تأثیر ناآرامی‌های ونزوئلا بر روابط تهران ـ کاراکاس/ اعلایی: ایران با هوشمندی مانع از خسارت اقتصادی شود

سفیر سابق ایران در ونزوئلا در گفتگو با خبرآنلاین درباره تأثیر تحولات اخیر ونزوئلا بر منافع اقتصادی کشور گفت: ایران باید با هوشمندی کامل در محورهایی از اقتصاد مشارکت کند که در صورت بروز هرج و مرج سیاسی متحمل خسارات بزرگ یا جبران ناپذیر نشود.

تأثیر ناآرامی‌های ونزوئلا بر روابط تهران ـ کاراکاس/ اعلایی: ایران با هوشمندی مانع از خسارت اقتصادی شود

زینب اسماعیلی: باردیگر انتخابات در ونزوئلا با ادعای تقلب گره خورده و امریکا و کشورهای هم‌پیمان، ادموندو گونزالس را به‌عنوان پیروز انتخابات قبول دارند. نیکلاس مادور معتقد است که در حال مهار کودتا در این کشور است و تاکنون دو هزار نفر بازداشت شده‌اند. با مصطفی اعلایی سفیر سابق ایران در ونزوئلا در مورد اهداف امریکا از دخالت در این کشور و وضعیت پروژه‌های اقتصادی مشترک کاراکاس با تهران گفت‌وگو کردیم. اعلایی معتقد است ایران و ونزوئلا در حوزه‌های مختلفی می‌توانند با هم همکاری کنند و هرج و مرج در این کشور به منافع دو کشور لطمه می‌زند. با این حال او تاکید می‌کند که «ایران باید با هوشمندی کامل در محورهایی از اقتصاد مشارکت کند که در صورت بروز هرج و مرج سیاسی متحمل خسارات بزرگ یا جبران ناپذیر نشود.» موضع مخالف امریکا در مواجهه با حکومت چپ‌ها در ونزوئلا با آمدن ترامپ می‌تواند پیچیده‌تر شود. 

این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید: 

چرا انتخابات‌های چند دوره اخیر در ونزوئلا با بحث تقلب و نهایتا درگیری خیابانی همراه می‌شود؟

ونزوئلا به‌عنوان یکی از کشورهای قدرتمند و غنی آمریکایی جنوبی همواره پس از استقلال، در حاکمیت نیروهای راست و ملی بوده است. برای نیروهای راست‌گرا قابل هضم نبود که افسر جوانی به نام هوگو چاوز بتواند دولت و حاکمیت کشور را از دایره قدرت آنان خارج کند و حکومت چپ‌گرا را حاکم کند. لذا انتظار می‌رفت پس از حکومت چاوز دوران چپ‌گرایی در ونزوئلا تمام شود. در چنین موقعیتی مادورو که وزیر خارجه چاوز بود به حکومت رسید و دوران جدیدی را شروع کرد که اپوزیسیون نمی‌توانست به هیچ وجه آن را قبول کند. بنابراین با مقاومت شدید اپوزیسیون، دوران خشونت گسترده علیه مادورو آغاز شد. این مقاومت طبعا به حوزه انتخابات و صندوق رای نیز کشیده شد. لذا موضوع تقلب در انتخابات برای زیر سوال بردن مادورو و حکومت او دور از انتظار نیست. چرا که یکی از ابزارهای مبارزه راست‌گرایان علیه کلیت چپ‌گرایی به‌طور اعم و حکومت مادورو به‌طور اخص بوده است. برای همین، دوران‌های اخیر انتخابات در ونزوئلا همواره با موضوع تقلب و خشونت همراه بوده و پس از آن نیز ادامه یافته‌است. من به‌لحاظ محتوای ادعاها در مورد تقلب در انتخابات اخیر نمی‌توانم اظهار نظر کنم، چون ابزار و اطلاعات کافی ندارم. ولی بدیهی است که آمریکا، غرب و اپوزیسیون به‌دلیل مخالفت شدید با ادامه حکومت مادورو و حاکمیت چپ در ونزوئلای ثروتمند (به‌لحاظ منابع انرژی و معادن) از هر ابزاری از جمله ادعای تقلب برای زیر کشیدن این حکومت استفاده‌کرده و خواهندکرد.

تأثیر ناآرامی‌های ونزوئلا بر روابط تهران ـ کاراکاس/ اعلایی: ایران با هوشمندی مانع از خسارت اقتصادی شود


 

مورد اخیر، شبیه دوره قبل انتخابات ونزوئلا، امریکا و بقیه کشورها، رقیب مادرو را به‌عنوان برنده می پذیرند. این مسیر چه اتفاقاتی را در داخل ونزوئلا رقم می‌زند؟

همانگونه که عرض کردم آمریکا و غرب و برخی کشورهای راست گرا در منطقه همواره از هر ابزاری از جمله تقلب برای شکست حکومت چپ گرای مادورو بهره برده اند. غرب در دوره های قبلی نیز از خوان‌ گوایدو و مخالفین مادورو در مجلس حمایت کرده است و گوایدو را به‌عنوان رئیس جمهوری منتخب مردم و مجلس ملی مورد پشتیبانی خود قرار می‌داد. جالب بود که در ونزوئلا در برخی دوران‌های حکومت مادورو، مجلس به عنوان یکی از ارکان حاکمیت رسما به کار خود ادامه می داد و از سنگر پارلمان قانونا و بر مبنای اصل تفکیک قوا به مادورو حمله می کرد و مشروعیت حکومت وی را زیر سوال می برد. همین تقابل رسمی مجلس با دولت در کل حاکمیت موجب ایجاد دوقطبی شدید در جامعه شده و خشونت‌ها را به طرفداری از یک قطب حکومت ادامه داد. این وضعیت و حمایت غرب از اپوزیسیون موجب تضعیف حکومت مادورو و تضعیف شدید اقتصاد ونزوئلا شد که کماکان ادامه دارد. به‌نظر می‌رسد چنانچه ترامپ در آمریکا به حکومت برسد چپ‌گرایی بیش از پیش تحت فشار خواهد بود و خشونت‌های جدیدی به وقوع خواهد پیوست.

شما در ونزوئلا سفیر بودید، با توجه به تجربه زیسته خودتان، مردم این کشور هنوز به نامزدهای چپ گرایش دارند یا نه؟

ونزوئلا و آمریکای لاتین به‌لحاظ تاریخی دوران طولانی و ویژه‌ای از استعمار و سلطه را توسط اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی تجربه کرده است. آمریکا نیز طبق دکترین مونرو آمریکای لاتین از جمله ونزوئلا را حیات خلوت خود می‌داند.

مردم منطقه نیز به‌لحاظ تاریخی به رهبری بولیوار و سایر رهبران آزادی‌خواه مقاومت شدیدی را در قرون گذشته علیه سلطه استعمار به نمایش گذاشتند. از این‌رو چپ گرایی در ونزوئلا ریشه قوی دارد. علاوه بر این، ترکیب جمعیتی ویژه آمریکای لاتین از جمله اعراب مهاجر به منطقه و شهروندان قدیمی کشورهای آسیایی و آفریقایی قدرت چپ گرایی را تقویت کرده‌است. لذا بخشی از مردم ونزوئلا به‌ویژه در دوران‌های اخیر دارای احساسات چپ گرایی بوده و به‌طور سنتی از حکومت چاوز و بازمانده آن، مادورو حمایت می کنند. من در زمان سفارت شاهد بودم در زمان‌هایی که تظاهرات مخالفان برگزار می‌شود حامیان مادورو نیز در بخش دیگر شهر علیه آنان تظاهرات می‌کنند. لذا از این جهت طبیعی است قشر قابل توجهی از مردم کماکان به نامزدهای چپ گرا رای می دهند.

چرا کشوری مانند امریکا، مسائل ونزوئلا برایش مهم است آنقدری که موضع‌گیری می کند؟ این کشور چه پتانسیلی برای آمریکا دارد که چند دهه است آن را رها نمی کند؟‌

همانطورکه قبلاً گفته شد آمریکا به‌ لحاظ ژئوپلیتیکی آمریکای لاتین را حیاط خلوت و در منطقه نفوذ خود تعریف کرده‌ است. آمریکا پس از آنکه جایگزین سلطه کشورهای اروپایی بر آمریکای لاتین شد منافع خود را در آمریکای جنوبی گسترش داده و از آن محافظت می کند. آمریکا با ظهور کمونیسم و قدرت شوروی در دوران جنگ سرد و ظهور کشورهای جدید مانند چین، روسیه و برزیل و هند در تقسیم قدرت جهانی و مدیریت کالاهای جهانی از قبیل انرژی، منافع خود را در این منطقه در خطر دیده و می‌بیند. علاوه بر این، حضور ایران را نیز از جهات ژئوپلتیک خاورمیانه و تقویت گروه‌های مبارز و همزمان گسترش روابط اقتصادی با ونزوئلا برنمی‌تابد. به‌ویژه آنکه ونزوئلا بزرگترین کشور نفتی در جهان است و امریکا بالقوه و بالفعل منافع متعددی را در این کشور محاسبه کرده است. ونزوئلا عضو با نفوذ اوپک نفتی است و آمریکا در صورت حاکمیت بر این کشور می‌تواند در تعادل قیمت نفت به نفع خود بازیگری کند. ونزوئلا کشور نزدیک به کشورهای حوزه کارائیب است و می تواند بر آراء بین‌المللی آنها و روندهای سیاسی این کشورها اثرگذار باشد. کوبا نمونه‌ای از آن است که حاکی از اثرگذاری متقابل دو کشور ونزوئلا و کوبا است. ونزوئلا، شمالی‌ترین کشور آمریکای جنوبی و دارای سواحل دریایی وسیع است که به‌لحاظ قدرت دریایی می تواند به آمریکا کمک یا امتیازاتی را از آمریکا سلب کند.

بنابراین طبیعی است که آمریکا همواره وضعیت ونزوئلا را در دستور کار خود قرار داده و سعی کرده است از طریق فرایندها و ابزارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر این کشور در حوزه نفوذ خود اثرگذار باشد.


با توجه به نکاتی که برشمردید، روابط اقتصادی با ونزویلا چقدر می‌تواند برای ایران مهم باشد؟ اگر آرامش داشته باشد در روابط اقتصادی ما می تواند تاثیرگذار باشد؟

در نظم کنونی جهان که ارتباطات شاه بیت آن است و با کشف و ظهور منابع متکثر قدرت در جهان، هر کشور صاحب قدرت و منابع سعی در گسترش حضور و حوزه نفوذ خود در هر منطقه‌ای از جهان می‌کند. ایران که در مسیر رقابت با کشورهای منطقه خود مانند ترکیه و عربستان و کشورهای جنوب خلیج فارس و امثالهم قرار دارد، تلاش می‌کند از فضای سیاسی و دوستی مبتنی بر ضدیت با آمریکا با ونزوئلا استفاده کرده و در حد امکان، منافع مشترکی با این کشور و از این طریق با سایر کشورهای دوست در آمریکای لاتین تعریف کند. در محور سیاسی، ارتقاء همکاری‌ها در نهادهای بین‌المللی و توسعه تفکر ضد سلطه در منطقه و کمک به ونزوئلا در این مسیر مفید است. در حوزه اقتصادی نیز ایران می‌تواند در ایجاد زیر ساخت‌های توسعه‌ای به‌ویژه در مبحث نفت و صنایع وابسته، صنعت خودرو و در زمینه‌های کشاورزی و معدنی به ونزوئلا کمک کند و از این طریق منافع خود در این کشور را ارتقاء دهد. هرچه وضعیت اقتصادی و مالی ونزوئلا قوی‌تر باشد و آرامش بیشتری در این کشور برقرار باشد منافع ایران نیز با توجه به پروژه‌های اقتصادی بین دو کشور گسترده‌تر خواهد بود. لذا رابطه با ونزوئلا از این جهت که کشور مهم و تاثیرگذاری در منطقه آمریکای لاتین است، برای ایران می‌تواند راهبردی باشد. 


اگر هرج و مرج در ونزوئلا ادامه پیدا کند، چطور؟ آیا سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته بین ایران و ونزوئلا، از دست نمی‌رود؟‌

قبلا گفته شد که آرامش و امنیت در ونزوئلا به ارتقاء روابط دو کشور کمک نموده و منافع هر دو کشور را در محورهای سیاست بین‌الملل و اقتصاد و تجارت افزایش می دهد. بالعکس هرج و مرج در این کشور بزرگ آمریکای جنوبی منافع هر دو کشور را تضعیف خواهد کرد. در این میان ایران باید با هوشمندی کامل در محورهایی از اقتصاد مشارکت کند که در صورت بروز هرج و مرج سیاسی متحمل خسارات بزرگ یا جبران ناپذیر نشود.

نکته مهم اینکه، اساساً روابط ایران با کشورها باید به‌گونه‌ای باشد که در تحولات سیاسی و تغییر دولت‌ها و حاکمیت‌ها متحمل خسارات و مواجهه با دشمنی‌های غیر ضرور نشود. محیط بین‌الملل و ماهیت روابط بین‌الملل جای قسم خوردن بر یک نظم خاص نیست. روابط بین‌الملل سیال و پویاست و منافع نیز متغیرند.

311311

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان