انسان باید حرکت کند و اسباب رسیدن به هدف را فراهم نماید و از وسایل استفاده کند تا به نتیجه برسد، امّا از ابتدا تا انتها به این مطلب عقیده قلبی کامل داشته باشد که اگر خدای متعال بخواهد این امر محقّق خواهد شد و همه امور به دست او است. برای شفای مریض باید حرکت کند دنبال وسیله برود امّا باید بداند که شفا را خدا میدهد و دارو و دکتر وسیله هستند که بدون آنها نمیتوان به صحّت دست یافت، چرا که خود حضرت حق چنین اراده فرموده که صحّت و سلامت را از این طریق به انسان برساند.
معنی و مفهوم این روایت ممکن است، چنین باشد که: هر کس برای بر طرف کردن حاجات خود باید تلاش و کوشش در آن عمل را تا رسیدن به هدف و نتیجه انجام دهد، و این گونه نباشد که به محض این که کاری بخواهد انجام دهد بگوید که همه چیز به دست خداست و نیازی به حرکت وجود ندارد.
بلکه باید حرکت کند و اسباب رسیدن به هدف را فراهم نماید و از وسایل استفاده کند تا به نتیجه برسد، امّا از ابتدا تا انتها به این مطلب عقیده قلبی کامل داشته باشد که اگر خدای متعال بخواهد این امر محقّق خواهد شد و همه امور به دست او است. برای شفای مریض باید حرکت کند دنبال وسیله برود امّا باید بداند که شفا را خدا میدهد و دارو و دکتر وسیله هستند که بدون آنها نمیتوان به صحّت دست یافت، چرا که خود حضرت حق چنین اراده فرموده که صحّت و سلامت را از این طریق به انسان برساند.
حال اگر این وسایل کارگر نیفتاد، خود حضرت حق مستقیماً رحمت خود را فرو خواهد فرستاد، چرا که بنده به وظیفه خود عمل نموده است و آن ذات پاک بنده را از درگاه خود محروم نمیسازد و اگر در مواردی هم انسان به نتیجهای که تصوّر میکرد برسد و نرسید ممکن است امتحان الهی در کار باشد که خود رحمت است.
بنابراین تنها او است که عالم بر کون و مکان است و منفعت را او میداند و عکس نتیجه نیز عین رحمت الهی است.