نعمتهایی از بهشت ارزانی امام حسین(ع)

خداوند از پسندیده ترین و نیکوترین مخلوق خویش که بهشت برین است نعمتهایى به امام حسین علیه السلام ارزانى داشته است ؛ بدینگونه :۱ از بهشت برین ، درخت ویژه  و قصر پرشکوهى به او ارزانى داشت و از حوریان بهشت قابله اى براى او قرار داد و همه در مصیبت او شیون مى کردند و نیز حوریه اى ویژه براى خود آن حضرت و دروازه مستقلّى از بهشت که نامش دروازه حسین علیه ال ...

نعمتهایی از بهشت ارزانی امام حسین(ع)

خداوند از پسندیده ترین و نیکوترین مخلوق خویش که بهشت برین است نعمتهایى به امام حسین علیه السلام ارزانى داشته است ؛ بدینگونه :
1 از بهشت برین ، درخت ویژه 
و قصر پرشکوهى به او ارزانى داشت و از حوریان بهشت قابله اى براى او قرار داد و همه در مصیبت او شیون مى کردند و نیز حوریه اى ویژه براى خود آن حضرت و دروازه مستقلّى از بهشت که نامش دروازه حسین علیه السلام است و از همه درهاى بهشت وسیعتر و بزرگتر است .
2 حقیقت این است که خداوند تمامى بهشت را به حسین علیه السلام عنایت فرمود، چرا که همانگونه که پیشتر گذشت ، بهشت از نور وجود حسین علیه السلام است 
واگر به سخن آید، خواهد گفت : (من از حسین هستم .)
 از دیگر پدیده هاى خلقت  
برترین و زیباترین صفت و ویژگى هر پدیده اى از پدیده هاى آفرینش ، به امام حسین علیه السلام ارزانى شده است :
از فرشتگان ،
از پیامبران ،
از زمانها،
از آسمانها،
از هوا و فضا،
از آبها،
از درختان ،
از نهرها و جویبارها،
از دریاها،
از انسانها،
از جنّیان ،
از پرندگان و حیوانات اهلى و وحشى ،
از کوهها،
و از رخدادها و اوضاع ظاهرى این جهان .
اینک توضیح در مورد هرکدام از عناوین یادشده در فهرست بالا:
از آسمانها 
خداى جهان آفرین از آسمانها، بهره هاى ویژه اى به آن حضرت ارزانى داشت .
آسمانها را جایگاه صعود جسد مطهّر امام حسین علیه السلام در روز شهادتش ساخت و آنها را بر آن حضرت گریان نمود که با خون
و خاک سرخ وسرخى خاصّ خود بر او سوگوارى کردند.
آنگاه از خصوصیّت ظاهرى و معنوى آسمانها ویژگیهایى به سرزمین نینوا به برکت شهادت حسین علیه السلام عنایت فرمود که وصف ناپذیر است و بر خود آن حضرت نیز بهترین آنچه را که به آسمانهاى هفتگانه عنایت فرموده بود، ارزانى داشت .
اینک با نگرش به صفات معنوى و روحانى امام حسین علیه السلام و ویژگیهاى موجودات در هر مورد به مقایسه مى پردازیم .
براى نمونه : آسمان ، معدن فیوضات و بهره هاى ربّانى است و حسین علیه السلام نیز معدن فیوضات الهى است ، امّا او با وسایلى ساده تر و اسبابى آسانتر و ره آورد و ثمرى بزرگتر.
آسمان جایگاه صعود دعا و محل استجابت دعاست و حسین علیه السلام نیز نام گرامیش وسیله استجابت دعاست ، همانگونه که در دعاى آدم 
وزکریّا و دیگر توسّل جویندگان به پیامبر و على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام چنین بود.
آسمان جایى است که فریاد مظلومان در آن طنین مى اندازد و کربلاى امام حسین علیه السلام نیز جایى است که از آنجا فریاد مظلومیت مدافعان حق وعدالت به آسمانهابرخاست .
آسمان ، نقطه بلندى است که ناله یتیمان به هنگام گریه و ناله بدانجا مى رسد و عرش را به لرزه درمى آورد و کربلا، سرزمینى است که ناله یتیمان خاندان وحى از آن به آسمانها طنین افکند.
آسمان ، جایگاه رفیعى است که بُراق در آن ، پیامبر را به نزدیکترین نقطه قرب در سفر معراج اوج داد و کربلا، زمینى است که ذوالجناح ، امام حسین علیه السلام را به جایگاه عظیمى رسانید که پیامبر فرمود:
انا من حسین .
آسمان ، معراج پیامبران است و کربلا، معراج فرشتگان .
آسمان ، جایگاهى است که شرایط جارى بر آن در زمین و جوّ اثر مى گذارد و کربلا، سرزمین مقدّسى است که وضعیّت آن در آسمانها و عرش اثر مى نهد.
در آسمان ، نداى تسبیح ، تهلیل ، تکبیر و ستایش عبادت کنندگان و سجده کنندگان و قنوت کنندگان طنین انداز است و در کربلا نداى دلخراش ضجّه ها و شیونها و ناله ها و دادخواهیها به صورتهاى گوناگونى چون : پدرم ! برادرم ! فرزندم ! مولایم ! سرورم ! همه فضا را پر کرده است .
و این نداهاى حق طلبانه در پیشگاه خدا، در آسمانها، از نداى تسبیح فرشتگان محبوبتر است .
همه ملائکه ها، براى آدم سجده کردند و در کربلا، همه پیامبران و فرشتگان بر پیکرِمقدّس امام حسین علیه السلام نماز خواندند.
خداوند، در توصیف آسمان آن را سقف محفوظ
کسانى که بدو پناه برند، سقف محفوظساخت .
آسمان را سقف برافراشته وصف کرد
توسّل جویند.
در مورد آسمان فرمود: ما از آسمان آبى پاک فرود آوردیم .
آب پاک و پاک کننده را به خاطر وجود او نازل ساخت ، چرا که به برکت اوست که باران مى بارد و علاوه بر اینکه به هنگام طلب باران توسّط آن حضرت ، خداوند گیاهان و حیوانات و مردم بسیارى را به برکت او سیراب ساخت .
با این وصف این ویژگى را بدو عنایت فرمود که اشک دیدگان را که پاک سازنده همه پلیدیها معنوى و وسوسه شیاطین است ، با یاد و نام جانبخش او جارى مى سازد و به وسیله آن ، آتش ‍ شعله ور دوزخ را خاموش مى کند و نیز همین آب است که با آب بهشت آمیخته مى گردد.
و نیز در مورد آسمان فرمود:
(روزى شما و آنچه به شما وعده داده اند در آسمان است .)
روزى زندگى زوال پذیر را در آن قرار داد، در حالى که روزى حیات جاودانه و زوال ناپذیر و همه درجات و مقامات و کامیابیهایى که بندگان شایسته خدا، بدان وعده داده شده اند، در پرتو نور وجود حسین علیه السلام است .
به عبارت دیگر: خداوند در قرآن کریم مى فرماید:
(آیا انسان به آسمانِ بر فرازش ننگریسته که چگونه آن را بنیاد کردیم و آراستیم ؟)

و شما اى مردم ! آیا به امام حسین علیه السلام در کربلا نظاره نمى کنید که توقّفگاه ، شهادتگاه ، زینتها، چراغهاى فروزان اطراف او، نورافشانى و روشنایى اش چگونه است و چگونه شیطانها را مى راند و مى پراکند؟
پس ، چشم بگشا! باز هم بار دیگر، چشم باز کن و به شرایط او نظاره کن ! دیده ات خسته و درمانده ، به سوى تو باز مى گردد و سیلاب اشک دیدگانت ، جارى مى شود.
آرى ! به آسمان بلند و برافراشته و اوضاع و آراستگى و تاءثیر گذاریش بر دیگر پدیده ها و آنچه در آن است ، نیک بنگرید! آنگاه به شخصیّت رفیع و پرشکوه امام حسین علیه السلام و کربلا و آستان منوّرش نظاره کنید و میان این دو مقایسه نمایید.
در آسمان بلند، عرش عظیم است و در کربلا، زینت پرشکوه عرش .
آسمان ، جایگاه فرشتگان است و آستان حسین علیه السلام محل آمد و شد آنان .
آسمان ، معراج پیام آوران است و کربلا معراج فرشتگان .
آسمان ، دارنده برجهاست و امام حسین علیه السلام نیز همانگونه که در روایات اسلامى آمده است ، دارنده برجهاست ؛ چرا که او فرزند امام و برادر امام و پدر امامان نهگانه علیهم السلام است .

آسمان ، داراى بناى مقدّسى ، پیش از بیت المعمور است ، که هر روز هفتاد هزار فرشته به طور بى وقفه بر گرد آن طواف مى نمایند و حسین علیه السلام نیز ضریح مقدّسى دارد که هفتاد هزار فرشته به طور همیشگى و هفتاد هزار فرشته دیگر، که هر روز جاى خود را به دیگرى مى دهند، بر آن گمارده شده اند.
آسمان ، برافراشته است که بهشت در آن است و حسین علیه السلام زینت بهشت است و بهشت از نور وجود او پدید آمده و قبر مقدّسش باغى است از باغهاى بهشت و خود سالار جوانان اهل بهشت است .
آسمان ، جایى است که جبرئیل در آن است و در کربلا، پیشواى بزرگى است که جبرئیل براى خدمت به او افتخار مى کرد.
آسمان ، جایى است که پیشواى بزرگ توحید، شبانه به سوى آن سیر داده شد و کربلا، همانگونه که خود فرمود: جایگاهى است که روزانه سیر داده شد.

آسمان ، جایگاه موسى کلیم است و کربلا، جایگاه شجره مقدّس ‍ او.
آسمان ، جایگاه عیسى مسیح است و کربلا، ولادتگاه او.(
آسمان ، جایگاه بلندى است که خورشید فروزان در آن است و گاه دچار گرفتگى مى گردد؛ امّا خورشید نور افشان چهره امام حسین علیه السلام هر آنچه کار بر او سخت تر و لحظات وصال نزدیکتر مى گشت ، پرتو جهان افروزش درخشنده تر مى نمود.
آسمان ، جایى است که ماه ، آن شمع شب افروز و سمبل زیبایى را در خود دارد و کربلاى امام حسین علیه السلام ماه شب افروز بنى هاشم را، که چون ظلمتها، میان او و خورشید جهان افروز وجود سالارش حسین علیه السلام در میدان جهاد حایل شدند، دچار گرفتگى شد.
آسمان ، بلند است که صفحه اى نیلگون دارد و حسین علیه السلام سر و چهره و پیکرش ، گلگون .
آسمان ، داراى سیّارات هفت برادران است و کربلا نیز، داراى سیّارات هفتگانه از فرزندان قهرمان على علیه السلام و هفتاد و دو تن از یاران ارجمند فرزندش امام حسین علیه السلام که با سرهاى نورانیشان در شهرها، سیر کردند.
آسمان ، داراى هزاران ستاره آشکار و انبوه بى شمارى از ستارگان نهانى است که هرکدام داراى نقش خاصّ خویشند و پیکر پاک امام حسین علیه السلام داراى هزاران زخم آشکار شمشیر و نیزه و تیر و جراحات بى شمار نهانى است که هر کدام باعث لطفى از الطاف خاصّ خداست .
آسمان ، داراى ستاره قطبى و ستاره هاى هفت برادران است که بر گردَش مى چرخند و کربلاى امام حسین علیه السلام سرزمینى است که قطب امامت و ولایت در آنجاست و با شیون و گریه برگرد پیکر به خون آغشته اش طواف مى کنند.
آسمان ، ستارگانى دارد که گویى حامل سر هستند و کربلا، دارنده سرهاى مقدّسى است که شهر به شهر سیر داده شدند.
آسمان ، بیت المعمور دارد که پیش از بناى پرشکوه صراخ و کعبه است و هر روز هفتاد هزار فرشته ، بر گردَش مى گردند و کربلاى حسین نیز سرزمین مقدّسى است که فرشتگان بر گرد قبر سیّد و سالار انسانیّت طواف مى نمایند.
آسمان ، داراى کهکشانها و ستارگان بى شمار است و امام حسین علیه السلام نیز داراى کهکشانهایى از زخمهاست که در روز رستاخیز با همانها محشور مى گردد و این از ویژگیهاى او براى نجات گناهکاران است ... .
از زمین 
خداوند به امام حسین علیه السلام زمین مقدّسى را عنایت فرمود و آن را بر دیگر زمینها شرافت و برترى بخشید(271) علاوه بر آن در وجود خود آن گرامى همه ویژگیها و صفات پسندیده یک سرزمین پربرکت و مقدّس را قرار داد و از زمین هر آنچه شایسته بود، به او ارزانى داشت .
براى نمونه : زمین ، معدن طلا و نقره و جواهر است و حسین علیه السلام معدن قصرهایى از لؤ لؤ و یاقوت و طلا و نقره .
زمین ، جایى است که خداوند در آن از هر نوع گیاه خرّم و پرطراوت براى مردم مى رویاند و امام حسین علیه السلام پیشواى بزرگ و برجسته اى بود که خداوند همه مایه ها و ضرورتها و بایستگیهاى کامیابى و نیک بختى انسانها را در وجود مبارک و زندگى پرافتخارش رویانده بود.
زمین ، جایگاهى است که خداوند آن را براى مردم گاهواره آرامش ساخت ؛ در زندگى خویش بر روى آن استقرار مى یابند و پس از مرگ نیز آرامگاه آنان است و امام حسین علیه السلام را نیز براى استقرار جاودانه انسانها در بهشت ، گاهواره آرامش و آسایش قرار داد و قبر شریفش را کفایت کننده شیعیانش در زندگى و مرگ .
از هوا و فضا 
از این دو نعمت ارزنده نیز بهترینها را به امام حسین علیه السلام ارزانى داشته است .
از قبر شریف آن حضرت تا آسمان برافراشته ، این فضا و هوا را به آن حضرت ارزانى داشته و براى آن ویژگیهایى مقرّر داشته است .
1 آنجا را جایگاه رفت و آمد فرشتگان 
و راه بالا بردن اعمال شایسته زائرانش ساخت .2 آنجا را مسیر صعود کارهاى شایسته اى ساخت که همانندش ‍ از هیچ نقطه دیگر زمین به آسمان بالا، نخواهد رفت .
3 آنجا را فرودگاه رحمت خاصّ خود ساخت که همانندش در نقطه دیگرى فرودنمى آید.
4 و دیگر اینکه آن جا را محل صعود فیض زمینیان براى آسمانیان و معراج فرشتگان قرار داد.

از آبها 
امام حسین علیه السلام نیز همانند دیگر انسانها داراى این حق انسانى بود که از آب گوارا، که خداوند براى هر موجود زنده اى آفریده است ، بنوشد، امّا از آنجایى که به خاطر دفاع از حق و عدالت ، این حق انسانى از او سلب شد، خداوند چهار نوع از آبها را به آن حضرت عنایت کرد و براى او در آنها حق قرار داد:
1 نخست آب گوارا و جاودانه کوثر را، براى رفع عطش او و یاران شهیدش قرار داد و آنان را در واپسین لحظات شهادت که بر خاک نینوا افتاده بودند، سیراب ساخت . همان گونه که از فرزند گرامى حسین علیه السلام روایت شده است که ، در لحظات آخرین ، خطاب به پدرش گفت :
(پدرم ! این نیاى بزرگم پیامبر است که مرا از آب گوارایى که دیگر تشنه نخواهم شد، سیراب ساخت .)

و نیز از همین آب کوثر براى کسانى که بر حسین علیه السلام سوگوارى مى کنند بهره اى قرار داد که در روز رستاخیز خواهند نوشید.
البتّه براى بسیارى از کارهاى شایسته این پاداش بزرگ را وعده فرموده اند، امّا از ویژگیهاى آن حضرت در این مورد آن است که چشمه کوثر از نوشیدن سوگواران او بر خود مى بالد و شادمان مى گردد.

2 دوّمین نوع از آبهایى که به آن حضرت عنایت شده است ، آب حیات است ، که در بهشت با قطرات اشکهایى که بر او ریخته شده است ، در هم آمیخته و شیرینتر و گواراتر مى گردد، همان گونه که در روایات آمده است .
3 دیگر اشک چشمها را نثار او ساخته است ، چرا که کشته اشکهاست و با شنیدن نام و یاد و مصیبت او، سیلاب اشکها جارى مى گرددهمچنان که با نظاره به شهادتگاه و با استشمام بوى تربت مقدّسش ، که در بخش گذشته از آن سخن رفت .
4 و سرانجام اینکه بر همه دوستانش مقرّر شد که به هنگام نوشیدن آب سرد و گوارا، اوج فداکارى و عظمت او را به یاد آورند و درس گیرند. خودش در این مورد فرمود:
(شیعیانم ! هنگامى که آب شیرین و گوارایى نوشیدید، به یاد مظلومیّت من باشید.)

امام صادق علیه السلام فرمود:
(هرگز آب سردى ننوشیدم ، مگر اینکه حسین را به عظمت یاد کردم .)

حقوق چهارگانه اى که در رابطه با آبها، براى آن گرامى مقرّر شد، ممکن است به یکى از دو دلیل زیر باشد:
نخست ممکن است بدان دلیل باشد که آن حضرت در رابطه با نعمت حیاتى آب از جهات چهارگانه اى مورد ستم قرار گرفت و از حقوق انسانى خویش محروم شد؛ چرا که :
اوّلاً: براساس روایات متعدّد، همه انسانها در سه چیز شریکند، که یکى از آنها نعمت آب است .
به همین دلیل خوردن آب از نهرهاى تملّک شده ، گرچه تملّک کننده اجازه ندهد، نیاز به اجازه ندارد.
و سیراب ساختن دیگران نیز گرچه کافر باشند، همان گونه که در روایت مصادف از امام صادق علیه السلام در راه مکّه آمده است ،
از کارهاى مستحبّ است و حقوق انسانى همه انسانها.
ثانیاً: در نگرش اسلامى همه موجودات زنده از این حق حیاتى برخوردارند که از نعمت آب بهره ور گردند، به همین جهت است که در شرایطى که جان حیوان یا پرنده اى ، به خاطر تشنگى به خطر افتد، باید براى عبادت خدا تیمّم کرد و از آب حتّى براى وضو نیز نباید استفاده کرد.
ثالثاً: آن حضرت به دلایلى از جمله : سیراب ساختن مردم کوفه در صفّین 
و در قادسیّه به هنگام برخورد با لشکر حرّ و به هنگام روى آوردن خشکسالى بر مردم کوفه بر آنان حقّ مهمان نوازى و احترام وسیراب ساختن خود و همراهانش را یافته بود.
و سرانجام این که در نهر فرات ، حق انکارناپذیرى داشت ؛ چرا که از هدایاى خدا به مادرش فاطمه علیها السلام دخت گرانمایه پیامبر صلى الله علیه و آله به هنگام پیمان زندگى بستن با حضرت على علیه السلام بود.

سوگمندانه ، هیچ یک از این حقوق را در مورد او رعایت نکردند، تا جایى که قطره اى از این نهر آب را براى فرزند خردسال خویش ‍ طلب کرد و با این که کودکش را در سخت ترین شرایط تشنگى مى نگریستند، ذرّه اى عاطفه و انسانیّت از خود نشان ندادند. آنگاه براى اتمام حجّت براى خود آب خواست که به خود او نیز ندادند و آن گرامى با لب تشنه جان داد.
ما خلت قبلک بحراً مات من ظماءآه ! هرگز پیش از این فکر نمى کردم که دریایى پهناور و عمیق از تشنگى جان دهد و هرگز نمى پنداشتم که گلّه شتران ، شیر بیشه شجاعت را از آب دور سازند.
دوّمین دلیل از حقوق چهارگانه آن حضرت ، در رابطه با آبها، ممکن است این باشد که : تشنگى شدید و بستن آب بر روى او، در چهار عضو از اعضاى بدن او اثر عمیقترى نهاد، لبها، از شدّت تشنگى خشک وپژمرده شد و جگر به خاطر نرسیدن آب تکّه تکّه ....
آن گرامى ، روز جاودانه عاشورا، بارها براى اتمام حجّت از سپاه اموى آب طلبید، امّا تنها آخرین بار بود که با دست شستن از زندگى و آگاهى بر این حقیقت که دشمن نیز مى داند که امام حسین علیه السلام با انبوه زخمهاى پیکر و جراحات قلبى اش دیگر شهادتش قطعى است ، این حالت جانسوز را آشکار ساخت که :
الا ن اسقونى قطرة من الماء
هان اى سپاه اموى ! به من کمى آب بدهید که جگرم از شدّت تشنگى پاره پاره شد ....
و نیز به گونه اى که در روایت آمده است ، از مجروح شدن زبان به خاطر فشار تشنگى 
و حرکت شدید غیر ارادى و تار شدن دیدگان نیز سخن رفته است ، درست همان گونه که جبرئیل به آدم خبر داد که :
(اى آدم ! کاش گرامى فرزندت را مى نگریستى که فریادش از شدّت تشنگى به آسمان بلند است و عطش در کران تا کران وجودش اثر نهاده ، امّا به او آب نمى دهند و بر آبى که به آسانى در دسترس همگان است ، نسبت به آن حضرت بخل مى ورزند.)

ابکوا شهیداً بالدّماء مزّمّلا

 

لو کانت له جراً میاه الابحر


شما اى مردم ! بر شهید به خون آغشته اى که چشمان پیامبر بر او سیلاب اشک جارى ساخت ، خون گریه کنید. بر شهید تشنه کامى که اگردریاها مرکب شود نمى تواند ارزشهاى والاى الهى و انسانى اش را به شمار آورد.
از درختان 
از عالم گیاه و نبات و درختان نیز بهترینها به امام حسین علیه السلام ارزانى شده است .
مى دانیم که بهترین درخت ، همان درخت مقدّسى است که موسى به هنگام بعثت از آنجا ندا داده شد که :
اِنَّنى اَنَا اللّهُ
هان اى موسى ! خداى یگانه من هستم ، خدایى جز من نیست پس ‍ مرا بپرست .
و در روایت آمده است که : (آن درخت در نقطه اى بود که اینک قبر شریف اوست .)
و نیز بهترین درخت خرما، همان بود که به مریم الهام شد که :
وَ هُزّى اِلَیْکِ
هان اى مریم ! اى بانوى برگزیده و پاک ! این درخت خرما را بجنبان تا خرماى تازه برایت فرو ریزد.
و عیسى علیه السلام در کنار آن ، جهان را به نور خویش روشن ساخت و در روایات آمده است که : (آن نخل خرما نیز در کربلا بود.)
از دریاها 
از دریا نیز به آن حضرت بهره خاصّى ارزانى شده است .
در شهادتش فرشته دریاها، به همه موجودات آب زى ندا داد که :
(اینک لباس غم و اندوه بپوشید که فرزند گرانمایه پیامبر را به شهادت رساندند.)

از کوهها 
پر شرافت ترین کوهها، طور سینا است و در روایت به قبر شریف آن حضرت اطلاق شده است به همانجایى که کشتى نجات انسانیت در آنجا لنگر انداخت .
امید، که ما نیز به برکت آن ، از گردابها رهایى یابیم ، چرا که وقتى به شرایط تأ مل کردیم ، دیدیم هم اکنون وضعیت ما، به گونه اى است که امیرمؤ منان علیه السلام ترسیم کرد و فرمود:
(به راستى که دنیا، شما را همانند کشتى طوفان زده اى که بر امواج دریاهاى بى کرانه به لرزه درآمده است ، مى لرزاند. آنچه از آنها به کام دریا رفت ، نجات نخواهد یافت و آنچه نجات یابد، تازه به سوى هلاکت گاه خویش ، گام مى سپارد.)
و ما در این شرایط بحرانى نمى دانیم که اگر غرق شدیم از آن کسانى خواهیم بود که به دوزخ خواهیم رفت یا به سوى بهشت ؟
آرى ! سرنوشت این کشتى طوفان زده ، براى ما روشن نیست ؛ امّا این قطعى است که اگر به گونه اى در لنگرگاه امام حسین علیه السلام لنگر اندازد، امید نجات و سلامت خواهدبود.
از آدمیان 
خداوند از میان بندگانش ، به آن حضرت ، یارانى عنایت فرموده است که به تعبیر خودش ، شایسته تر و وفادارتر از آنان را، به پیشوایى ازپیشوایان نور، عنایت نفرموده است ؛(294) که این واقعیّت با نگرش به فداکارى و جوانمردى آنان در حماسه جاودانه عاشورا به خوبى جلوه گر است .
و نیز از میان انسانها، انبوه شیفتگان و شیعیانى را به او داده است که نسبت به وجود گرامى او مهر و محبّت ویژه اى دارند و آن را به گونه اى ابراز و آشکار مى سازند که گاه با هیچ معیار و ملاک مادّى سنجش پذیر نیست .
و گاه چنان سرمست مهر او مى شوند و در سوگوارى بر او، به کارهایى دست مى زنند که نه تنها با تقرّب به خداى امام حسین علیه السلام نمى سازد، بلکه سر از نافرمانى او در مى آورد؛ همان گونه که برخى در عاشورا به یاد نام و عزادارى آن حضرت ، به خود صدمه مى زنند و یا خود را زخمى مى سازند.
به طورى که گزارش شده است در برخى نقاط گیتى گروهى از شیفتگان به آن حضرت در روز جانسوز عاشورا، ضمن وارد آوردن صدمات و جراحات بر خود، کانالى را حفر نموده و آن را مملوّ از موادّ آتش زا مى سازند و پس از مشتعل ساختن آن ، به شیوه خاصّ عزادارى و سوگوارى خود، بر سر و سینه زنان ، به درون آتشهاى شعله ور مى روند و از حرارت عشق به آن حضرت ، چنانند که گویا آتش در آنان اثر نمى گذارد و خود با صراحت مى گویند که ما حرارت آتش را احساس نمى کنیم .
از جنّیان 
از این موجود دستگاه آفرینش نیز خداوند یاران بسیارى به آن حضرت داده است .
گروهى از آنها، به هنگام حرکت او از مدینه به سویش آمدند که فرمود:
الوعد حفرتى وبقعتى
وعده گاه ما کربلاست ، هنگامى که آنجا فرود آمدم ، به زیارتم بیایید.
یاران دیگرى از آنان روز جاودانه عاشورا به یاریش شتافتند که آن حضرت به دلیل گزینش شهادت ، به آنان اجازه پیکار نداد.
گروهى از آنان ، شب یازدهم محرّم آمدند که با پیکر غرق به خون او برروى خاک روبرو شدند.
و نیز بسیارى از آنها براى امام حسین علیه السلام سوگوارى مى کنند و مردان و زنان و دخترانشان در کربلا و در کنار پیکر مقدّسش به صورت نثر و نظم بر آن حضرت مرثیه سرایى کردند و در کنار حرم پیامبر صلى الله علیه و آله و در بصره و کوفه و بیت المقدس و ... بر او عزادارى نمودند، همان گونه که انبوهى از آنان خبر شهادتش را به همه جا رساندند و در همه اقطار گیتى بر شهادت او شیون کردند و زنانشان به هنگامى که پیکر مقدّس او به خون آغشته و بر خاک افتاده بود، اینگونه برایش نوحه سرایى کردند:
زنان جنّ، در سوگ پیشواى بزرگ انسانیّت امام حسین علیه السلام غرق در غم و اندوه مى گریند.
و بر او ندبه مى کنند چرا که این مصائب ، بسیار بزرگ است .
و لباس سیاه به نشانه عزادارى و سوگوارى بر امام حسین علیه السلام برتن کرده اند.
از حیوانات  
حیوانات وحشى ، در سوگ آن حضرت به اراده الهى سوگوارى کردند. این مطلب در دو روایت از حضرت مسیح رسیده است که خواهد آمد.
از پرندگان 
پرندگان نیز، به اراده الهى ، با گزارش شهادت او، بر دیگر پرندگان اقطار گیتى بر او سوگوارى کردند و به منظور سایبان ساختن و جلوگیرى از تابش خورشید سوزان عاشورا بر پیکر به خون خفته اش ، بالهاى خود را بر روى پیکرش گستردند و در مدینه و کنار قبر پیامبر، در سوگ او ناله هاى جانسوز سر دادند.
از حیوانات اهلى 
در میان حیوانات اهلى ، مرکب پیامبر (مرتجز) به آن حضرت اختصاص یافت .
این حیوان باوفا در تشنگى صاحبش بدو تأ سّى جست و روز عاشورا هنگامى که امام حسین علیه السلام پس از پیکار شدید و قهرمانانه اى ، ستونهایى از سپاه اموى را درهم شکست و به آب دست یافت ، این حیوان نیز لب بر آب نهاد، امّا منتظر بود که نخست صاحبش بنوشد. آن حضرت خطاب به آن حیوان فرمود:
(تو تشنه اى و من نیز تشنه ، خداى را سوگند تا تو آب ننوشى من نخواهم نوشید.)
حیوان سرش را بلند کرد بدین معنا که ، تا تو ننوشى من نمى نوشم .
امام حسین علیه السلام فرمود: (بنوش ! من هم مى نوشم .)
آنگاه دست مبارک ، به سوى آب گشود تا بنوشد که سپاه شوم اموى به سوى خیمه ها هجوم برد و آن حضرت آب را ریخت و براى دفاع از حرم خدا و پیامبر به عجله از شریعه خارج شد.
آرى ! این حیوان حقّ شناس به اراده الهى از بیدادگرى سپاه اموى ناله جانسوز سر داد و فریاد مظلومیّت و دادخواهى او را، از شقاوت کسانى که فرزند پیامبر خویش را به جرم دفاع از حقّ و عدالت به خاک و خون کشیدند، طنین افکن ساخت و در حالى که پس از شهادت او از آن حضرت دفاع مى کرد خبر شهادتش را به خاندانش آورد.
و نیز شتر ویژه پیامبر به آن حضرت اختصاص یافت ، که روز عاشورا بر آن نشست و براى دشمن سخن گفت . آن گاه دستور داد حیوان را به جایگاه خود بردند و تا شهادت امام حسین علیه السلام آنجا بود. امّا، پس از انتشار خبر شهادتش این حیوان آنقدر سرش را بر زمین کوبید که جان داد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان