پانزده فیلم برتر سال ۲۰۱۶ تا اول ماه آگوست – بخش اول

نیمه اول سال ۲۰۱۶ به پایان رسیده و الان بهترین وقت برای انتخاب بهترین‌های سینمای جهان تا به اینجای سال است

نیمه اول سال 2016 به پایان رسیده و الان بهترین وقت برای انتخاب بهترین‌های سینمای جهان تا به اینجای سال است. فیلم‌های خیلی خوبی هستند که قرار است در ماه‌های آینده اکران بشوند. پس بهتر است قبل از اکران آن فیلم‌ها دست بکار بشوید و این فیلم‌ها را تماشا کنید. ما این پانزده فیلم را در سه پست به شما معرفی می‌کنیم. ضمناً سعی می‌کنیم درباره هر فیلم یک توضیح اجمالی بدهیم تا انتخاب از بین آنها برایتان ساده‌تر بشود. فرقی نمی‌کند چه سلیقه‌ای در انتخاب فیلم داشته باشید – درام، مهیج، ترسناک، کمدی یا ابرقهرمانی – دست‌کم از یکی از فیلم‌های این لیست خوشتان خواهد آمد. پس بی‌معطلی سراغ اولین پنج فیلم انتهایی این لیست می‌رویم. با بنیتا همراه باشید. 

15- برج (High-Rise)

پنجمین فیلم بن ویتلی زندگی با تصویری از کاراکتر تام هیدلستون در آشفتگی محض آغاز می شود. کت و شلوارش پاره شده، صورتش با رنگ پوشانده شده و آنقدر گرسنه به نظر می‌رسد که می‌تواند هر چیزی را با ولع تمام بخورد. این فیلم که اقتباسی از کتابی با همین نام اثر جی.جی بالارد است (کتاب در ایران ترجمه شده)، انتظارات را بخوبی برآورده کرده است. اگر کتاب را خوانده باشید، می‌دانید که به سینمایی کردن اجتماعی که در کتاب ساخته شده چقدر سخت است. اما ویتلی به خوبی از پس اینکار برآمده و فروپاشی جامعه کوچک ساکن برج را به زیبایی درام‌های دهه هفتاد میلادی به تصویر کشیده است. از طرف دیگر، نوع بشر به عنوان یکی از گونه‌های حیات تقریباً همانطوری تصویر شده که نویسنده رمان اصلی در نظر داشته است. موسیقی فیلم هم بخوبی با سایر اجزای سینمایی ترکیب می‌شود و حس مطلوب را به بیننده القا می‌کند.

14- مردان خوب (The Nice Guys)

مردان خوب یکی از فیلم‌هایی است که این روزها مشابهش کم پیدا می‌شود؛ یک فیلم کاملاً اورجینال با بودجه متوسط. مردان خوب نه اقتباس است و نه دنباله یک فیلم دیگر، نه فیلم مستقل کم هزینه است و نه فیلمی پرهزینه و صنعتی. این فیلم شما را به یاد بوس بوس، بنگ بنگ اثر شین بلک می‌اندازد اما به پای آن نمی‌رسد. با این حال تمام ویژگی‌های سینمای بلک را دارد: سبک نوآر تجاری شده، نمایش خشونت با روشی منحصربه‌فرد، کمدی سیاه و ... .  نقش‌آفرینی رایان گاسلینگ در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های کمدی چند سال اخیر است و ارزش تماشا کردن را دارد. 

13- پسر شائول (Son Of Saul)

فیلم‌های زیادی برای به تصویر کشیدن وقایع هولناک هولوکاست ساخته شده که برخی از آنها بسیار موفق بوده‌اند. به همین خاطر اگر فیلمی بخواهید به جرگه فیلم‌های هولوکاستی موفق بپیوندد، باید چیزهای زیادی برای گفتن داشته باشد. فیلم پسر شائول نسبت به سایر فیلم‌های موفق این حوزه، دلخراش‌تر یا تاثیرگذارتر نسبت اما یک تفاوت اساسی با همه آنها دارد. داستان این فیلم درباره مقاومت است نه قربانی بودن. فیلم را ببینید تا مقاومت را در تک تک اجزای صورت گیزا روریگ – بازیگر نقش اول فیلم – احساس کنید و روایت متفاوتی از هولوکاست را ببینید. انتخاب این بازیگر با چهره خاصی که دارد و کلوزآپ‌های بی‌نظیر به القای حس همدردی در بیننده کمک زیادی می‌کند.

12- جادوگر (The Witch)

انتخاب زبان و دوره زمانی مناسب، باعث شده فیلم جادوگر برای متوسط افراد جامعه ترسناک بشود. این فیلم شباهت زیادی به فیلم آزمون دشوار که اقتباسی از نمایشنامه آرتور میلر است، دارد. اگر بخواهیم جادوگر را با فیلم‌های ترسناک سینمای این روزها مقایسه کنیم، هیچ چیز متوسطی درباره این فیلم پیدا نخواهیم کرد. داستان فیلم یک آزمون روانشناسانه ویرانگر است که علاوه بر ترساندن بیننده، فکرش را هم درگیر می‌کند. رویدادهای مرموز این فیلم به خوبی روی پرده نقره‌ای جان می‌گیرند و همین فیلم را به شدت دلهره‌آور می‌کند.

11- رکود بزرگ (The Big Short)

سینمای هالیوود از فیلم‌های مربوط به رکود اقتصادی اشباع شده و دیگر کسی تمایلی به دیدن فیلمی با این موضوع نیست. مگر اینکه بخواهید از مولفه‌های سینمای تجاری مثل سلبریتی‌های زیبا (به عنوان مثال مارگو رابی!) استفاده کنید. اما فیلم رکود بزرگ چنین حقه‌ای به مخاطبانش نمی‌زند. اگر این فیلم را برای تماشا انتخاب کنید بازی‌های درخشان کریستین بیل، استیو کارل و رایان گاسلینگ را شاهد خواهید بود که بخاطر کارگردانی بی‌نقص آدام مک‌کی بهتر هم دیده می‌شوند. فیلم بجای آمار و ارقام بیهوده، شما را با جان مایه رکودهای اقتصادی و فعالیت در چنین بازارهایی آشنا می‌کند.

 


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان