روزه در کلام معصومین(ع)

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

روزه در کلام معصومین(ع)

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

اى مؤمنان روزه بر شما مقرر و لازم گشته، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرر و لازم شد تا پرهیزکار شوید.

در این آیه شریفه و چند آیه پس از این آیه، مسائل معنوى روزه و برخى از احکام فقهى آن و نهایتاً به صورت کلّى به آثار عظیم این عمل مقدس و پاک، و این عبادت درونى اشاره شده است.

 

روزه

ابتدا باید دانست روزهاى که در قرآن مجید و روایات و معارف الهیه مطرح است نه روزهاى که با امساک از خوردن و آشامیدن و امتناع از برخى دیگر مفطرات حاصل میشود، بلکه روزهاى است که با شرایط خاص ظاهرى و ویژگیهاى مخصوص معنوى، و به میان آوردن حسنات اخلاقى، و اجتناب از محرمات و دورى گزیدن از کبائر و پافشارى نداشتن بر صغائر به دست میآید، که از طرفى سازنده تقوا و روحیه پرهیزکارى در انسان، و از سوى دیگر ایجاد کننده سپرى در برابر آتش دوزخ، و از جهت دیگر راهى به سوى رضایت الله و نهایتاً درى براى ورود به جنت الله است.

 

در دعاى روز اوّل ماه مبارک میخوانیم:

«اللهم اجعل صیامى فیه صیام الصائمین:»

خداوندا روزه مرا در این ماه روزه روزه داران قرار بده.

این جمله زیبا و معنوى که احتمالا از معصوم صادر شده، به این حقیقت اشارت دارد که عقاید و اعمال داراى دو مرحله سطحى و ظاهرى، و اصیل و ریشه دار است.

 

اعمالى که انجام میگیرد ولى سازنده تقوا و پاکى و ادب و تربیت در دنیا، و سازنده بهشت در آخرت، و مایه جذب رضایت حق نیست سطحى و ظاهرى، و توان رسیدن به قبولى حضرت دوست را ندارد، و عملى است که خارج از حوزه خواست خداست.

و اعمالى که انجام میگیرد و محصولش پاکى و تقوا و ادب و تربیت در دنیا، و سازنده بهشت در آخرت، و سبب جذب رضایت خداست اصیل و عمقى و ریشه دار و همان است که حضرت حق از مکلّف خواسته است.

 

روزه گاهى فقط روزه معده است، و کارى است سطحى و ظاهرى، و راه گشاى به سوى تقوا که فلسفه روزه است نیست، یعنى میدان تمرین و ریاضیت براى کشاندن اعضا و جوارح و قلب به عرصه تقوا نمیباشد، تقوائى که در سوره اعراف آیه 26 آمده بهترین پوشش است، وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذلِکَ خَیْرٌ وقتى روزه، خیاط چنین لباسى نباشد قطعاً روزه نیست، و از مدار لعلکم تتقون بیرون است.

 

قرآن میفرماید:

وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى : «1»

و توشه برگیرید، که بهترین توشه تقواست.

روزه سطحى و شکمى، روزهاى که شرایط لازم را دارا نباشد زمین پرورش محصولى چون تقوا نیست.

نمونه این دو نمونه یعنى سطحى و عمقى در مسئله ایمان و اعتقاد نیز در قرآن مجید آمده است:

قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ: «2»

اعراب میگویند ایمان آوردیم، بگو ایمان نیاورده اید بلکه بگوئید اسلام را به ظاهر پذیرفته ایم، ایمان واقعى در قلوب شما وارد نشده است.

 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ: «3»

فقط مؤمنان کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان واقعى آورده، سپس به چاه شک نمیافتند، و با مال و جانشان در راه خداوند جهاد میکنند، هم اینانند که در مؤمن بودن صادق و راستگویند.

سایر عبادات هم همین وضع را دارند یعنى گروهى از مردم آن را سطحى و ظاهرى انجام میدهند، و عقل و قلب آنان و معرفت در آن نقشى ندارند، و گروهى آن را عمقى و حقیقى و از بُن عقل و معرفت و باور قلبى انجام میدهند.

روزه واقعى روزهاى است که انسان را از سنگلاخهاى دشوار مادیت، و جادّههاى پر فراز و نشیب تعلقات دنیائى عبور داده به قله رفیع تقوا میرساند.

 

صوم که در فارسى به معناى روزه است در کتب لغت عربى به دو معنا آمده است:

1- امساک: یعنى خوددارى و امتناع از آنچه براساس فقه روزه را باطل میکند.

2- رفعت و بلندى

در شعر امرءُ القیس که از بزرگترین شعراى عرب است آمده:

«اذا صام النهار و هجّرا:»

هنگامى که روز به نقطه ارتفاع رسید و به شدت گرم شد چون مرتبه معنوى روزه از همه عبادات برتر و والاتر است نام صوم بر آن نهاده شده، بلندى مرتبه و رفعت روزه تا جائى است که با این که مکلّف آن را انجام میدهد ولى خداوند آن را به خود نسبت داده و جز او پاداشش را بر عهده خود میداند:

«قال النبى (علیهما السلام) قال الله تبارک و تعالى: الصوم لى وانا اجزى به:» «4»

پیامبر فرمود: خداوند تبارک و تعالى فرموده: روزه مراست و من به آن پاداش میدهم.

روزه طهارت و پاکى، و خالى زیستن از رذائل اخلاقى و ناپاکى هاست.

 

پیامبر میفرماید:

«وان سابه احدا وقاتله فلیقل انى امرء صائم، یعنى لیس عندى صفة سب ولاقتال:» «5»

اگر کسى به روزه دار ناسزا گفت یا با او به نزاع برخاست باید بگوید من مردى صائم هستم، یعنى روحیه سب گوئى و نزاع و مایه کار زشت براى من نیست.

این گونه برخورد با دیگران تمرینى براى تقویت قدم دل و جان براى رفتن به سوى تقوا است.

جایگاه و منزلت روزه در حدى رفیع و بلند است که از رسول خدا روایت شده است:

«لو اذن الله للسماوات والارض ان تتکلّما لبشرتا صوم رمضان بالجنة:»

اگر خداوند به آسمانها و زمین اجازه سخن گفتن دهد، قطعاً روزه داران ماه رمضان را به بهشت بشارت میدهند.

 

از روزه داران چنان که در روایات آمده به ضیافت الله دعوت شده است، آرى حضرت کریم و بلکه اکرم الاکرمین خوش دارد مهمانش را در حالى که گرسنه است به میهمانى دعوت کند، تا آنچه به او عنایت میفرماید او را خوش آید، سیر را به مهمانى بردن و بهترین غذا را در برابر او قرار دادن براى سیر لذت ندارد و بلکه باید گفت: دعوت از سیر براى غذا خوردن دعوت نیست بلکه به شوخى نزدیک تر است.

«دُعیتم فیه الى ضیافة الله:»

در ماه رمضان به ضیافت و میهمانى خدا دعوت شده اید.

بنابراین اگر روزه روزه دار واقعى باشد او را بر سر سفره کرامت خدا مینشاند، و راهى بهشت مینماید، و به منزلتى عظیم از پاداش و اجر میرساند، و اگر غیر این باشد محصولى جز گرسنگى و تشنگى ندارد!

 

از رسول خدا روایت شده است:

«کم من صائم لیس له من صومه الالجوع والعطش:» «6»

چه بسا روزه دارى که از روزهاش جز گرسنگى و تشنگى نصیبى نیست.

رفعت روزه تا جائى است که پیامبر بزرگ اسلام از آن زمانى که آیه امانت را تلاوت کرد به عنوان امانت یاد کرد:

«انما الصوم امانة فلیحفظ احدکم امانته:»

روزه امانت است، بر هر کدام شما واجب است که امانت دار باشد.

 

«وضع یده على سمعه و بصره فقال: السمع امانة والبصر امانة:»

رسول خدا دست بر گوش و چشمش گذاشت پس فرمود: گوش امانت است و چشم امانت است، یعنى در فضاى روزه گوش از آنچه خلاف خدا و اخلاق است ببندید، و چشم از آنچه که دیدنش موجب خشم خداست فرو بندید.

به نظر میرسد در حدى که بایست از عظمت روزه و مقام و منزلت این عبادت خالصانه، با مطالبى که در سطور گذشته تحریر شده آگاهى حاصل شود حاصل شد، و در این زمینه موشکافى و تحقیق بیشترى لازم نیست، امید است اهل ایمان از روزهاى که روزه داران واقعى برخوردار بودند بهرمند شوند و از این مائده معنوى و سفره الهى حظى وافر، و رزقى کامل نصیب آنان گردد، و با انجام این عمل بینظیر به مقامى والا رسیده، به قلّه تقوا دست یابند، و به کسب رضایت الله و جنت الله موفق شوند.

 

روایات باب روزه

حضرت صادق (ع) از پدرانش از رسول خدا روایت میکند که آن حضرت به اصحابش فرمود:

«الا اخبرکم بشیئى ان انتم فعلتموه تباعد الشیطان منکم کما تباعد المشرق من المغرب؟ قالو: بلى قال: الصوم یسود وجهه، والصدقة تکسر ظهره، والحب فى الله والموازرة على العمل الصالح یقطعان دابره، والاستغفار یقطع وتینه، ولکل شیئى زکاة و زکاة الابدان الصیام:» «77»

شما را به چیزى خبر دهم که اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما مانند فاصله میان مشرق و مغرب دور میشود؟ گفتند: آرى فرمود: روزه چهرهاش را سیاه میکند، و صدقه کمرش را میشکند، و دوستى در راه خدا و کمک به عمل صالح ریشهاش را قطع میکند، و استغفار رگش را جدا مینماید، و براى هر چیزى زکاتى است، و زکات بدنها روزه است.

 

و نیز آن حضرت از طریق پدرانش از رسول خدا روایت میکند که آن حضرت فرمود:

«الصائم فى عبادة الله وان کان نائما على فراشه مالم یغتب مسلما:» «8»

روزه دار در عبادت خداست گرچه در بسترش خواب باشد ولى زمانى که از مسلمانى غیبت نکند.

و نیز از رسول خدا روایت شده است:

«ما من صائم یحضر قوما یطعمون الاسبحّت اعضاؤه، وکانت صلاة الملائکة علیه، وکانت صلاتهم له استغفاراً.»

روزه دارى نیست که در مجلس گروهى روزه خور درآید مگر این اعضاءش به تسبیح در آیند، و درود فرشتگان بر اوست، و درود فرشتگان بر او طلب آمرزش است.

 

حضرت صادق (ع) فرمود:

«من صام یوما فى الحر فاصاب ظمأ وکل الله به الف ملک یمسحون وجهه ویبشرونه حتى اذا افطر قال الله عزوجل: ما اطیب ریحک و روحک، یا ملائکتى اشهدو انى قد غفرت له:» «99»

کسى که روزى گرم را روزه بگیرد و دچار تشنگى شدید شود خداوند هزار فرشته بر او میگمارد که چهره او را مسح کنند، و وى را به عنایت حق بشارت دهند، چون افطار کند خداى میفرماید چه پاکیزه است بوى و روحت، اى فرشتگان شاهد باشید که من او را آمرزیدم.

امام صادق از پدرانش از رسول خدا روایت میکند:

«نوم الصائم عبادة، ونفسه تسبیح:» «10»

خواب روزه دار عبادت، و نفس زدن او تسبیح است.

 

امام ششم میفرماید:

«للصائم فرحتان: فرحة عندالافطار و فرحة عند لقاء الله عزوجل:» «11»

براى روزه دار دو خوشحالى است: یکى هنگام افطار، و دیگر هنگام لقاء خداى عزوجل.

امیرمؤمنان در آنچه که هنگام از دنیا رفتنش وصیت کرد فرمود:

«علیک بالصوم فانه زکاة البدن وجنة لاهله:» «12»

تو را به روزه سفارش میکنم، زیرا روزه زکات بدن، و براى اهلش سپر از حوادث است.

 

پیامبر اسلام از حضرت حق روایت میکند

«کل عمل ابن آدم هو له غیرالصیام هولى وانا اجزى به والصیام جنة العبد المؤمن یوم القیامة کما یقى احدکم سلاحه فى الدنیا ولخلوف فم الصائم اطیب عندالله عزوجل من ریح المسک والصائم یفرح بفرحتین: حین یفطر ویشرب و حین یلقانى فادخله الجنة:»

همه عمل فرزند آدم براى خود اوست، جز روزه که براى من است و من به آن پاداش میدهم، و روزه سپر عبد مؤمن از دوزخ در روز قیامت است، چنان که سلاح یکى از شما در دنیا او را از حادثه حفظ میکند، بوى دهان روزه دار نزد خداى عزوجل خوشبوتر از بوى مشک است، و روزه دار به دو خوشحالى خوشحال میشود، هنگام افطار که میخورد و میآشامد، و هنگامى که به ملاقات من نایل میشود، پس او را وارد بهشت میکنم.

 

از حضرت صادق (ع) روایت شده:

«نوم الصائم عبادة، وصمته تسبیح، وعمله متقبل، و دعاؤه مستجاب:» «13»

خواب روزه دار عبادت، و سکوتش تسبیح، و عملش قبول، و دعایش مستجاب است.

از حضرت صادق (ع) روایت شده است که پیامبر فرمود:

«الصوم جنة، اى ستر من آفات الدنیا، و حجاب من عذاب الآخرة، فاذا صمت فانو بصومک کف النفس من الشهوات، وقطع الهمة عن خطوات الشیطان، و انزل نفسک منزلة المرضى لاتشتهى طعاما ولاشرابا، متوقعا فى کل لحظة شفاک من مرض الذنوب، وطهر باطنک من کل کدر و غفلة و ظلمة تقطعک عن معنى الاخلاص لوجه الله تعالى.

 

قال رسول الله صلى الله علیه وآله: قال الله عزوجل الصوم لى وانا اجزى به فالصوم یمیت مراد النفس، وشهوة الطبع الحیوانى، وفیه صفاءالقلب و طهارة الجوارح وعمارة الظاهر و الباطن والشکر على النعم والاحسان الى الفقرا و زیادة التضرع والخشوع والبکاء وحبل الالتجاء الى الله و سبب انکسار الهمة، و تخفیف السیئات و تضعیف الحسنات و فیه من الفوائد مالایحصى وکفى ماذکرناه منه لمن عقل و وفق لاستعماله:» «144»

روزه سپر است، سپر در برابر آفات و حوادث دنیا، و حجاب و مانع در مقابل عذاب آخرت است.

 

هنگامى که روزه گرفتى این امور را در کنار روزهات نیت کن: خوددارى از خواستههاى نامشروع و آنچه که ظاهر و باطن روزه را از بین میبرد، قطع همت و اراده از قدم گذاردن جاى قدمهاى شیطان، خود را به منزله بیمار قرار دادن، بیمارى که اشتهاى به خوراکى و آشامیدنى ندارد، هر لحظه با این روز انتظار درمانت را از هر بیمارى داشته باشد، و باطنت را از تاریکى و غفلت و ظلمتى که تو را از حقیقت و اخلاص جدا میکند پاک کن.

رسول خدا فرموده که خداى عزوجل اعلام نموده، روزه براى من است و من به آن پاداش میدهم.

روزه خواستههاى نارواى نفس را نابود میکند، روزه شهوت و طبع حیوانى را از میان میبرد، صفاء قلب محصول روزه است، طهارت اعضاء رئیسه و آبادى ظاهر و باطن نتیجه روزه است، شکر بر نعمت و نیکى به نیازمندان میوه روزه است، تضرع و خشوع و گریه شاخ و برگ روزه است، روزه ریسمان التجاء به خدا و سبب شکستن همت ناروا، و تخفیف گناهان و اضافه شدن حسنات است، فوائد روزه قابل شمردن نیست، این مقدارى که ذکر شد براى خردورز و کسى که موفق به روزه میشود کافى است.

 

حضرت صادق (ع) از پدرانش از على (ع) از پیامبر روایت میکند که رسول خدا فرمود:

«اربعة لاترد لهم دعوة، ویفتح لهم ابواب السماء ویصیر الى العرش: دعاء الوالد لولده، والمظلوم على من ظلمه، والمعتمر حتى یرجع، والصائم حتى یفطر:» «15»

چهار نفرند که دعاى آنان برنمى گردد، درهاى آسمان به روى آنان براى دعایشان باز میشود و تا عرش میرود! دعاى پدر براى فرزندش، و دعاى مظلوم بر ضد کسى که به او ستم نموده، و دعاى عمره کننده تا باز گردد، و دعاى روزه دار تا زمانى که افطار نماید.

 

-----------------------------------------------------------------------------

(1)- بقره 197.

(2)- حجرات 14.

(3)- حجرات 15.

(4)- بحار، ج 96، ص 255 نقل از مکارم الاخلاق.

(5)- فتوحات، ج 9، ص 115 به بعد.

(6)- محجة البیضاء، ج 2، ص 136.

(7)- امالى الصدوق 37 و 38.

(8)- بحار، ج 96، ص 247.

(9)- امالى صدوق 349.

(10)- قرب الاسناد 62.

(11)- بحار، ج 96، ص 248- 249.

(12)- بحار، ج 96، ص 248- 249.

 (13)- ثواب الاعمال 26.

(14)- مصباح الشریعه 15.

(15)- بحار، ص 96، ص 256.

 

 

برگرفته از کتاب تفسیر حکیم نوشته استاد حسین انصاریان 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان