دیگر رهایم کن برادر آخر راه است از سید مهدی موسوی

دیگر رهایم کن برادر آخر راه است باید تو را در بر بگیرم وقت کوتاه استمن می روم امّا چرا اینقدر سنگین استدلشوره ای که درضمیر ناخود آگاه است برمن بدم از بازدم های شفا بخشت آیینه ی خشنودی ام لب تشنه ی « آه » است گفتم چرا نا مردی این قوم بسیار است دیدم جواب تو فقط « الحمدالله » است افتادن بی دست از مرکب چه آسان بوداما جدایی از برادر سخت جانکاه است

دیگر رهایم کن برادر آخر راه است
باید تو را در بر بگیرم وقت کوتاه است
من می روم امّا چرا اینقدر سنگین است
دلشوره ای که درضمیر ناخود آگاه است
برمن بدم از بازدم های شفا بخشت
آیینه ی خشنودی ام لب تشنه ی « آه » است
گفتم چرا نا مردی این قوم بسیار است
دیدم جواب تو فقط « الحمدالله » است
افتادن بی دست از مرکب چه آسان بود
اما جدایی از برادر سخت جانکاه است


منبع : سید مهدی موسوی
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر