هدف از خلقت انسان چیست در حالی که خدا نیازی به عبادت بندگان ندارد؟

هستی و همه اجزایش ، جهان و همه عناصرش ، و آنچه در این عرصه گاه پهناور جریان دارد ، نشان می دهد که آفریننده و کارگزارش از علم و عدل و حکمت و رحمت و محبت بی نهایت برخوردار است ،

هستی و همه اجزایش ، جهان و همه عناصرش ، و آنچه در این عرصه گاه پهناور جریان دارد ، نشان می دهد که آفریننده و کارگزارش از علم و عدل و حکمت و رحمت و محبت بی نهایت برخوردار است ، . ذره ذره جهان هستی ترکیبی از علم و عدل و حکمت و رحمت و محبت است.
اگر جلوه گری این اوصاف و اشراق این صفات . و طلوع این واقعیات نبود ، هستی با این نظام متقن و استوارش رخ نمی نمود.اگر دانش بی نهایت ، و عدالت فراگیر ، و رحمت واسعه ، و محبت بی مرز نبود، چنین نظامی پدیدار نمی شد . ما با اندیشه سالم ، و خرد ورزی جامع چه هستی را ازدیدن کلی و چه از دیدی جزیی مورد توجه قرار میدهیم  این اوصاف حمیده و صفات پسندیده را در همه جوانب هستی و ذره ذره پیکر یک موجود جلوه گر می بینیم و به چون و چراهای خود خاتمه می دهیم .دانش بی نهایت ، حکمت متقن ، رحمت واسعه ، محبت بی مرز سراغ مشتی خاک مرده آمده و آن را تبدیل به نطفه ، سپس علقه ، سپس مضغه ، سپس جنین کرده ، و در تاریک خانه رحم به او صورت و سیرت و جسم و جان ، و عقل وخرد ،‌و روح و روان ، و مخ و مغز ، و عصب و پی ، و پوست و گوشت و خون و قلب ، و حالات باطنی عنایت کرده، سپس آن را پس از آماده شدن برای زندگی دیگر به دنیا منتقل کرده ، و همه نوع وسائل و  سفره هایی پذیرایی را در اختیارش نهاده و راه رشد عقل و خرد را به رویش باز کرده تا از میان این خاک مرده که دانش و حکمت و رحمت و محبت به بدرقه اش آمد پیامبران ، امامان ، دانشمندان ، علما، نویسندگان، شاعران، هنرمندان ،‌عارفان ، کاملان ، اندیشمندان ، مردان ، زنان ، جوانان ، خدمتگزاران به وجود آمدند، و تحولات شگرفی در روی زمین از دامداری و کشاورزی و صنعت و تجارت و مدرسه و دبیرستان، دانشکده و دانشگاه و کتابخانه ، و خلاصه این تمدن عظیم را ایجاد کردند ، و این سیاره تاریک خاکی را به وضعی که می بینید شکل دادند.تبدیل خاک مرده به چنین منبعی بزرگ از عقل و علم ، و اختراع و کشف ، و درس و بحث و هنرمندی و استادی که کاری صد در صد عالمانه وحکیمانه و آفرینشی فوق العاده شگرف است چون و چرا ندارد.
هدف این بود که خاکمرده در دایره تکامل قرار گیرد و از دل آن موجودی لایق خلافت خدا که بتواند  زیر نظر خدا و به اذن خدا کار خدایی انجام دهد به وجود آید و این تحولات عظیم را در زمین ایجاد کند.و از آنجا که انسان در دو جهت مادی و معنوی و جسم و روح و ظاهر و باطن نیازمند و محتاج آفریده شده است  خدای حکیم همه  امور مادی را برای پاسخ گویی به نیازهای مادی اش وهمه امور معنوی را که شامل بعثت پیامبران و امامان و نزول وحی و ترسیم و طرح عبادات است برای پاسخ گویی به نیازهای معنوی اش قرار داد تا با بهره گیری از ابزار مادی مانند غذا ، پوشاک ، مسکن ، مرکب ، دنیایش را آباد کند ،‌ وبا بهره گیری از امور معنوی شخصیت الهی و انسانی خود را تحقق داده ، و ترمزی در برابر گناه و فساد و ستم به دیگران و پایمال کردن حقوق هم نوعان داشته  باشد و در سایه حقایق معنوی به خاطر این که ابدی آفریده شده آخرش را  آباد نماید ، با توجه به نیازمندی های فطری و طبیعی بشر محکم و متین باید گفت : انسان با همه وجود به عبادت و بندگی نسبت به خدای بی نیاز ، نیازمند و محتاج است نه خدا به عبادت بندگان نیازمند است ، پس اساس آفرینش انسان از سوی خدا اراده عالمانه و حکیمانه و رحیمانه و عاشقانه اوست نه نیازش به عبادت مشتی خاک متحرک.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان