هرسال در جنوب کشور از اوایل پاییز تا اوایل بهمنماه، گروهی از سودجویان با وضعیت معیشتی خوب، شکارگاههای بزرگی به نام «محمیه» برپا میکنند. «محمیه» در زبان جنوبی به زمینهای وسیع بایر گفته میشود که دور آنها را با خاکریز میگیرند و در آنها آب رها میکنند. سپس با پخش دانههایی مثل گندم، پرندگان مهاجر را به این محیطهای کوچک عادت میدهند. این در حالی است که بهمنظور حمایت از این افراد سودجو، عدهای آنها را به اشتباه در رسانهها فقیر و افراد محلی جلوه میدهند.
به گزارش ، جوان نوشت: نبیشترین محمیهها در شهرستان دشت آزادگان و بستان برپا میشود و پرندگان شکار شده در بازارهای سوسنگرد و کیان اهواز معامله میشود. شکار پرندگان مهاجر در استانهای جنوبی هم مثل شمال کشور در سایه بیتوجهی و سهلانگاری مسئولان ادامه دارد؛ البته این نوع شکار در جنوب غرب با شمال کشور دارای تفاوتهایی است و در خفا و اغلب هنگام شب رخ میدهد. ناصر عبیات، فعال محیطزیست در اینباره میگوید: «یگان محیطزیست خوزستان در برخورد با این تخلف بزرگ فقط در حد تبلیغ، تهیه عکس و انتشار در رسانهها کفایت کرده و تاکنون حتی جلوی فعالیت یک محمیه را هم نگرفتهاند. مأموران یگان حفاظت محیطزیست هربار به محمیهای رفتهاند یک سنگر کوچک درست شده از کاه و گل را آتش زده و عکسهای آن را در رسانهها منتشر میکنند و هر سنگری که آتش میزنند، بهعنوان تخریب یک محمیه در رسانهها از آن نام میبرند. چنین کاری برای محمیهداران در حکم یک بازی بچگانه است، زیرا هیچ تأثیری در روند قتلعام و شکار پرندگان توسط آنها نمیگذارد.»
بازاری بیخگوش محیط زیست
این شکارگاهها به دلیل خشکشدن تالاب هورالعظیم و تخریب بزرگترین زیستگاه زمستان گذرانی پرندگان مهاجر افزایش یافتند و زمینه برای حضور شکارچیان سودجو مهیا شد تا با هدایت پسابهای کشاورزی و حصار کشیدن دور آنها اقدام به ایجاد محمیه بکنند تا بدینصورت مقدمه قتلعام هزاران گونه مهم پرنده چیده شود. جالب اینکه در نزدیکی اداره کل محیطزیست استان خوزستان، بزرگترین محل فروش پرندگان مهاجر شکار شده در سطح اهواز است.
این در حالی است که سالجاری به دلیل شیوع بیماری آنفلوآنزای فوقحاد طیور، شکار پرندگان ممنوع اعلان شده است، اما روزانه هزاران پرنده شکار شده در بازارهای کیان اهواز، شادگان، سوسنگرد و... به فروش میرسد و فروشندگان و قاچاقچیان پرنده همچنان در امن و امان کامل به این جنایت ادامه میدهند.
باید از مدیران پرسید که تا حالا این آمارها چه دردی را علاج بخشیدهاند؟ وقتی شدت شکار پرندگان مهاجر و تخریب محیطزیست لحظهبهلحظه در حال افزایش است، این آمار دادن به چه درد میخورد؟
وقتی پیشگیری بیاهمیت میشود
عملکرد محیط اداره محیطزیست خوزستان تاکنون هیچ تأثیر بازدارندهای بر روند کار محمیهداران و شکارچیان نداشته است و محمیهها همچنان فعالتر و پرجنبوجوشتر به کار خلاف خود ادامه میدهند. متأسفانه انجام مأموریتها به طور عمده بهمنظور کشف لاشه صورت میگیرد و پیشگیری قبل از درمان هیچ اهمیتی ندارد.
مسئله دردناک دیگر استفاده از دانههای مسموم بهمنظور شکار پرندگان بیشتر و عرضه در بازارهای سوسنگرد و اهواز است.
متأسفانه سمریزی پرندگان هرساله در زمینهای کشاورزی و آبگیرها انجام میگیرد و جان هزاران پرنده را میگیرد. گوشتخواران دیگر همانند انواع پرندگان شکاری، سگسانان و گربهسانان با مصرف لاشههای پرندههای مسموم شده خود هم مسموم شده و تلف میشوند.
به گفته معاونت سازمان حفاظت محیطزیست 80درصد تالابهای کشور تبدیل به بیابان و کانون ریزگرد شدهاند و زیستگاه بسیاری از پرندگان مهاجر در این مناطق از بین رفته است و این وضعیت سبب شده در شهرهای شمالی «ازباران»، «سرخرود» و فریدونکنار مرکز مهاجرت و کشتار انواع پرندگان شوند.
اکنون بازار پرندهفروشی فریدونکنار تمام استان مازندران را درگیر کرده است. در این بازار روزی چند صدمیلیون تومان پول جابهجا میشود و برخی وانتها، باری از پرنده را برای رستورانها میبرند. متأسفانه اسم این بازار را گذاشتهاند بازار فقرا؛ درحالیکه با این حجم از گردش پول سوداگران در آن بازار چطور میتوان این لقب را به بازار داد.
به نام فقرا به کام سوداگران
متأسفانه زیادهخواهی در زمینه شکار هیچوقت تمامی ندارد. در این شرایط هرکس بهفکر منافع خود است. برخی افراد در شهرهای شمالی بیکار هستند و شکار برای آنها یک شغل محسوب میشود. اغلب آنها برای گذران امور زندگی شکار میکنند.
اما برخی از افراد برای تفریح شکار میکنند و برخی دیگر از شکارچیان بهدنبال شکارهای گران برای کسب منافع هستند. این افراد برای محیطزیست خسارتهای فراوان ایجاد میکنند. اغلب این افراد بهشکل افسارگسیخته شکار میکنند تا بتوانند به منافع خود دست یابند.
بنابراین مسئولان سازمان محیطزیست باید با نظارت جدیتر بازارهای خریدوفروش پرندگان بهویژه پرندگان نایاب که صید اصلی فرصتطلبان است را ساماندهی کنند. در این صورت نه شکارچیان بومی متضرر میشوند و نه شاهد سفارش گرفتن برای تاکسیدرمی گونههایی نادر داخلی و بینالمللی باشیم و نه اینکه سلامت مردم با پرندگان مبتلا به آنفلوآنزا و سایر امراض به مخاطره میافتد.