رسیدگى به نیازمندان و تهیدستان

بارزترین امتیازهاى ائمه (ع ) بر سایر انسانها، این است که انسانها معمولا با گرایش به بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان (ع ) در بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان (ع ) در پرتو هدایت ویژه حق ، از افراط و تفریط ایمنند و در رفتار فردى و اجتماعى و اعمال عبادى و معنوى و نیز زندگ ...

رسیدگى به نیازمندان و تهیدستان

بارزترین امتیازهاى ائمه (ع ) بر سایر انسانها، این است که انسانها معمولا با گرایش به بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان (ع ) در بعدى از ابعاد معنوى یا مادى ، از سایر جنبه ها غافل مى شوند، ولى امامان (ع ) در پرتو هدایت ویژه حق ، از افراط و تفریط ایمنند و در رفتار فردى و اجتماعى و اعمال عبادى و معنوى و نیز زندگى آنان ، تعادلى منطقى و معقول مشهود است . و این ویژگى است که ایشان را سزاوار جایگاه و شایسته الگو بودن براى خلق ، ساخته است .
در ملاکهاى بشرى و انسانهاى معمولى ، کسى که داراى آن حالات فوق العاده در نماز و وضو و دعا و مناجات و حج و... باشد و در سجده هایش ‍ صدها و هزارها مرتبه ، ذکر خدا را تکرار کند، انسانى است که منزوى که تمام وقت و عمر خود را صرف عبادت فردى کرده و به هیچ نیازهاى زندگى مادى و حیات اجتماعى توجه ندارد!در حالى که زندگى امام سجاد (ع ) برداشت را به اثبات مى رساند.
وى با وجود آن همه دعاها و مناجاتها طولانى و کم نظیر، از جامعه خود و نیازها واقعیتهاى زمانش غافل نیست بلکه در میدان وظایف اجتماعى و اخلاقى نیز پیشوایى الگو و نمونه است .
براستى جاى تاءمل و پند آموزى و همچنین شگفتى دارد که زینت عبادتگران ، سرور سجده گزاران مقتداى زاهدان و متقیان ، با آن همه سجده هاى طولانى و شب زنده داریهاى مداوم ، مخارج زندگى صد خانواده محروم مدینه را متکفل بوده و نیازهاى آنان را بر آورده مى ساخته است . (135)
چقدر فاصله است میان زندگى اثر آفرین امام سجاد (ع ) با آنان که به خیال زهد و عبادت ، چشم از همه واقعیتهاى زمانشان فرو بسته و نه تنها قادر به اداره چند نیازمند و مستمند دیگر بلکه قادر به اداره زندگى فردى خویش ‍ نمى باشند و به ادعاى زهد و درویشى کشکول نیاز نزد دیگران دراز کرده و یا زندگى خود را بر در آمدهاى عمومى و کمکهاى بلاعوض و بیت المال تحمیل کرده و مى کنند!
تشریح و توضیح حالات معنوى و عبادتهاى طولانى ائمه و همچنین امام سجاد (ع ) همیشه این نگرانى را در خود نهفته دارد که مبادا، انزوا گرفتگان و عزلت جویان بى خاصیتى که نه به کار خویش مى آیند و نه به کار خلق تاءثیرى در پیشبرد دین و نه دنیا، آن همه عبادت را دلیل حضور نداشتن ائمه در مسایل جارى زمانشان تصور کنند و روش نادرست خویش را با این تصور و روش نادرست خویش را با این تصور بیجا توجیه نمایند!
کمک به محرومان ، در نهان
محمد اسحاق مى گوید: بسیارى از خانواده هاى محروم و نیازمند مدینه ، شبانگاه از لطف و بخشش مردى ناشناس بهره مند مى شدند و هرگز او را نشناختند مگر زمانى که على بن الحسین (ع ) در گذشت و آن مرد ناشناس ‍ دیگر به سراغ آنان نیامد. آنگاه بود که دانستند آن امدادگر ناشناس ، زین العابدین (ع ) بوده است . (136)
ابوحمره ثمالى میلادى 150 هجرى قمرى مى گوید:
امام زین العابدین (ع ) در تاریکى شب ، نان ونواى مستمندان را بر دوش ‍ مى کشید و به طور ناشناس آن را انفاق مى کرد و مى فرمود:
ان صدقة السر تطفى غضب الرب
یعنى : صدقه پنهانى ، خشم الهى را فرو مى نشاند.(137)
چنین بود که پس از شهادت آن گرامى وقتى بدنش را غسل مى دادند، آثارى بر پشت و شانه هاى وى مشاهده گردید و چون علتش را پرسیدند، دانستند که آنها آثارى است از نانها و کوله بارهایى که امام (ع ) براى تهیدستان بر دوش مى کشیده است . (138)
ابن سعد متوفاى حدود 200 هجرى قمرى مى نویسد:
چه بسا نیازمندانى که به حضور امام سجاد مى رسیدند و قبل از اظهار نیاز، خواسته خود را از امام دریافت مى کردند و امام فرمود:
صدقه قبل از این که به دست نیازمند برسد، نخست به دست خداوند مى رسد. (139)
یکى از پسرها عموهاى آن حضرت ، مستمند و نیازمند بود. و امام همیشه در نهان و به طور ناشناس وى را کمک مى کرد. اما از آنجا که امام را نمى شناخت ، همواره از آن حضرت گله مند و شاکى بود که چرا به وى رسیدگى نمى کنند!
امام سجاد با شنیدن گلایه هاى او، خویش را از معرفى خود باز مى داشت و هرگز به او نفرمود که آن ناشناس امدادگر منم . تا اینکه امام بدرود حیات گفت و رحلت کرد. آن روز پسر عموى گلایه گذار از واقعیت آگاه شد و در کنار قبر آن حضرت به گریه عذر خواهى نشست . (140)
سفیان بن عینیه از زهرى نقل مى کند: شبى سرد و بارانى امام على بن حسین ، زین العابدین را در کوچه هاى مدینه دیدم که مقدارى آرد و هیزم بر پشت گرفته و عزم خانه تهیدستان دارد. به آن حضرت گفتم : اى پسر رسول خدا چه بر پشت دارى ؟
امام فرمود: سفرى در پیش دارم و توشه آن را آماده کرده ام و مى خواهم در جاى امنى قرار دهم .
عرض کردم آیا اجازه مى دهید خدمتکار من شما را در امر این کار و حمل این آذوقه کمک کند؟
امام فرمود خیر.
گفتم : اجازه بدهید خودم شما را کمک کنم .
امام باز هم فرمود: خیر چیزى که در به کار من مى آید، چرا خودم آن را متحمل نشوم ، تو را به خدا سوگند! مرا تنها بگذار!
آن شب گذشت ، چندى بعد خدمت امام رسیدم و عرض کردم : آن سفر که عازم بودید چگونه صورت گرفت ؟
امام فرمود: آن سفر، از آن نوع سفرها که تو پنداشتى نبود، منظور من سفر آخرت بود، و من براى آن جهان ، خود را آماده مى کنم . با دورى از حرام ، بخشش و انجام کارهاى نیک . (141)
سفیان بن عینیه نیز مى گوید: در یکى از سفرها که امام على بن حسین (ع ) عازم حج بود، خواهرش سکینه ، دختر حسین بن على (ع ) هزار درهم به عنوان کمک هزینه سفر در اختیار وى نهاد ولى هنگامى که امام به نزدیکى حره (142)رسید، تمامى آن مبالغ را میان مستمندان تقسیم کرد. (143)
امام باقر مى فرماید: چه بسیار مواردى که پدرم ، در کنار یتیمان و بینوایان مى نشست ، و با دست خویش به آنها غذا مى داد و براى آنان که علاقه مند بودند، غذا مى فرستاد. (144)
امام صادق مى فرماید:
على بن الحسین (ع ) در روزهایى که روزه داشت گاه با دست خود غذا مى پخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان مى فرستاد و چه بسا مواردى که از آن غذا براى خود آن حضرت باقى نمى ماند و با نان و خرما افطار مى کرد. (145)
برخورد امام با نیازمندان ، برخورد فردى توانمند و برتر با فردى زبردست و منت پذیرد نبود، بلکه آن حضرت سعى داشت تا هنگام رفع نیاز مستمندان ، در ایشان آثار تذلل و کوچکى آشکار نگردد. از این رو، قبل از اظهار نیاز، به آنان کمک مى کرد و مى فرمود:
مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخرة
یعنى ؛ آفرین بر کسى که توشه مرا به سوى آخرتم بر؛ دوش کشد و مرا یارى دهد. (146)

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان