خواندنی ها برچسب :

امام حسین علیه السلام

آیا ترغیب به گریه برای امام حسین علیه السلام، ترغیب به غمگینی - که حالتی منفی و ناهنجار می باشد - نیست؟ چرا اسلام با ترغیب به گریه برای امام حسینعلیه السلام، ما را به حزن و اندوه ترغیب می کند؟ ترغیب به حالات ناهنجار و منفی از جانب یک دین مدعی کمال، چه توجیهی دارد؟
فرهنگ شیعی و خط اهل بیت، که بارزترین نماد آن در «حماسه عاشورا» تجلی یافت، پیوسته از سوی امویان و عباسیان مورد هجوم بود، تا از صحنه تأثیرگذاری در اندیشه ها و عمل ها دور باشد. «انزوای تحمیلی»، سیاست رایج خط خلافت در برابر خط امامت بود.
سوگواری برای عزیز از دست رفته، طبیعی بشر است و برخاسته از مهر و محبت، ولی اگر فرد از دست رفته، شهید، یا بزرگ باشد و در راه خدا جانبازی کرده باشد، عزایش گذشته از مهر، رنگ حیاتی و صبغه الهی دارد. عزای شهید مایه تکامل و موجب زنده نگه داشتن شهادت است.
در فرهنگ دینی ما، یکی از برنامه هایی که نشان دهنده پیوند و دوستی شیعه با اولیای دین و امامان معصوم است، «عزاداری» است، یعنی یاد رحلت و شهادت آنان را گرامی داشتن، در سوگ آنان ماتم به پاکردن و در عزایشان گریستن.
چرا برای بزرگداشت عاشورا، به روش بحث و گفت وگو اکتفا نمی شود؟ آیا زنده نگه داشتن یاد عاشورا، فقط منحصر به این است که انسان سینه زنی و گریه کند و شهر را سیاه پوش کند؛ مردم تا نیمه های شب به عزاداری بپردازند و حتی گاهی روزها، کار و زندگی خود را تعطیل کنند؟ به ویژه این که این امور، ضررهای اقتصادی به دنبال دارد
مسئله انسان سازی، جامعه سازی و انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد، در مجالس امام حسین علیه السلام، قوی تر نیز می باشد؛ زیرا ماهیت قیام امام حسین علیه السلام و نیز آموزه های تربیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عاشورا، در رشد و بالندگی انسان و جامعه چشم گیر بوده و عناصر رویداد کربلا، مؤلفه های اساسی و اصلی را در ترسیم فرهنگ شیعی رقم زده است که توسط مراسم سوگو ...
چرا برادران اهل سنت در برابر عزاداری و ماتم سرایی شیفتگان امام حسین علیه السلام، تندی کرده، در موضع گیری خود آن را مولود بی خردی ودوری از سنت قلمداد می کنند؟
عزاداری امام حسین (علیه السلام) مقوله ای الهی - انسانی است و سرشتی دوگانه دارد که آمیخته از سنت الهی و سنت بشری است. از این رو، باید مبانی آن را در این دو امر یافت. پس ناگزیر از عرضه عزاداری به منابع استنباط اسلامی هستیم که در این مقال بدان دست می یازیم.
در این زیارت با زمینه های توصیف شده از تولا و تبرا، سلام و لعن، سِلم و حُرب، و درخواست ثبات و پایداری در احقاق حق، ابراز نفرت و انزجار از پایه گذاران ستم و مباشران قتل امام حسین( و پیروان آنان در طول تاریخ، می توان مهدیِ یاوران تمام عیار و آگاه و در حال آماده باش.
چرا باید دشمنان امام حسین علیه السلام را لعن کرد؟ آیا واژه لعن و نفرین و به طور کلّی، فرهنگ تبرّی موجب «خشونت گرایی» و «دشمن تراشی» نمی شود؟ بهتر آن نیست شیوه ای شیرین پیش رو قرار دهیم و تنها با بیان سلام های زیارت عاشورا، به جای «گلوله» از «گل» سخن بگوییم و استراتژی «صلح و سکوت و سلام» را برگزینیم؟!