ماهان شبکه ایرانیان

نقش شجاعت حضرت زینب (س) در احیای پیام عاشورا

یکی از صفات والای انبیاء، شجاعت است و همانگونه که شجاعت پیامبر اکرم (ص) به آل محمد (ص) به ارث رسید، شجاعت حیدری نیز به دختر والا اخترش زینب (س) به ارث رسید. در آن هنگام که گرفتاریهایی برای حضرت پیش آمد، با شجاعت و نیروی قلب، خود را نگه داشت و در هر حال با کمال ثبات ایستادگی نمود.[۱]

نقش شجاعت حضرت زینب (س) در احیای پیام عاشورا

چکیده

یکی از صفات والای انبیاء، شجاعت است و همانگونه که شجاعت پیامبر اکرم (ص) به آل محمد (ص) به ارث رسید، شجاعت حیدری نیز به دختر والا اخترش زینب (س) به ارث رسید. در آن هنگام که گرفتاریهایی برای حضرت پیش آمد، با شجاعت و نیروی قلب، خود را نگه داشت و در هر حال با کمال ثبات ایستادگی نمود.[1]

مطالبی که در این مقاله گردآوری شده شامل مباحثی چون خطبه های گرانقدر حضرت زینب (س) در کوفه وشام و چگونگی برخورد شجاعانه حضرت زینب (س) با مردم نادان و جاهل که دچار فریب آل امیه شده بودند و بازگو کردن ظلم و ستم آنان نسبت به آل محمد (ص) بود. زینب (س) سمبل زنی شجاع، مدیر و لایق رهبری در اوضاع و شرایط سخت بود. او اسیر و چه بسا بسته به زنجیر بود. مصیبتها و ناملایمات روحی و بدنی او را رنجور نموده بود، امّا او در همان لحظه چنان اسرا را رهبری می کرد و چنان صبر سترگی داشت که برای هیچ کدام از افراد بشر رسیدن به این حد صبر و حُسن توکل بر خدا ممکن نیست مگر با فضل خدا و این صبر آمیخته با شجاعت اوست که نهضت حسین (ع) را زنده نگه داشته است.[2]

حضرت زینب (س) هدف قیام برادر خویش که همانا احیای دین و اجرای حدود الهی و احیای سنت نبوی (ص) و مبارزه با بدعت ها و فساد بود را به گوش نه تنها مردم کوفه و شام بلکه به گوش تمام جهانیان تا ابدالدهر رسانید و با وجود شکنجه ها و دیدن داغهای پی در پی هرگز سستی و ضعف به خود راه نداد و آنگونه که شایسته خاندان نبوت و امامت بود، خوش درخشید و تا ابد نام مبارک خویش را جز زنان سرافرز و آزاده تاریخ گردانید و به راستی که زینب (س) جلوه ای از نور عظمت و جلال خداوند یکتاست.

کلید واژه ها

شجاعت: شجاعت به عنوان خُلق روحی که به اصطلاح معروف، یعنی قوت داشتن و نترس بودن و خود را نباختن. به عبارت دیگر صفت غضب در حالت تعادل را شجاعت می نامند.[3]

شجاع، با شهامت، دلیر، پردل و جرأت، جسور، بی پروا، بی باک، دلیر بودن، جرأت داشتن.[4]

معادل شجاعت در عربی: شجاع و دلیر- دلف، شجاع- دُحامِش، شجاع و دلاور- نهوک می باشد.

عزّت: حالتی است که در انسان مانع شکست می شود.[5]

عزت: ارجمند گشتن، گرامی شدن، ارجمندی، سرافرازی، عزیزی، نیرو، قدرت.[6] شکوه، افتخار، بلند آوازی. عزت رُتُوق.[7]

استقامت: راست ایستادن، راست شدن، درستی، ایستادگی، پایداری، پافشاری، ثبات، الثبات، الموظبة، المثابرة استقامت و استقامت کردن.[8]

مقدمه

شجاعت آن است که انسان در برخورد با سختی ها و خطرها، دلی استوار داشته باشد.[9] بیشترین کاربرد این واژه، در مسائل مبارزات و جهاد و نهراسیدن از رویارویی با دشمن در جنگها است.

