انتخاب سیمایی صراف به مثابه یک فرصت

وزیران علوم پیشین ایران، که اغلب دارای پیشینه تحصیلی در رشته‌های فنی، مهندسی و علوم پایه بوده‌اند، در درک و مدیریت برخی از مسائل کلیدی آموزش عالی کشور ناتوان بوده‌اند.

انتخاب سیمایی صراف به مثابه یک فرصت

این ناتوانی به دلیل تمرکز آن‌ها بر جنبه‌های فنی و کمی آموزش و پژوهش، و عدم توجه به ابعاد فرهنگی، اجتماعی و انسانی نظام آموزش عالی کشور بوده است. در نتیجه، بسیاری از چالش‌های اساسی این حوزه بدون راه‌حل مناسب باقی مانده‌اند. زیرا راه حل بسیاری از مسائل فنی نیاز به دیدی عمیقا اجتماعی دارد.

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که وزیران علوم پیشین نتوانستند به درستی درک و مدیریت کنند، ارتباط ضعیف بین دانشگاه و جامعه بوده است. این وزیران بیشتر به توسعه‌ی علمی و فناوری توجه داشتند و کمتر به نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور پرداختند. به همین دلیل، دانشگاه‌ها به محلی برای تولید مدارک علمی تبدیل شدند و نقش مؤثر خود را در حل مشکلات جامعه از دست دادند. وزیر علوم با پیشینه علوم انسانی، با درک عمیق‌تر از مسائل اجتماعی و ارتباط دانشگاه با جامعه، می‌تواند برنامه‌های آموزشی را به‌گونه‌ای تنظیم کند که فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در حل چالش‌های کشور نقش فعالی ایفا کنند.

مسئله‌ی دیگر، توجه ناکافی به مسائل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه‌ها است. فضای دانشگاهی در ایران با چالش‌های فرهنگی و اجتماعی جدی مانند تفکیک جنسیتی، محدودیت‌های سیاسی و کاهش آزادی‌های آکادمیک مواجه بوده است. وزیرانی که بیشتر از حوزه‌های فنی آمده‌اند، رویکرد سختگیرانه‌ای به این مسائل داشته‌اند و نتوانسته‌اند با انعطاف‌پذیری و مدیریت فرهنگی مناسب، به بهبود فضای دانشگاه‌ها کمک کنند. در مقابل، یک وزیر علوم انسانی‌خوانده با شناخت بهتر از تعاملات فرهنگی و اجتماعی، می‌تواند سیاست‌هایی تدوین کند که فضای دانشگاهی را بهبود بخشیده و آزادی‌های آکادمیک را تقویت کند.

کیفیت پایین آموزش و پژوهش نیز یکی دیگر از مسائلی است که وزیران پیشین نتوانستند به‌درستی به آن بپردازند. تمرکز بیش از حد بر تولید مقالات علمی و افزایش کمیت تحقیقات بدون توجه کافی به کیفیت، منجر به کاهش اعتبار علمی و اخلاقی نظام آموزش عالی ایران شد. وزیر علوم با پس‌زمینه علوم انسانی می‌تواند به تعادل بین کمیت و کیفیت بپردازد و سیاست‌هایی تدوین کند که نه تنها تعداد مقالات بلکه کیفیت پژوهش‌ها و تأثیر آن‌ها بر جامعه را افزایش دهد.

چالش‌های خاص رشته‌های علوم انسانی نیز از دیگر مسائلی است که وزیران علوم با پس‌زمینه‌های فنی از درک و حل آن‌ها ناتوان بوده‌اند. علوم انسانی در ایران با مشکلاتی مانند بیکاری فارغ‌التحصیلان، کم‌توجهی به کیفیت آموزش، و بی‌توجهی به نیازهای فرهنگی و اجتماعی مواجه است. یک وزیر علوم انسانی‌خوانده، با درک بهتر از ارزش و اهمیت این رشته‌ها، می‌تواند برنامه‌هایی تدوین کند که به ارتقای علوم انسانی و توجه بیشتر به نیازهای آن بپردازد.

در نهایت، مدیریت ناکارآمد در بحران‌های اجتماعی و فرهنگی و عدم تعامل مؤثر با نهادهای بین‌المللی از دیگر مشکلاتی بوده که وزیران علوم فنی‌گرای پیشین در حل آن‌ها ناتوان بوده‌اند. یک وزیر با پیشینه علوم انسانی می‌تواند با رویکردی جامع‌تر، نه تنها این بحران‌ها را بهتر مدیریت کند، بلکه تعاملات علمی بین‌المللی را نیز تقویت کرده و از انزوای علمی کشور جلوگیری کند.

به طور کلی، وزیرانی که پس‌زمینه‌ی تحصیلی در علوم انسانی دارند، به دلیل نگاه جامع‌تر و توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی مسائل، می‌توانند به شکلی مؤثرتر به حل چالش‌های پیچیده نظام آموزش عالی ایران بپردازند و تعادل لازم بین نیازهای علمی، اجتماعی و فرهنگی کشور را برقرار کنند حال معرفی دکتر سیمایی صراف می تواند فرصتی مقتنم برای حل بحران های آموزش عالی کشور باشد.

* دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر