سالهاست که از عاشورا میگذرد، ولی داغ آن هنوز هم چشمها را گریان و قلبها را پردرد میکند. گویی این واقعه، هر سال با فرا رسیدن محرم تکرار میشود؛ چرا که این حزن پایانیافتنی نیست.
ولی آیا این عاشورایی که میشنویم، همان حادثهای است که روزی در کربلا رخ داد؟ آیا این واقعه، بی کم و کاست، پس از نسلها به ما رسیده است؟
با کمی کاوش و جستوجو در کتابهای مقتل و کتابهایی که به نقل ماجرا همت گماشتهاند، با تناقضاتی روبهرو میشویم؛ مثلاً یکجا مطلبی را به واقعه نسبت دادهاند، ولی در کتاب دیگر، آن را منکر شده یا اصلاً نقل نکردهاند. آخر مگر میشود حادثهای هم روی داده باشد، هم نه؟!
تنها پاسخ این سؤال این است که در این میان، کسی یا کسانی دروغ میگویند یا حقیقت را آنگونه که بوده، ابراز نمیکنند، و اینگونه است که واقعهای دستخوش تحریف میشود!
این مقاله بر آن است که با تحلیل مفاهیمی چون تحریف و انواع و عوامل آن، به روشن شدن نقاط تاریک و تحریفشده این واقعه عظیم بپردازد.
تحریف
«تحریف» طبق تعریفی که استاد شهید مرتضی مطهری ارائه میدهد، «از ماده حرف است؛ یعنی منحرف کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود که داشته است یا باید داشته باشد. به عبارت دیگر، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است».[1]
انواع تحریف
استاد مطهری معتقد است که دو نوع تحریف امکانپذیر است: تحریف لفظی و تحریف معنوی. تحریف لفظی؛ این است که ظاهر مطلبی را عوض کنند. مثلاً از یک گفتار، عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود، و یا حتی جملهها را چنان پس و پیش کنند که معنیاش فرق کند، ... [2] اما تحریف معنوی، به معنای دستکاری مفهوم و مقصود گوینده است؛ یعنی معنای کردن کلام به طوری که مطابق مقصود خود شما باشد، نه مقصود اصلی گوینده.[3]
عوامل تحریف
عوامل مؤثر در ایجاد تحریف را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. غرضورزی دشمنان
استاد مطهری معتقد است همیشه اغراض دشمنان، عاملی است که حادثهای را دچار تحریف و دگرگونی میکند و دشمن برای نیل به هدف خود، تغییراتی در متن تاریخ به وجود میآورد.[4] بیشک، حادثه عاشورا هم از این قاعده عمومی مستثنا نیست؛ چرا که بازخوانی این واقعه، آنطور که واقعاً رخ داده بود، میتوانست خسارات جبرانناپذیری به افراد بسیاری، از جمله امویان و کارگزاران آنها وارد کند، همانگونه که کرد!
نخستین تحریفی که بنیامیه به ایجاد آن همت گماشت، این بود که شهادت امام حسین(ع) را به قضا و قدر الهی نسبت داده، بدین ترتیب خود را از هر گونه اتهامی مبرا سازد که این مطلب در سخنان ابنزیاد به خوبی هویدا است.[5]
2. تمایل به اسطورهسازی
عامل دیگر، تمایل بشر به اسطورهسازی است. واژه اسطوره، به نوعی کلمه افسانه را نیز با خود یدک میکشد؛ چراکه اصولاً اسطورهها، افسانههایی به دنبال دارند که در میان مردم، جایگاه ویژهای دارد. به قول استاد مطهری، این حس قهرمانپرستی در بشر است که همواره او را به افسانهپردازی درباره قهرمانهای تاریخ ترغیب میکند.[6] برخی از مبالغهها و اغراقهای موجود در سخن بعضی واعظان و مداحان نیز معلول همین حس است. ازاینرو، «از آنجا که حس کمالجویی و قهرمانطلبی در نهاد انسان نهفته است، ناخواسته با اسطورهسازیها و افسانهپردازیها میخواهد آن حس غریزی و فطری را ارضاء و اشباع کند».[7]
3. تلاش برای گریاندن
استاد مطهری از این مورد با عنوان عاملی یاد میکند که اختصاص به حادثه عاشورا دارد و منشأ ظهور آن، میتواند سفارش اکید پیشوایان دین، مبنی بر زندهنگهداشتن نام و یاد امام حسین(ع) باشد.[8] آری، اینگونه است که برخی از واعظان و مداحان ما برای نیل به این هدف، میکوشند به هر قیمتی شده، اشکها از چشمها جاری سازند، حال در این میان اگر لازم شد، کمی پیاز داغش را هم زیاد میکنند، حتی به دروغ! «برخی روضهخوانان و مداحان، همیشه با این تصور و پیشذهن، به سراغ مقاتل و تاریخ میروند که سوزناکترین و گریهآورترین سخن یا داستان را به دست آورند. حال اگر هم چیزی اعم از درست و نادرست پیدا کردند، آنقدر به آن شاخ و برگ میدهند که به کلی از حالت اصلی خارج میسازند».[9]
4. قیاس به نفس
عامل دیگری که در تحریف این واقعه بزرگ، خواسته یا ناخواسته نقش داشته، قیاس به نفس است. بدین ترتیب که برخی از مداحان و واعظان به جای زبان حال امام حسین(ع) و اهل بیت و یاران ایشان، زبان حال خود را به تصویر کشیدهاند و گاه رفتارها و گفتارهایی را به ایشان نسبت میدهند که بههیچوجه شایسته شأن و منزلت ایشان نیست. محققی در این باره معتقد است:
همین زبان حالها با مرور زمان از کتابهای منظوم و شعر، به کتابهای مقاتل و مجالس هم راه یافته و صورت رسمی به خود گرفته است و به عنوان حدیث یا روایت تاریخی، مشهور و مقبول خاص و عام شده است.[10]
گونههای تحریف واقعه عاشورا
تحریف در واقعه عاشورا، به سه صورت میتواند رخ دهد:
1.تحریف در شکل بیان حادثه و دگرگون کردن قضایا و مقدمات حادثه کربلا. ایجاد تحریفات لفظی و وارونه شدن حوادث و نیز اغراقها و اسطورهسازیها در این دسته جای میگیرد.
2. تحریف در تفسیر حادثه. برخی چنان این حادثه را توصیف میکنند که گویی حضرت، شخصی مظلوم بوده، بیجهت کشته شده و خونش به هدر رفته است یا قیام امام، به گونهای تفسیر میشود که گویی این اقدام و مبارزه، از حوزه عمل بشری و قابل اقتدا بودن خارج است. حتی برخی حرکت امام را برای فدایی شدن امت گنهکار معرفی کرده، مقصود اصلی ایشان را، شفاعت افراد آلوده و گناهکار در قیامت توضیح میدهند.
3. جهتدادن به قضایای جنبی و کمرنگ نشان دادن فلسفه حماسه کربلا یا بیتوجهی به آموزههای حادثه. درست است که امام حسین(ع) و عزاداری ایشان، وسیلهای برای برآوردهشدن حوائج و مشکلات ماست، و گریه بر ایشان، آثار و پیآمدهای به خصوصی دارد و اطعام و انفاق در راه خدا و در مجالس عزاداری پاداشهای عظیمی برخوردار است ولی محدود کردن نهضت عاشورا به این مسائل و غافل شدن از پیامها و درسهای اصلی نهضت، نوعی کمرنگ نشان دادن فلسفه حماسه کربلاست.
نمونهای از تحریفات وارده
الف) زینب، الگوی سر به محمل کوبیدن
روضه مشهوری در میان روضهخوانان و مداحان رایج است که بر اساس آن، حضرت زینب با دیدن سر بریده برادرش، از شدت تأثر، سر خود را چنان به چوب محمل میکوبد که خون از زیر مقنعهاش جاری میشود. این بهانهای شده که بسیاری از عزاداران که به قمه زنی مبادرت میورزند، عمل خود را به تأسی از حضرت زینب(س) موجه جلوه دهند؛ درحالیکه در بررسی دقیق منابع و تاریخ عاشورا، درمییابیم که این روایت، جعلی بوده و در هیچیک از منابع معتبر سندی مبنی بر درستی آن، یافت نمیشود.[11]
ب) افسانه سقایت ابوالفضل العباس در مسجد کوفه
بر اساس این افسانه سوزناک، روزی در میان خطبه خواندن امام علی(ع) بر منبر، حسین(ع) اظهار عطش میکند. حضرت ابوالفضل(ع) به محض شنیدن صدای برادر، دوان دوان نزد مادر میرود و همراه با کاسهای آب باز میگردد... امام علی(ع) بر بالای منبر، با دیدن این صحنه شروع به گریستن میکند و میفرماید که: روزی در کربلا گروهی از این امت، آب را بر حسین و یاران و فرزندانش میبندند و همین عباس چنین میکند.
مهمترین دلیلی که بر نادرستی این مطلب میتوان ارائه کرد این است که امام علی(ع) اصلاً پیش از خلافت، بر منبری نمیرفته است. اگر هم بپذیریم که این واقعه در سال نخست خلافت امام، روی داده باشد، امام حسین(ع) در آن زمان، مردی سی ساله یا حتی بزرگتر بوده است. با این توصیف، اظهار عطشکردن امام در مجلس عام و سخن گفتن با مقام امامت آن هم بالای منبر، حتی با رسوم متعارف انسانی تناسخی ندارد، چه برسد به مقام حضرت ابوالفضل (ع)!
پیشنهادهای عملی
حال باید اندیشید که در مواجهه با این سیل تحریفات که تاریخ مقدس عاشورا را تهدید میکند، چه باید کرد. چگونه میتوان اذهان مردم را از این همه جعلیات پاک نمود؟ آیا باید در گوشهای نشست تا هر روز بر میزان این دروغپردازیها افزوده شود؟
مگر نه این است که اسلام به ما مسلمانان همیشه امر فرموده که هرگاه دیدیم حقی از مظلومی گرفته میشود، ساکت ننشینیم و حق مظلوم از ظالم بستانیم. اکنون هم در حق تاریخ مظلوم عاشوراست که این چنین ظلم میشود، پس نباید دست روی دست گذاشت، و فقط نظاره کرد. برخی از راهکارهای مبارزه با تحریفات عاشورا به قرار ذیل است:
1.معرفی منابع معتبر و قابل استفاده در قیام حسینی و نقد و بررسی کتابهایی که به نقل جعلیات و خرافات پرداختهاند.
2. توجیه مردم از راه بیانیهها و دستگاههای ارتباط جمعی و ایجاد حساسیت لازم درباره وقایع دروغ و ساختگی، تا خود مردم به حرکتهای منفی حساسیت نشان دهند و از شرکت در مجالس اینچنینی خودداری کنند.
3. تأکید بر بهرهگیری از مجالس عزاداری در راه ارشاد و هدایت مردم، به ویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا که اجتماعات بیشتر است و فرصت تبلیغ، ممکن و استثنایی است.
4. رعایت احکام و مقررات اسلام و توجه به اهمیت آن در عزاداریها، همچون رعایت نماز اول وقت و نماز جماعت و نپوشیدن لباسهای بدننما در مجامع عمومی، و رعایت حال فقرا و مستمندان در اطعامها.
5. مبارزه تبلیغاتی با حرکات مخالف شئون اسلام، مانند قمهزنی یا برخی از شبیهخوانیها.
6. برگزاری جلسات و مجامع توجیهی در چند نوبت در سال برای مداحان، ذاکران و روضهخوانها، و آشناساختن آنان به اهداف و فلسفه حسینی و بازگوکردن خطر انحراف از فلسفه عزاداری. همچنین دعوت از رؤسای هیئتها و دستههای عزاداری در راه تبیین اهداف و پیشگیری از کارهای دون شأن امام حسین(ع) و عزاداری.
7. برگزاری جلسات توجیهی برای طلاب حوزههای علمیه و یادآوری نکات یاد شده.
8. تشویق شاعران در ارائه اشعار سوزناک با معانی بلند و مطابق با روح نهضت حسینی.[12]
نویسنده:منصوره نرگسی
پی نوشت ها:
[1]. نک: مرتضی مطهری، مقاله «تحریفات و عوامل آن»، عاشورا، عزاداری، تحریفات؛ مقالات و مصاحبهها، تدوین: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، قم، صحیفه خرد، 1385، چ 1، صص 25 و 26؛ مرتضی مطهری، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، 1368، چ 14، ج 1، ص 12.
[2]. حماسه حسینی، ج 1، ص 13.
[3]. همان.
[4]. نک: مقاله «تحریفات و عوامل آن»، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 45.
[5]. نک: علی آقاجانی، مقاله «آسیب های عزاداری»، همان، ص 362.
[6]. نک: مرتضی مطهری، «تحریفات و عوامل آن»، همان، ص 46.
[7]. محمد صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی؛ با رویکردی به تحریفشناسی تاریخ امام حسین(ع)، قم، انتشارات خادمالرضا، 1385، چ 2، ص 407.
[8]. نک: مرتضی مطهری، «تحریفات و عوامل آن»، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 50.
[9]. عاشورا پژوهی، ص 410.
[10]. همان، ص 417.
[11]. همان، ص 387 و 388.
[12]. «نگاهی به عزاداری های حسینی»، عاشورا، عزاداری، تحریفات، صص 206. 207.
منبع : ماهنامه گلبرگ