این نیروی قلبی و صلابت اراده و قوّت روح، سبب می شود که انسان علی رغم وجود زمینه های هراس، نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری حق و درستی داشته باشد، همه رشادتها و حماسه آفرینی های میدانهای جهاد، مدیون دلیری شجاعان در نبرد بوده است که با شکستن ابهّت طاغوتها و قدرتهای جابر و رویارویی شجاعانه با دشمنان توانستند به اهداف عالی خود برسند. نترسیدن از مرگ یکی از مظاهر آشکار شجاعت است و همین عامل امام حسین (ع) و یارانش و حضرت زینب (س) را به نبرد عاشورا کشاند تا حماسه ای ماندگار بیافرینند. شجاعت عاشورائیان ریشه در اعتقادشان داشت. آنان که به عشق شهادت می جنگیدند از مرگ ترسی نداشتند. به این علت در برابر دشمن هرگز سست نشدند. یادآوری شجاعت روحی حضرت زینب (س) نیز در مواجهه با مشکلات و آن همه داغ و شهادت نمونه بارز این حرکت اسلامی است.[10] همانگونه که پدر بزرگوارشان امام علی (ع) می فرمایند: «شجاعت، نصرتی نقد و فضیلتی آشکار است.»[11] و امام حسین (ع) در پاسخ به این سؤال که شجاعت چیست فرمودند: «ایستادگی در برابر هماوردان و پایداری در نبرد.»

حادثه کربلا و سخنانی که امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) و دیگر اعضاء خانواده ایشان داشتند و روحیات و خلق و خویی که از حماسه سازان عاشورا به ثبت رسیده است، منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری در زمینه خود سازی، سلوک اجتماعی، تربیت دینی و کرامت انسانی است. مسائلی چون صبوری، ایثار، عزّت، شجاعت، توکل و خداجویی نمونه هایی از پیامهای عاشورا است و در گوشه گوشه ء این واقعه می توان جلوه هایی از عزّت و شجاعت زینب (س) را دید.

نهضت کربلا یک حرکت احیاگرانه نسبت به اساس دین و احکام خداوند بود. در مطالعه سخنان حضرت زینب (س) تکیه فراوانی روی احیای دین و اجرای حدود الهی و احیای سنت و مبارزه با بدعت و فساد و دعوت به حکم خدا و قرآن دیده می شود. از عمده ترین ویژگی و اعمال حضرت زینب (س) در واقعه کربلا می توان اشاره کرد به صبر و پایداری و مقاومت ایشان در برابر سختی ها و مصیبتها، شهادت و دلیری در افشای حقایق و گفتن سخن حق در برابر سلطه جابر، پیام رسانی و تبیین و روشنگری در طول سفر، تغییر ماهیت اسارت و تبدیل آن به آزادسازی انسانها و بیدارگری اوهام جامعه، مراعات حدود الهی و عفاف و متانت یک زن مسلمان و متعهد و ده ها نمونه دیگر که هر کدام نشان از قدرت و شجاعت و همت زنی است که یک تنه بار حفاظت از اسلام را در آن روزگار پر ظلم به عهده گرفته است.[12]

ترسیم شجاعت زینبی (س)

زینب (س) با تمام تشویش و اضطراب شام عاشورا و مشاهده داغهای پی در پی عزیزانش و دیدن بدنهای خونین آنها و ضجه و شیون زنان و کودکان پریشان همچنان استوار و محکم باقی ماند. جز زینب (س) چه کسی می توانست این همه دشمنی و مظلومیت را تحمل کند؟ این بانوی بزرگوار با آن همه رنج محنت نه تنها توانست بر اضطراب و پریشانی خود فائق آید بلکه با متانت و حوصله با هر کدام از خیل زنان و دختران خردسالِ خون جگر و اسیر به گونه ای رفتار می کرد که موجب تسلّی آنان گردد. با آن همه تألمات روحی و فرسودگی جسمی، آن بانوی متّقی و خداشناس حتی نمازهای شب را ترک نکرد و هیچگاه در مقابل دشمن جزع و زبونی نشان نداد و به هیچ کسی التماس نکرد. آری تنها معیار و بهترین میزان شخصیت آدمی هنگامی شناخته می شود که مصائب و شدائد گوناگون او را در میان گیرد و هرگاه در چنین لحظات هراس انگیز، کسی خود را نبازد و عجز نشان ندهد و با تمام شجاعت و شهامت، همچون آزادمردان جهان در مقابل ظلم بایستد، اینجاست که همه در مقابل روح بلندپرواز او سر تعظیم فرود می آورند و جبهه احترام بر خاک آستانش می سایند. چیرگی برشدائد و تسخیر نیروی پرارزش صبر و شجاعت حضرت زینب (س) نشانه مقام و منزلت والا و ایمان راسخ دخت علی مرتضی (ع) و فاطمه زهرا (س) است که اثرات انقلاب عظیم کربلا را سرمشق زندگی جهانیان تا آخرین روزهای دنیا در صفحات تاریخ ثبت و دین مبین اسلام و شریعت محمدی را تا ابدالدهر جاودانی و ظلم و تجاوز از حق را محکوم نمود.[13]

حضرت زینب (س) در مواجهه با صحنه نبرد

حضرت زینب (س) نگران وضع میدان جنگ بود. دید که گروهی خون آشام و گرگ صفت نیزه ها و شمشیرها را بالا و پایین می برند! زانوهای زینب (س) سیده اهل حرم سست شدند و دیگر یارای ایستادن نداشتند و لی محبت برادر، او را به معرکه جنگ کشاند. برادرش را دید، سر تا پا خونین روی زمین افتاده و مردمی پست و رذل دور او را احاطه کرده اند. زینب (س) رو به آنها کرد و فرمود:«اما فیکم المُسْلِمْ» آیا در بین شما مسلمانی نیست؟ امام حسین (ع) به خواهرشان اشاره کردند که به خیمه ها برگردد و شجاعانه مواظب جان امام سجاد (ع) و زنان و کودکان بی کس باشد. هنوز قدم به خیمه نگذاشته بود که خورشید، تاریک و هوا نیلگون و زمین لرزان شد. متوجه سمت میدان شد، سر مطهر برادر را بالای نیزه دید. چگونگی حال زینب (س) را فقط خدا می داند و بس! جز زینب (س) که شجاعت از علی بی ابی طالب (ع) و صبر از فاطمه زهرا (س) آموخته در آن مصیبتی که او را احاطه کرده که می تواند صبر کند؟ آری نیروی صبر، از صبر زینب (س) عاجز مانده است. زینب (س) با ایمان و قوت قلب به سمت میدان رفت و تن بی سر برادر را که غرق خون و بر نیزه بود مشاهده کرد. آنگاه رو به لشکریان کرده خطاب به عمر بن سعد فرمود: «وای بر تو، حسین (ع) پسر پیغمبر و باقی مانده و جانشین نبوت و بهترین جوانان اهل بهشت را می کشند و تو ایستاده و نگاه می کنی؟» به لشکریان یزید گفت: «در بین شما یک نفر مسلمان نیست؟» تا آنهایی که اغفال شده بفهمند امام حسین (ع) ازاسلام خارج نشده و آنگاه زینب (س) با پیکر خون آلود برادر به گفتگو نشست و به این ترتیب لشکریان را متوجه عمل شوم آنها کرد.[14]

زینب (س) شجاع بزرگترین حامی امام سجاد (ع) و اسیران

آفتاب روز عاشورا از خجالت فرو می نشیند و خود را پشت افق تیره کربلا پنهان می کند. جمعی پست فطرت برای چپاول و غنیمت مال دنیا، به خیمه های آل عصمت ریختند. حضرت زینب (س) به زنان و کودکان دستور داد اشیاء قیمتی را از خود خارج و جلوی آنها پرتاب کنند. امّا آن نامردها همینکه دیدند دیگر چیزی در خیمه ها باقی نمانده، تمام خیمه ها را که متصل به هم بودند، با آتش بیداد شعله ور کردند. به دستور امام سجاد (ع)، همگی زنان و بچه ها رو به بیابان فرار کردند ولی زینب (س) نمی تواند فرار کند. آخر برادر زاده بیمارش از شدّت تب قادر به حرکت نیست و آتش و شعله به او نزدیکتر می شود. پس از نجات جان برادر زده اش با کمک خواهرش ام کلثوم به جستجوی زنان غمزده و دخترکان یتیم پرداختند، همه را جمع کردند. زینب (س) از نیم سوخته های خیمه ها، خیمه ای برپا کرد. سپس هر کدام را با زبانی تسلی و دلگرمی داد. حضرت زینب (س) با شجاعتی که از پدر بزرگوارشان به ارث برده با لحن ولایت به عمربن سعد پیغامی فرستاد که تو مردان ما را کشتی، شتران و اموال ما را به تاراج بردی، مسکن ما را هم آتش زدید. وظیفه ات این است، امشب کسانی را دورتر از مکان ما برای پاس حرم و عترت بی کس رسول خدا بگماری که اراذل کوفه و شام متعرض دختران پیغمبر نشوند! ابن سعد نیز ناچار جماعتی را دور از دلشکستگان، موکل بر حمایت بر حمایت آنها کرد.[15]

سخنرانی شجاعانه و کوبنده حضرت زینب (س) در کوفه

زینب (س) همراه دیگر اسرا با سختی و مشقت فراوان به کوفه رسیدند. زینب می خواهد حقانیت اسلام و مأموریت امام حسین (ع) و نامسلمانی یزید را به گوش همه برساند. او می خواهد مردمی که خود خواسته اند با پستی و نفع طلبی دست و پای خود را به زنجیر اسارت بی چون و چرای آل سفیان ببندند، بیدار کند و خود را از اطاعت یزید خارج و صف توابین را تشکیل دهد.

حضرت زینب (س) از خدای قادر کمک خواست و همانطور که در کجاوه بود، مردانه نشست. سر خود را بیرو کرد. با دست، اشاره ای به شهر و مردم کوفه کرد. چون موسی کلیم معجزه ید بیضاء نمود و صدای خود را بلند کرد و فرمود:«اسکتُوا یا اهلّ کوفه! اسکتُوا» به این فرمان و خطاب دختر علی، بزرگ قهرمان کربلا تا مدتی را که سخن می گفت چنان نفس ها در سینه های پرکیدشان حبس و چنان بی حرکت در جای خود ساکت ماندند که نتوانستند دهانهایی که برای خنده یا نعره باز کرده بودند به هم آورند، حتی صدای سم اسبان و زنگ شتران هم شنیده نمی شد.

صدایی چون لحن پدرش علی (ع) که برای کوفیان خیلی آشنا بود، با کمال شجاعت و فصاحت بلند شد و فرمود: ای مردم کوفه و ای اهل مکر و فریب، آیا بر ما گریه می کنید؟ هرگز اشک چشمهایتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. شما سوگند هایتان را وسیله ای برای فساد قرار دادید. پیمان بستید و با دشمنی آن را شکستید. بدانید این وزر و وبال و گناهی که بر دوشهای خود حمل کرده اید، بسیار زشت و غضب خدا بر شماست. و جایگاه شما دوزخ است. کسانی که در آن روز سخنان حضرت زینب را می شنیدند از شکوه و جلال و شجاعت و فصاحت زنی پرده نشین واسیر که چنین سخن می گفت بطوریکه تا پایان نطقش نفس از کسی بیرون نمی رفت تعجب می کردند و بیشتر تعجب کرده بودند که گویا صدای علی مرتضی (ع) است که از حنجر زینب (س) دخترش صادر می شود.[16]

نقش آفرینی و شجاعت بیان زینب (س) در مجلس ابن زیاد

حضرت زینب (س) همراه کاروان اسیران به دارالاماره کوفه و در مجلسی که ابن زیاد برپا ساخته بود رسیدند. حضرت بدون اعتنا و با وقار تمام در طرفی از مجلس نشست و زنان بنی هاشم او را چون نگینی درخشان احاطه کردند. ابن زیاد چند نوبت پرسید این زن متکبره که تعظیم و سلامی نکرد کیست؟ کسی جوابش را نمی داد تا آخر گفتند: «او زینب (س) دختر علی (ع) است» آنوقت ابن زیاد گفت: «خدا را شکر که شما را رسوا کرده و اخبار و وحی شماها دروغ در آمد.» زینب (س) با نگاه تحقیر آمیز و آمرانه و بی اعتنا فرمود: «سپاس خدا را که ما را گرامی و از خاندان پیامبر (ص) قرار داد و از هر آلودگی و ناپاکی بر کنار و پاک داشت. گناهکاران رسوا می شوند و تبه کاران دروغ می گویند. شکر پروردگار می کنم که آنان غیر از ما آل محمد (ص) هستند» ابن زیاد گفت: «دیدی خدا با اهل بیتت چگونه رفتار کرد؟» حضرت زینب (س) با سربلندی و وقار که شایسته دختر علی (ع) بود گفت: «خداوند سعادت شهادت را سرنوشت آنها قرار داده بود. آنان با عقیده ثابت و شجاعت تمام به قتلگاه خویش شتافتند. خیلی نزدیک است که تو و دستیارانت با شهدا راه حق در یک دادگاه راستین بیائید تا در پیشگاه خداوند دادگر محاکمه و هرکس جزای خود را ببیند.» بعد از آن حضرت زینب (س) همراه دیگر اسیران راهی شام شدند.[17]

خطبه های افشاگرانه حضرت زینب (س) در برابر یزید

حضرت زینب (س) به همراه دیگر اسیران به دربار یزید رسیدند و آن همه شور و شادی وپایکوبی را مشاهده کردند. در آن هنگام یزید جاه طلب مست که خود را فاتح می دید به همراه دیگر چاکران خون آشام بنی امیه گرداگرد آنان نشسته بودند. آیا زنی بی پناه در قید اسارت چه می تواند بکند؟ ولی جز زینب کبری (س) دختر علی (ع) شیر بیشه شجاعت، هیچکس توان آن را ندارد که مانند او در غالب جمله های مُتقن رسوایی و بی کفایتی نه تنها یزید بلکه آل سفیان را از بام تدبیر به زمین افکند و دل سنگ یزید را به سوز و گداز، خاکستر کند.

متن خطبه و فرمایش حضرت زینب (س) بزرگی و عزّت نفس و علم و شجاعت حضرت زینب (س) را روشن و تأیید می فرماید که چگونه آنروز یک زن اسیر به تمام معنی و بی پناه و مظلوم توانسته که باجمله ها و الفاظ کاملًا آتش زا و انقلابی که به وضوح سر تا پای خلافت اموی را غاصب و بی دین معرفی می کند و اصل و نسب معاویه و یزید را دغل باز و ریاکار و خارج از اصول اسلام می شناساند و بدون هیچ تملق و ترسی عمل یزید را خطا و گناه نابخشودنی با دلائل و آیات قرآنی بر می شمرد و رفتار آباء یزید را مردود طریقه اسلام و انسانیت تشریح می کند.

زینب (س) با شهامت رو به یزید ملعون کرد و گفت: تو با ریختن این خونهای پاک که ستاره های درخشان و خورشید آل عبد المطلب بودند آیا عقده دل مجروحت گشوده و ریشه محنتت کنده شد؟ به خدا قسم که تو نمی توانی ذکر و نام ما را محو کنی و از یادهای روزگار فراموش دهی و تو هرگز نمی توانی وحی ما را که از خدا بما نازل شده، پس بفرستی و تو ابداً فرجام ما را نمی توانی درک کنی، همچنانکه نهایت کار ما را هم نمی توانی بشناسی و قادر نیستی کارهای شرم آور و ننگین خود را پاک کنی. به خدا سوگند جز از خدا از دیگری نمی ترسم و جز به او به کسی پناه نمی برم و شکایت نمی کنم.

او کسانی را که به بندش کشیده بودند به بند انداخت و قاتلان خویشانش را با سخن حق و با توکل به خدا مغلوب کرد.[18]

زینب (س) و درخشش جلوه های آزادی و شجاعت و شکست ناپذیری

از میان همه زنان و مردان آزاد منشی که در شعاع نهضت آزادی خواهانه حسین (ع) قرار گرفتند آن کسی که بیش از همه پیام جاودانه نهضت عزّت طلبانه عاشورا را با دور اندیشی و عظمت روحی و دریادلی خویش دریافت و بیش از همه پرتو آزادگی و بزرگ منشی و حماسه سازی حسین (ع)، بر روح پاک و شخصیت پر ظرفیت و توسعه یافته او تابید، آیینه تمام نمای فاطمه (س) و زبان گویای علی (ع)، زینب (س) بود که نه تنها خود به جلوه آزادگی و شکست ناپذیری، که به اسطوره آن تبدیل شد و عزّتها و افتخاری جاودانه آفرید. شگفت داستانی است، داستان حماسه ساز و آزاده پرور و شجاعانه عاشورا.

زینب (س) با آن شکوه و معنویت وصف ناپذیری که پیش از کربلا و عاشورا به آنها آراسته بود، تابش روح حسین (ع) از افق عاشورا او را نیز زینبی دیگر و پر شکوهتر نمود. همو که شب عاشورا با دریافت خبرهای فردا، چنان گریست و بی قرار شد که دوبار بیهوش گردید، با دم مسیحایی حسین (ع) و سفارش از سوی او به شکیب و بردباری و شجاعت، دل طوفان زده اش به ساحل آرامش راه یافت.

با قرار گرفتن در آزمون عاشورا و تابش روح بزرگ پیشوای آزادی بر جان زینب (س) به گونه ای پر توان و شکست ناپذیر می گردد که نه تنها داغ لاله ها، بر فراز نی دیدن سر سرفراز برادر، بر زنجیر کشیده شدن امام سجاد (ع) و شکنجه دَدمنشانه جسمی و روحی اسیران، نتوانست آن اسطوره عزت و آزدگی و شکست ناپذیری را بشکند که آبدیده تر و استوارتر شد. دلیل این سخن را می توان در موضع گیری دلیرانه و عزّت سازش در کنار پیکر برادر، در دلداری به امام سجاد (ع) در کنار گل های پرپر بوستان پیامبر (ص)، د رخطبه های شگفت آور او در کوفه و شام و در چگونگی ورود شجاعانه و سرشار از آزادگی اش به دربار یزید و به شکست و خفت نشاندن آنها، آن هم زیر برق سر نیزه ها نگریست که موج می زند.[19]

ایفای وظیفه و نقش شجاعانه حضرت زینب (س) از زاویه زمان

آری برای رسوایی دشمنان اسلام و کفر و ظلم بنی امیه، خداوند زینب (س) دختر علی (ع) را بر انگیخت تا صدای چکاچک شمشیر و ضربه نیزه ها و تشنگی و سوختن و غارت آشیان زنان و کودکان داغدیده را بگوش مردم جهان برساند تا مردم آزاده و منصف قرون آینده و تا آخرین روز دنیا، دروغگویان و ریاکاران ظالم را که به نام پیشوا و رهبر مسلمین مقرّ خلافت خدایی را غصب کرده و جنایات شرم آور و چپاول و شهوت رانی و محروم کردن ضعیفان را رواج می دادند بشناساند. زینب (س) باید آنچه غاصبان ولایت و مخربان شریعت در مدت چهل و هشت سال پس از رحلت پیامبر (ص)، اساس دین اسلام را ورانه کرده بودند، آشکار کند. اگر زینب (س) در کوفه وشام، در مجلس یزید، چون زنان بیچاره و ذلیل و زبون می زیست و از ترس آزار و تهدید مأمورین یزید، ساکت و به گوشه ای می خزید و ندای مظلومیت و حقانیت خاندان وحی را به گوش مردم فریب خورده حاضر و دنیای دور نمی رسانید، چنگال خونین بنی امیه گلوی بیچارگان را تا سر حد نیستی می فشرد و روز به روز آثار جنایتشان بیشتر و ریشه دارتر می شد. ولی آثار خطبه های محرک و آتشین حضرت زینب (س) و گفتار امام زین العابدین در فراز منبر مسجد جامع دمشق چه زود یزید را مرعوب و چگونه نقشه های فریبکارانه او را نقش بر آب کرد، روزی که اسرا کربلا می خواستند شام را به سوی مدینه طیبه ترک کند، همان مردمی که در روز ورودشان به شام، شعار ضد علوی می دادند و از شادی سر از پا نمی شناختند، حالا در مسیر مرکب اسیران اشک ماتم می ریختند و تا بیرون شهر شیون می کردند و با تأسف دردناک آنان را بدرقه می کردند. آیا این واژگونی اوضاع که دیگر بنی امیه نتوانستند اوضاع را عوض کنند و رفته رفته منقرض و سرکوب شدند جز تشریح و بیان وقایع کربلا بوسیله عمل شجاعانه حضرت زینب (س) عامل دیگری داشت؟ و حال متجاوز از سیزده قرن و نیم که از حلم و صبر و اسارت و خطبه های غرا و شجاعانه زینب (س) گذشته، می بینیم که هر جمله از خطبه های زینب (س) چندین هزار نفر قشون کوفه و شام را خلع سلاح نمود و فتح و ظفر را نصیب دنیای اسلام و هفتاد و دو شهید کربلا و اسیران کربلا کرده است.[20]

اهداف حضرت زینب (س) از بیان خطابه و گریه و شیون

حضرت زینب (س) با برپایی مجالس سوگواری، مجالس که تا امروزه هم به عنوان یک نهاد تبلیغاتی در کشورهای اسلامی، سرشار از عاطفه اند و در کنار تزکیه و تربیت به امر افزایش بینش دینی مشغولند.

در حقیقت گریه زینب (س) هدفی پیامبرگونه داشت. چون گریه او گریه ستیز با بیدادگری بود. گریه ای برگرفته از شجاعت بیان حقیقت ظلمی که بنی امیه بر خاندان حضرت داشتند. وانگهی خطابه زینب (س) در بردارنده عوامل روانی و برخوردار از عاطفه جوشنده و توفنده بود، تا آگاهی بخشی معنوی و ابراز دوستی صادقانه با رهبران راستین و دعوت صریح آنها، و دادن مسئولیت ایشان است و وقتی با زمامداران سخن می گوید، مسئولیت آنها را در قبال قتل حضرت حسین (ع) به خوبی بازگو می کند.

این خود یکی از شاخصه ها و پایه های بزرگ بلاغت است و ضمناً درسی بزرگ برای مبلغین دین و کسانی که در صدد کمک و یاری رساندن به اسلام اند برای اینکه دلی بزرگ و شجاعتی وصف ناپذیر همچون زینب کبری (س) داشته باشند.[21]

نتیجه

حضرت زینب (س) در تمام طول مسیر اسارت، وظیفه سنگین رسالت و تبلیغ دین و نمایاندن اسلام حقیقی و هدف کشته شدگان کربلا را بر دوش می کشید و کسی که این رسالت تبلیغ و ارشاد و افشاگری را بر عهده دارد، باید از نعمت شجاعت به تمام معنی برخوردار باشد. شجاعت از نظر علمای علم اخلاق حد وسط بین جبن و تهور است. شجاعت از ملکات نفسانی است. ضمیر افراد شجاع، مانند سایر ملکات، درجات و مراتب مختلف دارد و به همان نسبت هم بر اعضای بدن تأثیر می گذارد.

امام صادق (ع) فرمودند: «انّ السَّریرَةَ اذا صَحَتْ قَوِیتْ العلانِیة».«وقتی باطن آدمی، صحیح و منزه از نقص شد، ظاهر او قوی و نیرومند خواهد بود.»

چون مبلغ دین، بصیر و آگاه و متکی به ذات اقدس خداوندی باشد قطعا از نعمت شجاعت برخوردار خواهد بود و با تهدید دیگران از انجام وظیفه، دست بر نمی دارد. نه خود را گم می کند و نه از کسی می هراسد. همان گونه که زینب (س) نهراسید و با شحاعت از قیام برادر و دین جدش دفاع کرد.[22]

همچنان که خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ» (سوره فصلت/ ایه 30)[23]

«در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود می آیند که: مترسید و اندوهگین مباشید و به بهشتی که وعده داده شدید، شاد باشید.»

زینب کبری (س) دارای تمام ویژگیهای یک مبلغ کامل است. خطبه کوتاهش در مقابل مردم کوفه و خطبه مفصلش در مجلس یزید، حکایت از قدرت روح و شجاعت او دارد. در آن مجلس که همه سران و بزرگان آن روز اسلام حضور داشتند، سفرای ممالک، سران ارتش،. .. یزید را که سراپا غرور و مست قدرت پیروزی بود، چنان تحقیر کرد که کسی باور نداشت. و می فرمود که چه کنم، زمانه چنین پیش آورد که باید با تو سخن بگویم ولی بدان تو را کوچکتر از آن می دانم و از توبیخ و سرزنش تو نخواهم کاست. از طرفی چنان که قرآن دستور داده، خطبه اش بر اصول حکمت و موعظه و جدال احسن استوار بود.

طبق آیات قرآن استدلال کرد و قبایح اعمالش را تذکر داد و پیامدهای ظلم و بیدادش را بازگو کرد و آینده تاریک او را مشخص نمود. مبلغین دین نیز باید با فصاحت و بلاغتی همچون حضرت زینب (س) سخن گویند. چرا که چگونگی بیان گوینده حاکی از نیروی باطنی و قدرت ضمیر اوست.

حضرت زینب (س) به عنوان یک مبلغ، به تنهایی در آن مجلس، با تمام قدرت و شجاعت از قرآن و اسلام و امامت دفاع کرد و جنگی را که ظاهراً در آن شکست خورده بودند به بزرگترین پیروزی امت پیامبر (ص) تبدیل کردند. خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: «ابراهیم به تنهایی خود امتی بود.» به راستی که زینب هم، خود امتی بود که احیا کننده قلوب امت جد بزرگوارش گشت.[24]

فهرست منابع

1-، مترجم الهی قمشه ای، ناشر: انتشارات رشیدی.

2- آذرنوش، آذرتاش، کتاب، ناشر: تهران نشر نی.

3- جزائری، نورالدین، کتاب، ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران

4- ری شهری، محمد، کتاب، ترجمه: حمید رضا شیخی، ناشر: چاپ و نشر دارالحدیث.

5- خاتمی، احمد، کتاب، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، جلد 2.

6- راغب اصفهانی، ابوالقاسم، کتاب، ترجمه و تحقیق: غلامرضا خسروی، انتشارات مرتضوی، جلد 2.

7- زکریایی، محمد علی، کتاب، ناشر: نشر آذریون بنیاد فرهنگ و اندیشه معاصر.

8- سیاح، احمد، قران کریم

فرهنگ معاصر عربی- فارسی

ویژگی های حضرت زینب (س)

میزان الحکمة

فرهنگ نامه موضوعی قرآن کریم

مفردات الفاظ قرآن

فرهنگ مطهر

کتاب فرهنگ فارسی- عربی

جلوه های عزت و آزادگی در نهضت امام حسین (ع)

فرهنگ فارسی معین

پیامهای عاشورا

بزرگ بانوی جهان زینب (س)

نمونه های ایثار حضرت زینب (س) عزت و ذلت ، ناشر: انتشارات فرهان.

9- کرمی، علی، کتاب، ناشر: نشر حاذق.

10- معین، محمد، کتاب، ناشر: گروه پژوهشگران انتشارات ساحل.

11- محدثی، جواد، کتاب، ناشر: فراز اندیشه.

12- ملتجی، مهدی، کتاب، ناشر: انتشارات اشرفی.

13- مدرسی، محمد تقی، کتاب، مترجم، محمد صادق شریعت، ناشر: انتشارات محبان الحسین (ع).

14- وحیدی، محمد، کتاب، ناشر، مؤسسه فرهنگی- تحقیقاتی دارالذکر.[25]

پی نوشت ها

[1] - ویژگى هاى حضرت زینب( س)، مؤلف: سید نور الدین جزائرى، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ص 117.

[2] - کتاب نمونه هاى ایثار حضرت زینب( س)، نویسنده: سید محمد تقى مدرسى، مترجم: محمد صادق شریعت، ناشر: انتشارات محبان الحسین( ع)، ص 39.

[3] - فرهنگ مطهر، نویسنده: محمد على ذکریایى، نشر آذریون. بنیاد فرهنگ و اندیشه معاصر، ص 485.

[4] - فرهنگ معاصر عربى به فارسى، نویسنده: آذرتاش آذرنوش، ناشر: نشر نى، ص 325.

[5] - کتاب مفردات الفاظ قرآن، مؤلف: ابوالقاسم راغب اصفهانى، ترجمه: غلام رضا خسروى حسینى، ج 2، انتشارت مرتضوى، ص 590.

[6] - فرهنگ فارسى معین، نویسنده: محمد معین، ناشر: گروه پژوهشگران انتشارات ساحل، ص 642.

[7] - فرهنگ فارسى به عربى، نویسنده: احمد سیاح، انتشارات فرهان، ص 535.

[8] - فرهنگ فارسى معین، نویسنده: محمد معین. انتشارات: گروه پژوهشگران انتشارات ساحل، ص 108.

[9] - مجمع البحرین، واژه شجع.

[10] - کتاب پیامهاى عاشورا، نویسنده: جواد محدثى، ناشر: فراز اندیشه. ص 73.

[11] - منتخب میزان الحکمة، ترجمه محمدى رى شهرى، تلخیص: سید حمید حسینى، ج 1، ص 214.

[12] - کتاب پیامهاى عاشورا، نویسنده: جواد محدثى، ناشر فراز اندیشه، ص 274.

[13] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب( س)، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 84- 86.

[14] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 74- 79.

[15] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 81- 84.

[16] - همان، صص 107- 110.

[17] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 115- 117.

[18] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 131- 138.

[19] - کتاب جلو ه هاى عزت و آزادگى د رنهضت امام حسین( ع)، نویسنده: على کرمى، ناشر: نشر حاذق، صص 228- 231.

[20] - کتاب بزرگ بانوى جهان زینب( س)، نویسنده: مهدى ملتجى، انتشارات اشرفى، صص 157- 161.

[21] - کتاب نمونه هاى ایثار حضرت زینب( س)، نویسنده: سید محمد تقى مدرسى، مترجم: محمد صادق شریعت، ناشر: انتشارات محبان الحسین( ع)، صص 42- 43.

[22] - سیره و اندیشه زینب( س)، مؤلف: مصطفى موسوى خرم آبادى، ناشر: انتشارات دانشگاه قم.

[23] - کتاب فرهنگ موضوعى قرآن کریم، نویسنده: دکتر احمد خاتمى، جلد 2، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى. آیه 30 سوره فصلت.

[24] - سیره و اندیشه زینب( س)، مؤلف: مصطفى موسوى خرم آبادى، ناشر: انتشارات دانشگاه قم. ص 146.

[25] جمعى از نویسندگان، مجموعه مقالات، 1جلد، [بى نا] - [بى جا] - [بى جا]، چاپ: 1.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان