سوءاستفاده از نظام بردگى در تاریخ

نکته مهم سوءاستفاده هایى است که در طول تاریخ از نظام بردگى شده است و آن را از لحاظ عرفى و عقلى به صورتى مستهجن و قبیح درآورده است

سوءاستفاده از نظام بردگى در تاریخ

نکته مهم سوءاستفاده هایى است که در طول تاریخ از نظام بردگى شده است و آن را از لحاظ عرفى و عقلى به صورتى مستهجن و قبیح درآورده است . شهادت و قضاوت تاریخ هم براى اثبات این مطلب کافى است که جدا این قانون مورد سوءاستفاده قرار گرفته و در سایه آن ستم ها و تعدیات زیادى به انسان ها شده است ؛ چرا که براى مدعیان طرفدارى از حقوق بشر، کالا قرار دادن انسان ، تجارتى سودآور بوده است و همان گونه که قبلا نیز اشاره کردیم ، وجود نژاد سیاه در قاره آمریکا و اروپا، داغ ننگى بر پیشانى همه طرف داران دروغین انسانیت و مدافعان پوشالى حریت انسانى است . باید پرسید در حالى که قاره اروپا قاره سپید است و قاره آمریکا سرزمین سرخ ‌پوستان ، نژاد سیاه آن جا چه مى کند؟ از طرفى باید پرسید نژاد سفید این طرفداران حقوق بشر با نژاد سرخ چه کرده اند؟ دزدى و دست برد نژاد سفید به قبایل ساکن قاره آفریقا، به خصوص قبایلى که مجاور آب ها و دریاها بودند سابقه اى روشن و تاریخى دارد. صاحبان قدرت و آنهایى که از نظر اندیشه و فکر رشد و ترقى کرده بودند، در سایه معلوماتشان دست به دزدى انسان ها زدند.
مطلب مهم این که آیا سوءاستفاده از قانون دلیل قبیح بودن آن است ؟ و آیا در سایه این قانون هر فسادى واقع شد، باید آن را نقص قانون دانست ؟ و نهایتا به این نتیجه رسید که این قانون باید لغو شود؟
براى این که مطالب خوب فهمیده شود، بهتر است قانون موجود با نظام تکوینى مقایسه شود. قانون از مطالب و مباحثى است که در نظام تشریعى مورد بحث است . خداوند متعال به انسان ها غریزه جنسى عطا فرموده است ، و همه قبول داریم که در طول تاریخ از این غریزه سوءاستفاده هاى زیادى شده است ؛ تجاوزها، تعدى ها، هتک نوامیس و تجاوز به عنف هاى فراوانى که صورت گرفته و انحرافات جنسى که امروز امرى بسیار رایج است و در همین ممالک مدعى حقوق بشر، بدترین نوع این انحرافات جنسى ، یعنى ازدواج مرد با مرد و یا زن با زن مورد تائید و تصویب رسمى است ؛ نمى توان گفت حال که این عطیه تکوینى الهى مورد سوءاستفاده گسترده قرار گرفته بهتر بود که خداوند آن را به انسان نمى داد؛ بلکه راه حل سوءاستفاده از غریزه جنسى ، جهت دادن و سمت و سو بخشیدن صحیح این غریزه و تربیت درست انسان است .
از طرف دیگر دستگاه حکومتى نیز باید با پیاده کردن قوانین مدونى که در شرع مقدس وجود دارد، مانع سوءاستفاده از غریزه جنسى شود. دقیقا همین سخن را در نظام تشریعى هم مى گوییم ؛ که شرع مقدس به حکم ضرورت و به صورت موجبه جزئیه و بر اساس بعضى از مصالح ، قانون برده دارى را که در عرف عالم نیز عقلانى بوده ، تایید کرده است و ما نمى توانیم بگوییم که چون در طول تاریخ از این قانون سوءاستفاده شده ، پس بهتر است که خواستار لغو آن باشیم ؛ اما این فکر خوبى بوده که به خاطر سوءاستفاده هاى زیاد و عدم توانایى در جلوگیرى از این سوءاستفاده ها به صورت بین المللى آن را لغو کردند.
مطلب دیگر این که از اظهار این مطلب نیز نباید وحشت داشته باشیم که در مجموعه قوانین جنگى ما موضوع اسارت و رقیت به رسمیت شناخته شده است و عقیده داریم که بهترین ، سنجیده ترین و معقول ترین انتخاب براى پیش گیرى از عوارض سوء وجود دشمن ، نابود کردن او است . بالاخره دشمن پیش روى است ؛ یا باید آن را با انواع سلاح ها از بین ببریم و یا این که او را به ترتیبى به اسارت درآوریم تا از خطرات مصون بمانیم و این بهترین راه براى هدایت و راهنمایى انسان ها و آزادى آنها از قید بردگى و اسارت اباطیل و اندیشه هاى خرافى است که آنها را در خانواده هاى مسلمان تقسیم کنیم تا در سایه تربیت اسلامى ، رشد و تکامل یابند.
بار دیگر تکرار مى کنیم که مشروعیت و تایید شارع مقدس فقط به همان مساءله جنگ ها و مقاتلات برمى گردد و از سایر راه ها براى به اسارت گرفتن و بردگى انسان ها نهى شده است . رسول اکرم صلَّى اللَّه علیه و آله و سلم فرمود:
شرُّ النَّاس مَن باعَ النَّاس (32).
((بدترین مردم کسى است که انسان هاى دیگر را کالاى تجارتى قرار دهد)).
اگر بگوییم که شرع مقدس در وضع قوانین به گونه اى عمل کرده است که معامله و خرید و فروش انسان ها ممنوع شود، سخنى به گزاف نگفته ایم ؛ به ویژه که در سنت عملى پیام آور بزرگ اسلام رسول اکرم صلَّى اللَّه علیه و آله و سلم برخوردهایى مى بینیم که این مطلب را تایید مى کند. حضرت در جنگ با یهودیان بنى مصطلق و در فتح مکه یا در غزوه حنین که پایگاه مسلمانان در جزیره العرب مستحکم و استوار شده است ، همه اسرا را آزاد مى کنند و در فتح مکه حضرت فرمودند:
اذهبوا فانتم الطُّلَقَاء(33).
((بروید، همه شما آزادید)).
و اتفاقا این همان نکته و سنتى بود که حضرت زینب کبرى علیهاالسلام در اولین برخورد با یزید بن معاویه آن را یادآورى کرده ، فرمودند:
اءمِن العدل یابن الطُّلَقَاءِ تخدیرک حرائرَکَ و سَوقُکَ بَناتَ رسولِ اللَّه سبایا؟(34).
((اى فرزند آزادشده رسول خدا! آیا این عدالت است که تو عترت پیامبر صلَّى اللَّه علیه و آله و سلم را به اسارت بگیرى و آنها را به عنوان اسیر در کوچه و بازار بگردانى و زن و فرزندانت در پس پرده عفت باشند؟)).

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان