سینمای مستند را جدی نمی‌گیرند/ با ورود به عرصه هوش مصنوعی مستندهای متفاوتی خواهیم داشت

علی همراز تهیه کننده، کارگردان و عضو انجمن کارگردانان سینمای مستند معتقد است که پلتفرم‌ها باید وارد چرخه تولید فیلم مستند شوند و مستندهایی که باب میل مخاطبانشان است را تولید کنند.

سینمای مستند را جدی نمی‌گیرند/ با ورود به عرصه هوش مصنوعی مستندهای متفاوتی خواهیم داشت

علی همراز تهیه کننده، کارگردان و عضو انجمن کارگردانان سینمای مستند درباره اوضاع کنونی سینمای مستند گفت: سینمای مستند از دیگر عرصه‌های فیلمسازی، بیشترین تاثیر را از واقعیت روزمره زندگی دریافت می‌کند. اوضاع و احوال اقتصادی جامعه که شما هم به عنوان مستندساز جزئی از آن هستید، بسیار تاثیرگذار است. شما به عنوان مستندساز نمی‌توانید خارج از این چرخه حرکت کنید. هر روز با آن درگیر هستید و از آن خوراک می‌گیرید.

وی در گفت‌وگو با خبرآنلاین، افزود: با نگاهی واقع بینانه نمی توان منکر این موضوع شد که مستندسازها در حال حاضر به نوعی با ناامیدی به آینده شغلی خود نگاه می‌کنند. نظم اقتصادی موجود در زندگی روزمره آنها مثل باقی مردم تاثیر مستقیم روی آنها می‌گذارد. وقتی توان رسیدگی به امورات روزمره زندگی خود را نداشته باشید، مسلما نمی‌توانید انتظار دریافت یک خروجی خلاقانه مثلا در قالب یک فیلم مستند را داشته باشید. البته نباید نادیده گرفت که با تمام این اوصاف مستندسازها، همیشه مثل یک عمل غریزی و نیازی درونی، راهی برای ساخت فیلم هایشان پیدا می‌کنند.

این عضو انجمن کارگردانان سینمای مستند درباره مشکلاتی که امروزه مستند و مستندسازان با آن مواجه هستند، توضیح داد: اصلی‌ترین مسئله ما همچنان تامین بودجه برای ساخت فیلم و از آن مهمتر یافتن مسیر درست برای نمایش و رساندن فیلم به مخاطب است. اساسا بودجه فیلم ها یا بصورت خصوصی تامین می‌شوند یا دولتی. در بخش خصوصی از آنجایی که زیرساخت های مناسب برای نمایش و اکران وجود ندارد، بنابراین نمی‌توان انتظار بازگشت سرمایه را داشت، طوری که تولید و عرضه تبدیل به یک چرخه شود. درست است که گروه هنر و تجربه و دست‌اندرکانش در این سالها هر چه در توان داشته‌اند گذاشته‌اند، اما مسئله مهم اینجاست که آن امکان و توان اولیه که در اختیار این گروه گذاشته‌ شده، مقدارش به اندازه‌ای نیست که حاصل زحمت آنها و فیلمسازان تبدیل به یک چرخه خودبازده شود.

وی ادامه داد: از طرفی پلتفرم‌های نمایش اینترنتی، همچنان فیلم مستند را جدی نمی‌گیرند و طبیعتا تبلیغات گسترده‌ای هم برای آن طراحی نمی‌کنند، پس آنجا هم شکست می‌خورد. در بخش دولتی اما می‌توان انتظار تامین مناسب بودجه‌ را داشت. اساسا دولت ها در تمام نقاط جهان از اصلی‌ترین تامین کننده‌های مالی برای تولید فیلم مستند هستند. در کشور ما مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی اصلی‌ترین تامین کننده مالی سینمای مستند است. تمرکز مرکز گسترش بر تولید فیلم مستند سینمایی و هنری‌ست و تا اینجا هم تولیدات موفقی داشته اند. نکته دیگر این است که تمام سود مالی مستندساز در روند پخش و نمایش است. چون فیلمساز تمام بودجه را به علاوه پول توی جیب‌اش خرج فیلم می‌کند، ولی وقتی بیشترین سهم را از عایدات مالی فروش و عرضه به مرکز تعلق پیدا می‌کند، عملا فیلمساز در زندگی شخصی‌اش تامین نمی‌شود. البته واقعا در بعضی از تولیدات، مرکز گاهی 40 تا 50 درصد از عایدات را به نام فیلمساز ثبت می‌کند، که ارزشمند است ولی این یک قانون کلی نیست. اگر دست مرکز در عمل بازتر باشد و بتواند مثلا یک فاندیشن بودجه در اختیار فیلمساز قرار بدهد و بواسطه بودجه دولتی که دارد، انتظار بازگشت مالی به جیب خودش را نداشته باشد، مطمئنا فیلمساز در عرضه و پخش طور دیگه‌ای عمل می‌کند و چون عایدی او و همکارانش بیشتر می‌شود حال بهتری دارد و چرخه منصفانه تر به حرکت در می‌آید. امیدوارم در این قوانین کلی، یک بازنگری دقیق صورت بگیرد. مطمئنا این تغییرات در انگیزه‌ها و اهداف مستندسازها تاثیرات موثر دارد.

کارگردان «اتاق تنهایی» درباره عرضه مستندها در پلتفرم های موجود و اینکه تا چه اندازه می توانند برای سینمای مستند مثمرثمر باشند، بیان کرد: پلتفرم‌ها بسیار عرصه مهمی‌ هستند. اما همانطور که پیشتر گفتم، پلتفرم‌ها فیلم مستند را در بسته‌های خود جدی نمی‌گیرند. در صورتی که این نگاه درستی نیست. مردم در سالهای گذشته بسیار متوجه اهمیت و زیبایی فیلم مستند شده‌اند. تجربه نشان داده که فیلم مستند خوب مردم را جذب می‌کند و همین منجر به سود مالی فیلم مستند می‌شود. اما اگر نگاهمان این باشد که فقط در پلتفرمی چند فیلم مستند بگذاریم و تمام، مطمئنا کار از کار پیش نمی‌رود. هر محصولی احتیاج به تبلیغات مناسب دارد. اگر مخاطب به واسطه معرفی درست و تبلیغات کافی دقیقا با یک فیلم مستند آشنا شود، حتما مخاطب آن فیلم خواهد بود.

این مستندساز افزود: از طرف دیگر پلتفرم‌ها باید وارد چرخه تولید فیلم مستند شوند؛ مستندهایی که باب میل مخاطبانشان باشد. هزینه تولید یک مجموعه مستند با معیارهای قصه‌گویی مناسب بسیار کمتر از مجموعه‌های داستانی است و اگر کمپین تبلیغاتی مناسب اطراف آن مجموعه شکل بگیرد حتما بازده مالی مناسبی هم به همراه خواهد داشت. فیلم مستند به خاطر نداشتن تاریخ مصرف، در ذات مدیومی پول ساز است. شما همچنان به دیدن تصاویر مثلا 100 سال پیش احتیاج دارید. پس اگر بستر مناسب شود، می‌توان انتظار برداشت محصول مناسبی هم داشت.

خزانه دار انجمن کارگردانان سینمای مستند درباره رویکرد این انجمن برای نمایش فیلم ها در مراکز مختلف توضیح داد: یکی از مهمترین هدف‌گذاری‌هایی که در شروع کار هیات مدیره شانزدهم انجمن کارگردانان سینمای مستند برای خود تعیین کردیم، رسیدن به تعاریف تازه در نمایش و عرضه فیلم مستند بوده است. قرار است در این زمینه چند کارگروه به صورت فصلی شروع به کار کنند. البته یکی دوتا از آنها در ابتدای شروع کار خود هستند. به غیر از نمایش‌های داخلی خانه سینما که یک سنت تقریبا 15 ساله است و تا قبل از شیوع کرونا هر هفته و به طور منظم نمایش داشته و قرار است با همکاری خانه سینما مجددا شروع به کار کند؛ در نظر داریم نمایش‌هایی هم در مراکز خصوصی برگزار کنیم. حسن این نمایش‌ها این است که یک چرخه اقتصادی داخلی هم دارد و با بلیت فروشی همراه و سهم فیلمساز هم محفوظ است. یکی دیگر از برنامه‌ها که با همکاری مرکز گسترش قرار است صورت بگیرد، برگزاری نمایش‌هایی از فیلم های موجود در آرشیو مرکز است. بطور مثال سال ها پیش مرکز گسترش هفته فیلم سینمای مستند فرانسه و همچنین هفته فیلم سینمای مستند هلند را برگزار کرد و قرار است دوباره آن فیلم ها را با ساز و کاری تازه مجددا به نمایش بگذاریم. از طرفی در هفته‌های آتی با چند پلتفرم وارد گفتگو می‌شویم که اگر به نتایجی مناسب و در خور شأن همکاران مستندساز خود دست پیدا کنیم، حتما آن را اعلام خواهیم کرد.
همراز درباره لزوم توجه و آموزش تکنولوژی های نوین و برنامه های انجمن کارگردانان سینمای مستند در این رابطه مطرح کرد: برای پاسخ به این سوال باید کمی عمیق‌تر شد. همه می‌دانیم ماده خام اصلی برای ساخت فیلم مستند، واقعیت ملموس بیرونی‌ست. همین عالم ماده که با تمام ابعادش ما را در برگرفته است. ماده در اعصار مختلف، تعاریف گوناگونی داشته و با پیشرفت علم و گسترش آگاهی و شناخت بیشتر عملکرد مغز انسان، شناخت چیستی ماده هم تغییر کرده‌ است. بطور مثال در روزگاری کوچک ترین بخش ماده را سلول می‌دانستند، با کمی پیشرفت کشف شد که مولکول کوچک‌ترین بخش ماده است و در ادامه پی بردیم اتم کوچک‌ترین بخش ماده است و در آخرین کشفیات متوجه ذرات زیر اتمی شدیم. پس با این تعاریف پی می‌بریم که فهم و درک ما از واقعیت و مواد تشکیل دهنده‌ آن در حال تغییر است، واقعیتی که ابزار اصلی مستندساز است. پس بنابراین تعریف و در دنیای امروز آیا نمی‌توان اطلاعات کامپیوتری و اینترنتی را بخشی از ماده تشکیل دهنده واقعیت دانست؟ بدون شک بله. حالا مستندساز چگونه می‌تواند از این ماده تازه و نادیدنی، ولی تاثیرگذار در روند یک ثبت خلاقانه بهره‌مند شود؟

وی اضافه کرد: مسلما مغز انسان در حال حاضر توانایی مطالعه و پردازش این میزان از اطلاعات را ندارد، هرچند که ظرفیت آن را دارد. پس می‌شود با شناخت قابلیت مغز انسان در یادگیری و نتیجه‌گیری، ماشین‌هایی تازه ابداع کرد که با آموزش عمیق و تحت نظارت یک الگوریتم، این اطلاعات پراکنده را تبدیل به سامانه‌ای هدفمند کند. دقیقا اینجا نقطه تلاقی حرفه مستندسازی با علوم هیجان‌انگیز روز است. تکنولوژی هوش مصنوعی در نوک قله این امکانات تازه ایستاده است. شما می توانید برای سامان‌دهی اطلاعات از هوش مصنوعی استفاده کنید. می‌توانید با توجه به نیازهایتان برای ایجاد یک سامانه هوشمند مصنوعی، کدنویسی کنید. نیازهای یک مستند چیست؟ تحقیق و شناخت موضوع خاص مورد نظر، گردآوری منابع، تحلیل و استخراج نتیجه، ایجاد ارتباط بین اسناد به دست آمده، پرورش خلاقانه اطلاعات و در نهایت تبدیل آن به فرمی بصری و ساختارمند. فکر میکنم که می‌شود تمام نیازهای یک مستندساز را در یک هوش مصنوعی پیش بینی، طراحی و اجرا کرد؛ طوری که تبدیل به یکی از همکاران اصلی ما در اجرای پروژه‌هایمان شود. می توان از این سامانه برای تبدیل کردن عکس‌ ثابت به فیلم متحرک بهره برد. می توان به اشکال جدید در روایت رسید. و دنیایی از امکانات جدید دیگر.

علی همراز در پایان درباره اینکه این موضوع به عنوان یک تهدید است یا نه، بیان کرد: مسلما هر فرصتی، یک تهدید هم در دل خود پنهان دارد و برعکس. ولی در حال حاضر تکنولوژی هوش مصنوعی چند اصل انسانی مهم را ندارد. یکی از آنها هوش طبیعی و غریزی و دیگری نداشتن احساسات و عواطف انسانی‌ست؛ عنصری تاثیرگذار در روند کار خلاقانه‌. هوش مصنوعی، همچنان مصنوعی‌ست و شهود انسانی ندارد. شهودی که در مواجه با واقعیت ناگهان در درون ما از ناکجاآباد می‌جوشد و در روند خلق اثر تاثیر جدی می‌گذارد. اما در نهایت و در حال حاضر به نظر من محاسن هوش مصنوعی از معایب‌ آن بیشتر است؛ و هر چه زودتر وارد این عرصه بشویم و مقاومتی آمیخته به تعصب در برابر آن نداشته باشیم، می‌توانیم انتظار تماشای فیلم‌های مستند متفاوتی را داشته باشیم.


22057

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان