پوتین و چوب خط خیانت های روسیه به ایران

عملکرد سیاسی و مواضع دولت روسیه در برخورد با مسائل منطقه و موقعیت ایران موید یک نکته‌ی واضح و روشن است و آن چیزی نیست جز همان قاعده ی همیشگی یعنی؛اولویت داشتن منافع ملی‌ بر هر امر دیگری، علیرغم چنین صراحتی نکته ی عجیب آنجاست که مدعیان تسلط بر منطقه و اطلاع از مختصات لازم‌الرعایه در دیپلماسی این قاعده ی واضح و ساده را درک نکرده،بارها در دام رکب‌های ...

پوتین و چوب خط خیانت های روسیه به ایران

 عملکرد سیاسی و مواضع دولت روسیه در برخورد با مسائل منطقه و موقعیت ایران موید یک نکته‌ی واضح و روشن است و آن چیزی نیست جز همان قاعده ی همیشگی یعنی؛اولویت داشتن منافع ملی‌اشان بر هر امر دیگری، علیرغم چنین صراحتی نکته ی عجیب آنجاست که مدعیان تسلط بر منطقه و اطلاع از مختصات لازم‌الرعایه در دیپلماسی این نکته‌ی واضح و ساده را درک نکرده،بارها در دام رکب‌های سیاسی پوتین گرفتار می‌شوند.

چندی پیش به بهانه‌ی مواضع روسیه علیه ایران و از باب یادآوری رفتارهای مزورانه ی روسیه؛ بریده‌ای از کتاب کاگ‌ب در ایران که به قلم ولا دیمیر کوزیچکین  افسر کا گ ب در ایران در قالب  خاطرات وی منتشر شده مطلبی نقل کردم : وی از دوره ی کارآموزی در مدرسه 101 کا گ ب در حومه مسکو تا ماموریتش در ایران و عملیات علیه مأمورین خشن ساواک و سپس علیه هواداران پر جوش و خروش رژیم جمهوری اسلامی نکات قابل تاملی را در کتاب کا گ ب در ایران نقل می کند.

در فصل مربوط به آغاز دفاع مقدس و حمله ی صدام به ایران مطالبی نقل می شود که بنا به عبارت پر تکرار و همواره مغفولِ از تاریخ درس بگیریم حائز اهمیت است.مطالبی که ولادیمیر پیرامون حوادث و برنامه های شوروی  در زمان جنگ ایران و عراق نقل می کند را می توان تذکری قابل توجه برای چگونگی رفتار با این جماعت روس دانست:

 در آغاز جنگ ایران و عراق اتحاد شوروی در موقعیت بسیار خاصی قرار داشت ، شوروی با عراق قرارداد همکاری و کمک متقابل خاصه کمک نظامی داشت و در عین حال دولت شوروی مایل نبود در روابطش با ایران خللی وارد آید و دولت تازه تاسیس ایران را به دامان غرب افکند. حال که سرانجام، اتحاد شوروی به هدف مورد علاقه‌اش یعنی قطع رابطه ی آمریکا با ایران رسیده بود نمی بایست کاری کند تا مقدمات رجعت  ایران به گذشته یعنی از سرگیری رابطه ی ایران و آمریکا رخ دهد.از طرف دیگر یاری رساندن به ایران بر ضد عراق ممکن بود موجب از میان رفتن نفوذ شوروی در جهان عرب شود لذا مقامات شوروی راه  فرار از این مخمصه را یافتند  وخودشان را در کشمکش دو کشور بیطرف اعلام کردند و البته که این بی‌طرفی دروغی بیش نبود و شوروی همواره کمک‌های خود را به عراق ادامه داد و حتی از تجهیز صدام به انواع موشک های مخرب دوربرد مضایقه نکردند از روز آغاز جنگ، ایرانیان در صدد اعزام هیئت هایی برای خرید تسهیلات به اتحاد شوروی بودند اما مسکو هر بار از پذیرش آنها به بهانه‌های گوناگون طفره رفت.

ولادیمیر نقل می کند زمانی که مطلع شدیم  ایرانیان برای خرید اسلحه از برخی کشورهای بلوک شرق تصمیم گرفتن مقدار زیادی از ذخیره طلای خود را برای تهیه ارزهای معتبر در بازار جهانی به فروش برسانند مسکو متوحش شد،چنین حرکتی از سوی مقامات ایرانی به شدت ثبات قیمت را در بازار جهانی خاصه بازار طلا تحت تاثیر قرار می‌داد و موقعیت شوروی را که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان طلا بود  به مخاطره می‌انداخت مسکو نمی توانست شاهد این باشد که ایران این کار را انجام دهد لذا وظیفه بر هم زدن این نقشه ایرانیان به رزیدنسی مامور کا گ ب واگذار شد .

 سردبیر یکی از روزنامه‌های پر تیراژ چاپ تهران در آن زمان یکی از عوامل رزیدنسی بود لذا وی ماموریت یافت تا در روزنامه  اش درباره مصلحت نبودن و خطر حیف و میل ذخیره طلای کشور مقاله ای منتشر کند از این مقاله بلافاصله سایر روزنامه‌ها سرمشق گرفتند و به زودی این جر و بحث به پارلمان ایران سرایت کرد و فروش طلا تصویب نشد و لذا کا گ ب کار خود را عملی کرد.

آنچه این جاسوس روس نقل می کند مهر تاییدی است بر خیانت های روسیه که واضح ترین شکل آن را می توان در جریان عهدنامه ی گلستان و ترکمانچای دید.

عهدنامه گلستان که در سوم آبان ماه 1392 شمسی منطقه‌ای به وسعت تقریبی 220هزار کیلومترمربع خاکی و 120هزار کیلومترمربع آبی از مساحت دریای خزر (کاسپین) را از ایران جدا کرد و نتیجه‌ی آن واگذاری بیش از 1360کیلومتر از خطوط ساحلی این دریا به روسیه بود و به این شکل ایران21946کیلومترمربع از آب‌های سرزمینی و 310کیلومتر خط ساحلی خود از منطقه انحصاری اقتصادی گرجستان در دریای سیاه را از دست داد و یا عهدنامه‌ی ننگین ترکمانچای که در پنجشنبه اول اسفند 1206خورشیدی امضا شد و سه ایالت دیگر از ایالت قفقاز یعنی ایروان و نخجوان و بخش‌های دیگری از تالش زیر سلطه روس‌ها قرار گرفت و حاکمیت ایران در دریای خزر محدودتر شد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) شدند و بدین‌سان میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران دیوار جدایی برپا شد.

نمونه دیگری از تجاوز روس‌ها به حقوق ملت ایران در هنگامه جنگ جهانی و پس از پایان جنگ در تاریخ ثبت شده است. علیرغم اینکه در اردیبهشت1324 نیروهای متفقین خاک ایران را ترک کردند، روس‌ها به بهانه‌ی حمایت از فرقه‌ی دموکرات‌ها و جنبش خودمختار مهاباد حاضر به ترک ایران نشدند. تا جایی که موضوع در شورای امنیت مطرح، اعضاء شورا نیز صرفاً به محکوم کردن رفتار روس‌ها رأی دادند. بالاخره در فروردین 1325با اخذ امتیازاتی ازجمله انعقاد قراردادهای نفتی و... سایه نحس ارتش شوروی به ظاهر از سرزمین مادری رخت بربست،اما حکایت خیانت های این جماعت تمامی ندارد و به اشکال مختلفی تکرار می شود ،که تازه‌ترین آن قضیه‌ی کریدر زنگزور است.

*(کریدور زنگزور منطقه‌ای است بین ارمنستان و نخجوان . نخجوان یک منطقه خودمختار متعلق به جمهوری آذربایجان است که به صورت زمینی با خاک اصلی آذربایجان متصل نیست و توسط ارمنستان از آن جدا شده است. این کریدور از بخش جنوبی ارمنستان، یعنی استان سیونیک (که گاهی زنگزور نامیده می‌شود)، عبور می‌کند.باید توجه کرد نظم فعلی مرزهای شمالی ایران از بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی ثابت مانده است و تلاش ترکیه و جمهوری آذربایجان با همکاری روسیه برای برهم زدن این نظم، اقدام بی سابقه ای در قفقاز است

کریدور زنگزور برای ایران از چند جهت اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی دارد: دسترسی به بازارهای قفقاز و اوراسیا: ایران از طریق ارمنستان و نخجوان به بازارهای قفقاز و اوراسیا دسترسی دارد. اگر کریدور زنگزور به عنوان یک مسیر حمل و نقل فعال شود، می‌تواند ایران را از بخشی از این مسیرهای تجاری محروم کند و از نقش راهبردی ایران در ترانزیت کالا در منطقه بکاهد.

مسائل امنیتی و تغییرات ژئوپلیتیکی: ایجاد و تقویت کریدور زنگزور می‌تواند به تقویت نقش ترکیه و جمهوری آذربایجان در منطقه منجر شود. این امر ممکن است توازن قدرت در قفقاز جنوبی را به ضرر ایران تغییر دهد، چرا که ایران همواره به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در این منطقه به دنبال حفظ نفوذ و جلوگیری از گسترش نفوذ رقبای منطقه‌ای خود، به ویژه ترکیه و اسرائیل، بوده است.

ارتباط با ارمنستان: ایران روابط تاریخی و سیاسی نزدیکی با ارمنستان دارد و کریدور زنگزور می‌تواند ارتباط زمینی بین ایران و ارمنستان را محدود کند. ارمنستان به عنوان یکی از همسایگان شمال غربی ایران، نقش مهمی در سیاست خارجی ایران در قفقاز جنوبی ایفا می‌کند

تغییر مسیرهای ترانزیتی: اگر کریدور زنگزور به عنوان یک مسیر ترانزیتی اصلی بین آذربایجان و نخجوان به ترکیه فعال شود، ایران ممکن است بخشی از درآمدهای ترانزیتی خود را از دست بدهد. علاوه بر این، این کریدور می‌تواند مسیرهای جایگزینی را برای حمل و نقل انرژی و کالاها ایجاد کند که بر نقش ترانزیتی ایران در منطقه تأثیر منفی بگذارد

توازن قدرت در منطقه: ایران نگران است که ایجاد این کریدور منجر به افزایش نفوذ ترکیه و آذربایجان در منطقه و کاهش نفوذ ایران شود. این موضوع می‌تواند به ایجاد تغییرات در توازن قدرت منطقه‌ای منجر شود که به ضرر منافع استراتژیک ایران خواهد بود)

به طور کلی، کریدور زنگزور برای ایران به عنوان یک مسئله حساس و استراتژیک مطرح است، زیرا می‌تواند تاثیرات عمده‌ای بر روابط اقتصادی، امنیتی، و ژئوپلیتیکی ایران در قفقاز جنوبی داشته باشداستان زنگزور شرقی از سمت شمال به استان گنجه-داش‌کسن، از سمت جنوب و از طریق رودخانهٔ ارس به کشور ایران، از سمت شرق به استان قره‌باغ و از سمت غرب به کشور ارمنستان محدود شده است

در هر حال به نظر می‌رسد چالش‌ها و اختلافات موجود میان بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای سبب بلاتکلیفی سرنوشت کریدور زنگزور شده و در صورت توافق همه طرف‌ها یا چربیدن توانمندی یکی از طرف‌ها احتمال راه‌اندازی آن افزایش خواهد یافت.

لذا این سوال قابل تامل است که اگر باوجود انسداد مرزی با ایران، ارمنستان که روز به روز به سوی غرب نزدیک تر می شود و سایر ذی‌نفعان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای  موافق عملیاتی شدن این کریدور باشند، جمهوری اسلامی ایران چه واکنشی نشان خواهد داد یا اینکه چه واکنشی می‌تواند، نشان دهد؟

بدون تردید صاحبنظران خبره و کارشناسان وطن دوست به کرات تبعات زیان بار ارتباط با روسیه و دخالت ها و خیانت های این جماعت را متذکر شده اند که امید است با تغییر تیم دیپلماسی دولت،شاهد تغییر رویکرد و اصلاح مواضع دولت در برخورد با روسیه و مسائل منطقه باشیم.

وکیل دادگستری-شیراز

*برگرفته از سایت تابناک

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان