموختیم. به همین دلیل نیاز داشتیم بچههای این گروه سنی را بیشتر بشناسیم.
این نویسنده و منتقد ادبی افزود: با وجود اینکه نگاه تربیتی نداشتیم، اما باید کلمه به کلمه مضمون موردنظر را به مخاطب هشتساله منتقل میکردیم و علاوه بر داستانهایی که به صورت آزاد نوشته میشد، سعی کردیم پروژهای را دنبال کنیم که ناگزیر از تحقیق در مورد این گروه سنی باشیم و هم اینکه این نسل را با ادبیات فولکلور پیوند دهیم.
ایبد با بیان اینکه بسیاری از داستانها و متلها هستند که بچهها از خردسالی از طریق بزرگترها و والدین با آنها آشنا میشوند و بزرگ میشوند و این متلها میراثی هستند که به ما رسیدهاند، افزود: ما در مجله «رشد نوآموز» سعی کردیم طرحهایی نو ایجاد کنیم و «هیچانه» هایی را پیدا کنیم که برای بچهها جذاب باشد به همین لحاظ بررسیهایی روی متلها و هیچانههای کشورهای دیگر انجام شد. یکی از ویژگیهای مثبت این کار کمک به واژهسازی برای کودکان پیش از دبستان و همچنین تقویت قدرت تخیل کودکان و خردسالان بود.
وی ادامه داد: بر همین اساس ما نمونههایی از هیچانهها را انتخاب کردیم و قرار شد همکاران در جلسات داستاننویسی مجله روی آنها کار کنند و هرکدام داستانهایی را درباره هفت هیچانه مختلف بنویسند و حاصل این کار نوشتن داستانهایی متفاوت بود. طرح بعدی، پروژه نومثلها بود که در آن ما به این مسئله پرداختیم که چرا یک مصرع و یک بیت تبدیل به مثل شده است؟ و در آن دوره نومثلهایی برای گروه سنی «ب» شکل گرفت.
این نویسنده با اشاره به جذابیت چیستانها و معماها برای کودکانِ گروه سنی «ب»، شکل گیری پرسش را در ذهن آنها، از ویژگیهای این چیستانها و معماها دانست و گفت: کودک در این گروه سنی در مرحلهای است که شخصیتاش در حال شکلگیری است؛ بچهها باید پرسشگر باشند به همین دلیل داستانهای معمایی در مجله شکل گرفت تا ذهن بچهها پرسشگر شود و بعد از خواندن داستانهایی با پایان باز بتوانند نشانهها را کنار هم قرار دهند و به پایانبندی برای داستان برسند.
توزندهجانی: نوشتن برای کودکان از نوشتن برای نوجوانان برایم سختتر بود
همچنین جعفر توزندهجانی، نویسنده کودک و نوجوان و از نویسندگان همکار مجله «رشد نوآموز» در نگارش آثار داستانی برای گروه سنی «ب» بوده است، با اذعان به اینکه کار خودش را در نویسندگی، با گروه سنی نوجوان شروع کرده و برگشتن به گروه سنی کودک برایش بسیار دشوار بوده است، گفت: داستانِ مناسب برای کودکان این گروه سنی از طرفی باید برای او قابل درک باشد و در حوصله مخاطب آن بگنجد و از طرفی باید قدرت تفکر او را افزایش دهد؛ به همین دلیل باید به چرایی داستان توجه شود.
وی با بیان اینکه خیلی تلاش کردم در این جلسات به زبان خاص کودکان مخصوص این گروه سنی برسم و احساس میکنم که توانستم موفق باشم، افزود: در این جلسات تلاش کردیم داستانهای متون کهن را بهگونهای بنویسم که به افق فکری مخاطب امروزی و این گروه سنی نزدیک باشد تجربیاتی که در این جلسات داشتیم، در حوزه داستان کوتاه بسیار ارزشمند بود؛ من قبل از ورود به این جلسات دو داستان کوتاه داشتم ولی الان بیش از 100 داستان کوتاه دارم که میتوانم با اندکی ویرایش آنها را منتشر کنم.
حدادی: نوشتن برای کودکان از نوشتن برای خردسالان برایم راحتتر بود
هدی حدادی نویسنده و تصویرگر کتابهای حوزه کودک و نوجوان نیز که خود اجرای این نشست را نیز بر عهده داشت، در سخنانی، گفت: در مجله «رشد نوآموز» دو نوع داستان چاپ میشد؛ نخست داستانهایی که به طیف بچههای کلاس اولی نزدیکتر بود و باید به گونهای میبود که کودکانی را که تازه خواندن یاد گرفتهاند، جذب کند؛ کودک تا قبل از این سن داستانهایی را از زبان پدر و مادر و مربیانش در مهد کودک یا مراکز پیشدبستانی میشنود و وقتی خودش تازه شروع به خواندن میکند، باید به گونهای باشد که در حوصله او بگنجد و او را به مطالعه جذب کند. دسته دوم داستانهایی هم بودند که به طیف پایان کلاس دوم نزدیک بودند.
وی افزود: البته کار برای این گروه سنی راحتتر بود چون آنها خواندن را تجربه کرده بودند و باید در داستان روی قدرت تفکر آنها کار میشد و داستانهایی نوشته میشد که این ویژگی را تقویت کند. براساس اینکه مخاطبان مجله «رشد نوآموز» با تیراژ بیش از یک میلیون و 200 هزار نسخه مخاطبان میلیونی هستند، باید تلاش میکردیم داستانها برای بچهها با فرهنگها و قومیتهای مختلف قابل قبول و جذاب باشد.