اصل کرامت و حرمت

انسان موجودی است شریف, صاحب کرامت ذاتی. در این نگاه, برخورد با انسانها در رفتارهای شخصی و اجتماعی, باید به گونه ای باشد که به این جایگاه آسیب وارد نیاید.
همگان وظیفه دارند این جایگاه را پاس بدارند و به یاری دستگاه و دولتی برخیزند که از این مقام بلند انسانی انسانها دفاع می کند.
کرامت انسان, در فرهنگ دینی اسلامی, دو سرچشمه دارد:
1. از مَنِ انسانی شخصیت فرد انسان. بدین معنی که مَنِ انسان, با آزادی و اختیار به تلاش می پردازد که رهیافت این تلاش, دانشها و تواناییهای گوناگون و… است. کرامتی که از این سرچشمه دست می آید, جبلّی و فطری نیست, بلکه به دست آوردنی است و در متن پیوندهای اجتماعی در ساحَتهای ملی و بین المللی شکل می گیرد.
این گونه از کرامت انسانی, در زبان وحی, بازتاب یافته و بر درستی آن مهر نهاده شده است:
خداوند می فرماید:
(ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و به گروه ها و دسته های مختلف تقسیم کردیم, تا یکدیگر را بشناسید به درستی, با کرامت ترین شما نزد خداوند, پرهیزگارترین تان است.)حجرات13
در این شریفه, کرامت انسان, با پرهیزگاری و تقوا, پیوند خورده و نتیجه آن به شمار آمده است.
و نیز در آیه 85 از سوره هود می فرماید:
(چیزها و دستآوردهای مردم را از ارزش نیاندازید.)
این مبارکه, به روشنی مؤمنان را از هرگونه رفتار, کار و چگونگی برخوردی که دستاوردهای افراد را بی ارزش می سازد, باز داشته و مؤمنان را از آن پرهیز داده است.
امام علی در نامه ای(نامه26) به یکی از مأمورانش که او را برای زکات فرستاد, یادآور می شود:
(او را می فرمایم که زیردستان خود را نرنجاند و دروغ گوشان نداند و به خاطر امیر بودن روی از ایشان برنگرداند که آنان در دین برادران اند و یار و در به دست آوردن حقوق مسلمانان مددکار.)
2. کرامت دیگر برای انسان, برآمده از مبدأ و بخشی از ماده خلقت اوست. چون مهم ترین بخش از شخصیت وجودی انسان برساخته از روح الهی است; از این روی خداوند می فرماید:
(فاذا سَوَّیتُهُ و نفخت فیه من روحی) ص/ 72
پس هرگاه بساختم اش و از روان خویش در آن بدمیدم.
و به همین جهت نیز کرامت این موجود را به خویش نسبت می دهد و می فرماید:
(ولقد کرّمنا بنی آدم…)اسراء/ 70
ما فرزندان آدم را گرامی داشته ایم.
پیداست که این گرامی داشت, نه ناشی از تلاشهای من, بلکه جزء تکوینی آن است. از این کرامت در فرهنگ اسلامی به کرامت ذاتی یاد شده است.
در اعلامیه جهانی حقوق بشر, بین این دو کرامت, فرقی گذاشته نشده است و هر یک, که جایگاه خاص خود را دارد, به گونه جداگانه مورد دقت قرار نگرفته است, هرچند اصل کرامت, حق انسانی, دانسته شده و پذیرفته شده است, ولی اکنون می باید دید که حق کرامت انسانی چگونه به سازگاری و هم اندیشی بین المللی و انسانی جامعه بشری را یاری می رساند. روشن است که سازگاری فکری و هم اندیشی, در صورتی پا می گیرد و در عرصه وجود جلوه گر می شود که برای دستاوردهای فکری و عمل دیگران ارزش قائل بشویم و حرمت آنان را نگهداریم و به خود این حق را ندهیم که به آبرو, و شرف دیگران, بویژه تولیدگران دانش و صاحبان فکر, آسیب وارد سازیم و یا از هر وسیله ای جهت آلوده جلوه دادن آنان استفاده کنیم. در این حال و چگونگی, فضای شفاف, پاک و صادقانه ای به وجود می آید که طرفها می توانند با آرامش و اعتماد بیش تر وارد دادوستد فکری و علمی بشوند و به گونه منطقی به مسائل گوناگون رسیدگی کنند.
قرآن کریم این سازوکار را به زیبایی بیان داشته است:
(ای آنان که گرویده اید, کسانی را که به ایشان پیش از شما نامه داده شده است و دین تان را فسوس و بازی گرفته اند و نیز ناباوران را دوست مگیرند. پروای خدا کنید اگر گرویده اید.)
این شریفه, دلالت دارد آنان که آیین شما را گرامی نمی دارند و آن را به سُخره می گیرند, به دوستی نگیرید; چون زمینه ای برای سازگاری و هم اندیشی وجود ندارد.
و در شریفه دیگر می فرماید:
(فروهِل آنان که دین شان را بازی و سرگرمی گرفته اند و این زندگی فرودین فریفته است شان.)
در این دو شریفه, ملاک و مبنای دادوستد فکری, سیاسی و پیوند و بستگی با ملتها و کسان را, گرامی داشت و احترام به ارزشها و آیینها دانسته شده, چه آن چه خود بدان پای بندند و چه آن چه دیگران به آن بستگی دارند. زیرا ملت, امت و کسانی که به دین و آیین خود و دیگران احترام نمی گذارند, نمی توان با آنان به هم اندیشی و سازگاری رسید.
پذیرش حق کرامت و حرمت برای انسانها, همان گونه که بازدارنده تروریسم و تزریق مواد مخدر در جامعه انسانی و جهانی است, ناگزیر هر عامل و شیوه ای آلوده ساز دیگر را هم باز پس می زند, مانند فیلمهای ضد ارزشی و اخلاقی… که از رسانه های نوین جمعی, با حجم زیادی در دنیا پخش می شوند.
این برنامه ها و این کارکرد, با باورمندی به حق کرامت انسانها که باوری همگانی است, ناسازگاری دارند. پذیرش حق کرامت انسان و نگهداشت آن, سبب می شود تا پیوند, سازگاری و دادوستد میان ملتها, نخست آن که دو سویه و چند جانبه باشد و دو دیگر, در چارچوبها و فضاهای خوشایند دو طرف, به گونه آگاهانه انجام بگیرد. و با انجام این دو امر, بستر هم اندیشی و سازگاری, هموار می گردد و عقلانیت هم اندیشی و سازگاری مبنای پیوندها و بستگیهای انسانی و بین المللی قرار می گیرد.
امروزه, بحرانها و گرفتاریهایی که در عرصه بین المللی پدید آمده است و یا می آید, برای از میان برداشتن آنها, راه حل خردمندانه, کم تر اندیشیده می شود و بیش تر حلّ آنها را در جنگ و کشتار می جویند.
بدین سبب است که یک طرف, نخست آن که, در پی پیاده کردن آمال و خواسته های خود پای می فشرد و در عمل پیوند و دادوستد را یکسویه می سازد و دو دیگر, حق گزینش را از طرفِ مقابل سلب می کند. پس از این و یا بر پایه چنین فضایی, خود را در شکستن حرمت و حیثیت دیگران و نشنیدن سخن بحق آنان, صاحب حق می داند. به طور طبیعی, قربانی این ایستار, تفاهم است آمریکا, در روزگار ما, در به آتش کشیدن عراق و افغانستان در برپا کردن جنگ خونین و ضد انسانی در منطقه, نه تنها حق کرامت و حرمت ملت عراق و افغانستان را پایمال کرد, بلکه به کرامت بخش گسترده ای از مردم جهان نیز, تعرّض کرد. و خرد جمعی که نماد روشنی از احترام و پاس داشتن کرامت انسانهاست, مورد بی مهری و یورش نابخردانه قرار گرفت و به این ترتیب, دشمنی جایگزین هم اندیشی و سازگاری در حل بحران عراق گردید.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر