1. اگر کسی واقعا به خداوند اعتقاد و ایمان دارد و بر این ایمان و اعتقادش استوار است اوّلین اثر عملی او این است که گفتههای خداوندش را قبول کند و آنها را عمل نماید و نماز عبادتی است که در تمام ادیان قبلی وجود داشته و در اسلام نیز وجود دارد ودهها آیة شریفة قرآن به صراحت به مؤمنین خطاب میکند «اقیموا الصلوه» نماز را به پای دارید.
2. فلسفة نماز چیزی نیست جز اظهار تشکّر و ابراز سپاس از نعمتهای بی حد و حصری که خداوند به بندهاش ارزانی داشته است و بهترین راه سپاس این گونه نعمتها را برای بندگان مؤمن و شاکر خود به جای آوردن نماز و دیگر عبادات دانسته است.
3. نماز یک ایجاد ارتباط و تماس معنوی با خالق عالمیان است و همانطور که هر عاشق و محبّی از ایجاد ارتباط با معشوق و محبوب خودش کمال لذت را میبرد و آنگاه که بخواهد از معشوقش جدا شود گویی تمام هستی را بر دوش او میگذارند که هرگز نمیتواند سنگینی آن را تحمّل کند کسی که هم بندة حقیقی خدا باشد از نماز خواندن کمال لذّت را خواهد بُرد و با ایجاد ارتباط با خالق خود به مقام قرب او نزدیک میشود.
4. نماز یک عامل مهم نگهدارنده است که میتواند انسان را از انجام گناهان و معاصی و نیز فحشا و منکرات محافظت نماید و به قول امروزیها یک بیمة حقیقی به تمام معنا آنهم الی الابد و مادام العمر است همانطور که قرآن میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ همانا نماز شما را از زشتیها و منکرات باز میدارد.»
5. نماز انسان را از عذابهای سخت عالم برزخ و روز قیامت (که حتی تصور آن عذابها انسان را از پای درمیآورد تا چه رسد به مشاهدة آنها) در امان نگه میدارد و به جای رفتن در دوزخ ابدی بهشت جاوید و همیشگی را برای انسان به ارمغان میآورد.
6. نماز یکی از مهمترین راههای شناخته شدن مؤمن واقعی از غیر مؤمن میباشد و یک آزمایش بسیار بزرگی است که همة انسانها با قرار گرفتن در مقابل او امتحان خواهند شد تا مؤمنین حقیقی به خدا و روز قیامت از مدعیان دروغین جدا شوند و امتیاز بین حق و باطل حاصل گردد.
7. نماز تنها عامل قبولی دیگر اعمال خیر انسانها نیز میباشد به طوری که پیامبر اکرم فرمودند در قیامت همة اعمال شخص را با نماز او میسنجند اگر نماز او قبول شد دیگر عبادات او نیز قبول خواهد شد و اگر نماز او ردّ شود همة عبادات دیگرش نیز به تبع رد شدن نماز نیز مردود میشوند.
بنابراین نماز یک فیلتر تصفیة همة عبادات و اعمال خیر انسانها است.
8. نماز یک مستمسک قوی و حجّت قاطع از طرف بنده است نسبت به پروردگار خودش که روز قیامت و شب اول قبر میتواند با خداوند احتجاج کند و بگوید من به فرمودة تو عمل کردم و پیشانی خویش را در مقابل عظمت و شرافت تو متواضعانه و خاشعانه بر خاک گذاشتم آیا اینک وقت آن نیست که تو هم به وعدة خود عمل کنی و مرا از عذاب رها نموده و به بهشت موعودت ببری؟! همانطور که علی(ع) در دعای کمیل این حقیقت را بیان فرموده.
9. نماز پلهکان ترقّی و سعادت دنیوی و اخروی تمام انبیای گذشته و اولیاءو مقربان درگاه الهی بوده است به طوریکه حضرت نبی اکرم که ختم همة رُسل است به صراحت میفرماید قره عینی فی الصلوه؛ نور چشم من نماز است.
بنابراین ما فکر نمیکنیم کسی به خداوند اعتقاد داشته باشد و فلسفة نماز خواندن را نداند و یا خود را به نادانی بزند چگونه ممکن است انسانی که وجدان و انصاف او به او حکم می کند در مقابل لقمه نان یا شربت آبی که دیگری به او اهدا میکند باید کمال سپاس و تشکّر را از شخص دهنده بنماید ولی وجدان او به او حکم نمیکند که باید از خالق هستیاش تشکّر کند؟
احکام الهی(مانند نماز) دارای دلیل, فلسفه و ملاک است, آنهم ملاک و فلسفهء واقعی نه ملاکات ظاهری. از آنجا که مردم از آن ملاکات و فلسفه ها بی اطلاعند, نباید همه چیز را حمل بر درک ناقص خود کرد. اینکه چرا نماز صبح دو رکعت است یا چرا قرائت نماز باید آهسته باشد این دارای ملاکی است که کسی از آن اطلاع ندارد. آنچه روشن است دستوری است که رسیده است, اما اینکه چرا این دستور رسیده نه به ما مربوط است و نه باید ایراد بگیریم, فقط آنچه لازم است این است که گروهی از مردم به عنوان واجب کفایی (درست مانند پزشکی ) به دنبال فراگیری علوم حوزوی و دینی بروند و مشکلات معنوی مردم را حل کنند. این مسئله درست شبیه مسائل پزشکی است که در بسیاری از مواقع پزشک بیماران خود را نمی تواند از واقعیت و راز دستورات خود آگاه کند.