سیدعباس صالحی سه دغدغه جدی را تشریح کرد؛ کاهش سرمایه اجتماعی، گسست نسلی و جنسیتی و فاصله یابی گروه‌های مرجع با دولت و حاکمیت

سیدعباس صالحی، وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی در نطق امروز خود در جلسه رای اعتماد مجلس شورای اسلامی، با بیان این که ایده مرکزی دولت دکتر پزشکیان، وفاق ملی است و این کانون معنایی، می‌تواند دولت  چهاردهم را از دولت‌های پیشین متمایز کند،گفت:با اتکا به ظرفیت نخبگان و اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه تلاش خواهم کرد در دولت چهاردهم در این حوزه مهم و کانونی ...

سیدعباس صالحی سه دغدغه جدی را تشریح کرد؛ کاهش سرمایه اجتماعی، گسست نسلی و جنسیتی و فاصله یابی گروه‌های مرجع با دولت و حاکمیت

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، متن کامل نطق وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت چهاردهم که بخش هایی از آن در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ضمن تسلیت سوگ اربعین حسینی، در آستانه هفته دولت هستیم و یاد شهیدان رجائی و باهنر و نیز شهیدان خدمت شهید رئیسی و همراهان ایشان و تمامی شهیدان را گرامی می‌دارم و برای روح پرفتوح حضرت امام علو درجات آرزومندم.

هم چنین از فرصتی که نمایندگان محترم در کمیسیون‌ها و امروز فراهم کردند بسیار سپاسگزارم و ادای سلام و احترام و ادب دارم به تمامی هنرمندان، سینماگران، نویسندگان و شاعران، روزنامه‌نگاران و اصحاب رسانه، ناشران کتابفروشان و چاپخانه‌داران، فعالان فرهنگی خارج از کشور، کتابداران، فعالان عرصه‌های دینی، قرآنی،مساجد و کنشگران فرهنگ عمومی وفرهنگ وهنر اقوام و دیگر اقشار به‌ویژه پیشکسوتان و نام‌آوران این حوزه‌ها که نقش مهمی در پایائی و مانائی فرهنگ و هنر ایران زمین داشته و دارند، امیدوارم که بتوانیم با همراهی و مشارکت آنان فصل نوی را رقم بزنیم.

همچنین ضمن ادای تکریم و احترام به وزرای پیشین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تقدیر از خدمات و زحماتی که داشته‌اند، وظیفه می‌دانم که بطور خاص یاد کنم از کارکنان خدوم وزارت فرهنگ اسلامی و سازمان‌های وابسته و نیز از کتابداران عزیز که با حداقل امکانات زیرساختی و جاری و به‌ویژه معیشتی، دلسوزانه و مجاهدانه در خدمت فرهنگ و هنر ایران بوده و هستند.

از ریاست جمهور دانشمند و مردمی جناب آقای دکتر پزشکیان سپاسگزارم که فرصت تجدید خدمت را به اینجانب دادند و یادآور می‌شوم که ایده مرکزی دولت چهاردهم، وفاق ملی است این کانون معنایی، مهم‌ترین نکته‌ای است که می‌تواند دولت ایشان را از دولت‌های پیشین متمایز کند.

به نظر می‌رسد که نظریه «وفاق ملی» را در 2 سطح باید امتداد نظری و عملی داد: در سطح نظام حکمرانی کشور و در سطح رابطه دولت ـ ملت.

در بخش اخیر، دغدغه‌های جدی وجود دارد:

* کاهش فزاینده و مخاطره‌آمیز سرمایه اجتماعی اعتماد به نظام حکمرانی و دولت

* گُسست‌های نسلی و جنسیتی و... در کشور

* فاصله‌یابی گروه‌های مرجع و تأثیرگذار اجتماعی با دولت و ارکان حکمرانی

بی‌تردید یکی از وزارتخانه‌های پیشران برای رفع و یا کاهش این دغدغه‌ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

اینجانب در پرتوی هدایت و نگرش‌های جامع و راهبردی مقام معظم رهبری و با استفاده از راهنمایی‌ها و دلسوزی‌های مراجع عظام تقلید و با اتکا به ظرفیت نخبگان و اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه تلاش خواهم کرد که در دولت چهاردهم در این حوزه مهم و کانونی یعنی وفاق ملی در سطح دولت ـ ملت مؤثر و سهیم باشم.

تجدید و تحکیم و تکمیل مناسبات دولت ـ ملت فرع بر شناخت تغییرات اجتماعی وسیعی است که شاهد آن هستیم.

عناصر ثابت هویت اجتماعی ایران

1ـ دین و دینداری: علی‌رغم پاره‌ای از اتفاقات در حوزه دین و دینداری، بخش مهمی از هویت ایرانی ما در این حوزه قرار دارد هم در حوزه باورها و هم در حوزه مناسک و رفتار جمعی و فردی به عنوان نمونه در پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان سال 1394  70 درصد جمعیت 29ـ15 و 8/79 جمعیت 49ـ30 و 89 درصد جمعیت 50 سال به بالا گفته‌اند که همیشه یا اکثر اوقات نماز می‌خوانند.

2ـ زبان و ادبیات فارسی: زبان فارسی در طول تاریخ ایران زمین، زبان انتخابی سرزمین‌های بزرگی از جهان و یکی از مهم‌ترین عناصر ارتباط و هویت ایرانی است.

3ـ تنوع جغرافیایی، قومی، زبانی: حضور اقوام گوناگون در ایران با بیش از 50 زبان و گویش محلی یکی از ابعاد رنگین کمانی اقلیم و فرهنگ ایرانی است. وحدت در کثرت که در درون مرزهای ایران قرار دارد، در منطقه و جهان کم نظیر است.

4ـ همزیستی ادیان و مذاهب در ایران: ادیان توحیدی (اسلام، مسیحیت، یهودیت، زرتشتی، صابئین و...) در ایران، زیست مسالمت‌آمیز و همدلانه داشته و دارند. همچنین مذاهب گوناگون اسلامی در طول تاریخ ایران و پس از انقلاب اسلامی چنین همزیستی داشته اند. نگرش‌های امام و مقام معظم رهبری همیشه در این زمینه نقش پیشران را داشته و دارند.

تغییرات اجتماعی معاصر در ایران

1ـ تحصیلات دانشگاهی: در فاصله 1355 تا 1395 تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در جامعه 20 سال به بالا از 2 درصد به 18 درصد رسیده است.

شکل‌گیری این طبقه متوسط علمی ـ فرهنگی با پیامدهای گوناگون همراه بوده است.

طبقه متوسط علمی ـ فرهنگی معمولاً با خصوصیات زیر همراه است:

ـ کنجکاوی ـ روحیه نقد و انتقادی ـ سبک زندگی متفاوت با طبقات بی‌سواد و کم سواد ـ تعامل‌گرایی با جغرافیا و فرهنگ‌های بیرونی و...

2ـ جامعه زنان: نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب 3/35 و در سرشماری 95، 4/93 بود.

آمار دانش‌آموزان سال 57، نسبت دختران 0/34 اما در سال‌های 400ـ99،  8 میلیون پسر و 5/7 میلیون دختر.

تعداد دانشجویان زن در سال 50ـ49،  190 هزار و 27 و در سال 1400، 5/1 میلیون بود (56 برابر)

شکل‌گیری طبقه متوسط علمی ـ فرهنگی زنان، طبعاً پیامدهایی را داشته و دارد:

* سطح توقع در اشتغال رسمی

در 5 سال گذشته، (400ـ95) نرخ اشتغال مردان 4/61 و زنان 9/13

و در سال 97، نرخ بیکاری زنان تحصیلکرده 1/28 و مردان تحصیلکرده 9/12 بوده است.

* سطح توقع زنان در مدیریت‌های میانی و عالی نظام حکمرانی

* سطح توقع زنان در پاره‌ای از امور مربوط به حقوق و سبک زندگی.

3ـ تغییرات در نوع و میزان مصرف فرهنگی: (پیمایش پژوهشگاه فرهنگ، هنر وارتباطات1400)

1ـ3ـ میزان استفاده روزانه از اینترنت:

60 درصد جامعه ایرانی استفاده از اینترنت دارد

و در دانشگاهیان 4/92

و در جوانان 3/82

9/23   2 تا 4 ساعت و 8/14 بیش از 4 ساعت

2ـ3ـ در نوع مصرف:

* فعالیت در شبکه‌های اجتماعی 67 درصد

* جستجو و دانلود فیلم   5/23 (جوانان، 2/28)

* موسیقی 2/38 (جوانان، 4/43)

* مرور اخبار و نشریات 4/20

بواسطة تغییرات یاد شده وموارد مشابه مناسبات دولت ـ ملت چونان آغاز انقلاب ویا حتی یک دهه پیش نمی توان باشد.

در این تغییر مناسبات، نقش" فرهنگ و هنر ورسانه"  به عنوان یک مفصل اجتماعی اهمیت پیدا می کند و طبعاً نقش اصحاب فرهنگ و هنر به عنوان سکانداران این عرصه اهمیت مضاعف دارد.

تغییرات اجتماعی یاد شده اقتضای آن را دارد که در حوزه فرهنگ و هنر:

* برنامه‌ریزی و اقدامات فرهنگی، مشارکت محور باشد و نه دستوری

* حرمت و تکریم منزلتی ذی‌نفعان به‌ویژه نخبگان و ناموران  مورد اهتمام قرار گیرد

* بازتعریف و رعایت حقوق فرهنگی ایشان در دستور کار جدی باشد.

* نهادهای صنفی و مدنی اصحاب فرهنگی و هنری نقش مهّمی در میانجی‌گری این وفاق ملّی دولت ـ ملت دارند و بایستی در توسعه و تقویت آن کوشید.

برنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در افق وفاق ملی، تنظیم شده و ارائه گردیده است.

البته در تنظیم این برنامه به تغییرات و گاه چالش‌های متعدد دیگری توجه شده و در برنامه لحاظ گردیده است.

1. از یکسو چالش‌های حوزه دولت و فرهنگ است که هم نگرش تصدی‌گرایانه حداکثری دولتی و هم نهادهای موازی فرهنگی در تصمیم‌گیری و اجرا مانع جدّی پیشرانی وزارت فرهنگ بوده‌اند.

2. از سوی دیگر چالش‌های حوزه فرهنگ و اقتصاد است که هم سهم فرهنگ از بودجه عمومی دولت، عمدتاً سهم حداقلی بوده و هم سهم مصرف فرهنگی در اقتصاد خانوار بسیار کمرنگ است.

3. اتفاق سوم هم مناسبات حوزه فرهنگ و فناوری است که با گوشی‌های هوشمند و تحولات فناورانه، مصرف فرهنگی در بخش‌های گوناگون از مخاطب محور به کاربر محور تبدیل شده‌اند. همچنین انفجار اطلاعات و محتوا در فضای مجازی، ظهور کسب و کارهای جدید فرهنگی ـ هنری در فضای مجازی محو شدن مرز های جغرافیایی در فضای مجازی و... موجب شده‌اند که ضمن فرصت‌سازی‌های جدید، نیاز به نظام تازه حکمرانی فرهنگی پدید آید.

البته یادآور می‌شوم که در افق درون دستگاهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم چالش‌های جدّی وجود دارد که بخش عمده آن به کمبود جدّی منابع مالی، منابع انسانی، زیرساختی و ضعف ساختار جاری باز می‌گردد که هم در انگیزه‌های مدیران و کارکنان اختلال جدّی آفریده و می‌آفریند و هم در خدمت مناسب به اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه مشکل می‌سازد و در نتیجه به نارضایتی ایشان می‌انجامد.

برنامه مردمی سازی و عدالت فرهنگی

یکی از موضوعات مهم مورد توجه رئیس جمهور در انتخابات اخیر، حق، عدالت و رضایت مردم بود. حق و عدالت محدود به حوزه‌های سیاسی و اقتصادی نیست، اغلب فضاهای فرهنگی و هنری در تهران و شهرهای بزرگ قرار دارند، بیشترین آثار فرهنگی و هنری ملی در تهران و برخی از مراکز استان‌ها تولید می‌شوند، گرچه سرانه فضاهای فرهنگی و هنری در تهران و شهرهای بزرگ ناکافی است، اما محرومیت روستاها و شهرهای کوچک از فضاهای و رویدادهای فرهنگی و هنری بسیار آزار دهنده است، با این که روستاها و شهرهای کوچک ایران از نظر برخورداری از سنت‌های ادبی و آیین‌های هنری بسیار غنی هستند، توجه به شهرهای کوچک و روستاها و تحقق عدالت فرهنگی، از اولویت‌های جدی در دولت چهاردهم خواهد بود و شعار «ایران فقط تهران نیست» هم چنان تابلوی راه‌مان خواهد بود.

 هم چنین احیای گنشگری فراگیر مردم در عرصه فرهنگ و هنر در پیشینه فرهنگی و تمدنی ایران اسلامی است.

این برنامه، با راهبردهای ذیل دنبال خواهد شد:

ـ میدان سپاری حداکثری به مردم و اهالی فرهنگ و هنر در تولید و عرضه فرهنگی

ـ کاهش جدی تصدی‌گری دولتی و شبه دولتی در تولید و عرضه فرهنگی

ـ تقویت و توسعه مجامع صنفی و تشکل‌های مردمی در فرایند حکمرانی فرهنگی و اقتصاد فرهنگ و هنر.

نوآوری فناورانه و تسهیلگری اقتصادی( با دو برنامه کاربست فناوری‌های نوین و رونق اقتصاد فرهنگ)

یکی دیگر از کارکردهای فرهنگ و هنر کارکرد اقتصادی آن است که در برنامه به تفصیل به آن اشاره کرده‌ایم. اقتصاد فرهنگ در جهان امروز برای کشوری مثل کشور ما اقتصاد نجات است. اقتصاد خلاق و اقتصاد فرهنگ از اقتصادهای رو به رو رشد جهان است که به طور متوسط سالانه 8/8درصد رشد را تجربه کرده است. برخی از کشورها به اندازه‌ی صادرات نفت ما از صنایع فرهنگی درآمد دارند.

سهم صنایع فرهنگی در اقتصاد جهانی تقریباً با صنایع بزرگ و پردرآمدی مانند فولاد، نفت و خودرو برابر است. خودرو 4درصد، نفت 8/3درصد، فولاد 2/3درصد و صنایع خلاق 5/3درصد از اقتصاد جهانی سهم دارند.

با این حال باید توجه کنیم که وقتی از اقتصاد فرهنگ یا صنایع خلاق سخن می‌گوییم، تحولات فنآورانه تمام ساحت‌های زندگی ما از جمله فرهنگ و هنر را تغییر داده است.

نگاه ما همیشه عقب‌تر از تحولات است و برای همین عکس‌العملی و منفعلانه است. ما منتظر می‌مانیم اتفاقی رخ دهد تا درباره‌ی آن چاره‌اندیشی کنیم.

ما اکنون در جهانی زندگی می‌کنیم که بسیاری از امور زندگی و فراغت ما در صفحه‌های گوشی‌های هوشمند پیگیری می‌شود. تولید و مصرف فرهنگی و ذائقه‌سازی در این بسترها شکل می‌گیرد.

امروز از اقتصاد پلتفرمی سخن می‌گویند و از نقش هر روز به گسترش هوش مصنوعی در تولید هنری و حتی ادبی. جهان به سرعت در حال تغییر است و ما بدون توجه به این تغییرات نمی‌توانیم در مدیریت فرهنگی حضوری موثر داشته باشیم.

برنامه‌ی بهبودی تنظیم‌گری و مقررات گذاری بر بستر فنآوری‌های نوین در چنین فضایی ضرورتی آشکار است. با این حال توجه داریم که برنامه‌ریزی و مدیریت فرهنگی در جهان شبکه‌ای با مدیریت پیش از آن متفاوت است. برنامه‌ریزی فرهنگی در این جهان سلسله مراتبی  و بالا به پایین نیست، بلک مشارکتی است. اما مهم‌تر از آن فرصت‌هایی است که جهان شبکه‌ای برای مشارکت هنرمندان و نویسندگان ایرانی در تولید و نشر جهانی آثار فرهنگی و هنری فراهم کرده است.

در مواجهه با فنآوری نیاز به نگاهی آینده نگرانه و پیش‌بینی تحولات آتی برای برنامه‌ریزی و استفاده از فرصت‌های فنآورانه داریم. تجربه برخی از کشورها مثل ترکیه، کره جنوبی در استفاده از فنآوری برای توسعه اقتصاد فرهنگ نشان می‌دهد که ایران با ظرفیت‌هایی که دارد، می‌تواند تهدیدهای فنآوری را به فرصت تبدیل کند و از موقعیت مصرف کننده به موقعیت مشارکت کننده در تولید تبدیل کند.

انگلستان در برنامه چشم انداز 2030 صنایع خلاق، دستیابی به هدف صادرات 60 میلیارد پوندی، اشتغال 7/2میلیون نفری در مشاغل خلاقانه و ایجاد بیش از 1000 کسب و کار خلاق با درآمد بیش از 100 میلیون پوند را دنبال می‌کند.

در سند راهبردی امارات برای صنایع فرهنگی و خلاق از سال 2021 تا 2031 افزایش 100 درصدی اشتغال خلاق و 140 هزار شغل پیش‌بینی شده است.

درآمد ترکیه در سال 2022 میلادی از صادرات سریال 600 میلیون دلار بوده و درآمد کره جنوبی  در دو سال پیش از آن 10/8 میلیارد دلار و ژاپن 10/7دلار از پویانمایی درآمد داشته است.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت و نظارت از آثار فرهنگی و هنری را برعهده دارد،‌اما در وضعیت کنونی توجه به نقش اقتصادی آثار فرهنگی و هنری در کنار نقش فرهنگی آن ضرورتی آشکار است. برنامه‌ی رونق اقتصاد فرهنگ و صادرات فرهنگی باتوجه به این ضرورت طراحی شده است. اما توجه داریم که رونق اقتصاد فرهنگ و صادرات فرهنگی کار دولت نیست.

رونق اقتصاد فرهنگ و صادرات فرهنگی نیازمند زیرساخت‌های حقوقی و فنآورانه است و این وظیفه‌ی دولت است.

بنابراین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دوره وزارتخانه‌ی نوآوری و تسهیلگری و پیشران در اقتصاد فرهنگ و صنایع فرهنگی خلاق خواهد بود.

برنامه پاسداشت و تقویت اصالت وهویت ایرانی ـ اسلامی

این برنامه را می توان متضمّن جهت گیری ومعنامندی3 برنامه قبل دانست.

واقعیت این است که در غیبت هنرمندان وانفعال ما، ترکیه ای ها و کره ای ها  پیشخوان های فرهنگی منطقه و بخش قابل توجه از جهان را به تصرف درآورده اند و در نتیجه ما ظرفیت، نقش تاریخی و فرصت های جهانی مان را در عرصة فرهنگ از دست داده ایم وخود مصرف کننده تولیدات فرهنگی دیگران شده ایم . بایستی کوشید که با الهام از میراث غنی فرهنگ وهنر ایران اسلامی و نیز تمایزات و امتیازات اندیشه گرانسنگ ایرانی ـ اسلامی در حوزه های گوناگون دین، ادبیات، فلسه، عرفان، اخلاق و حوزه های دیگر انسانی ـ اجتماعی، فرصت های ازدست رفته بازیابی شود.

در این مسیر، همکاری و هم افزایی همه کسانی را می طلبد که دل در گروی ایران عزیز دارند چه در بخش تفکر و اندیشه ایرانی ـ اسلامی و چه در حوزه های پدید آورندگان فرهنگ وهنر ایرانی ـ اسلامی.

نقش‌های فرابخشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه‌ی فرهنگ دستگاهی فرابخشی است از جمله یکی از مهم‌ترین وظایف آن کمک به شفافیت و پیشگیری از فساد اداری است. احیای نقش فرابخشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پشتیبانی از دولت در اصلاح وضعیت موجود است.

یکی از مهم‌ترین مسایل کشور مفاسد اقتصادی و تخلفات مالی و تبعیض‌هاست. راه‌های مبارزه با خطاهای مالی و احتمال آلوده شدن به مفاسد اقتصادی شفاف کردن تمام روندها و مسیرهای مالی و حمایتی و توجه به تعارض منافع در این مسیر است.

براساس قانون؛ کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد؛ به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشکیل و دبیرخانه‌ی آن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر است.

یکی از اولویت‌های ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که کمک به تمام دولت است، توجه بیشتر به این قانون و تقویت دبیرخانه‌ی این کمیسیون است.

همچنین یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی است همچنان که فلسفه‌ی تشکیلش بوده، می‌تواند در شناسایی و توصیف مسایل و معضلات فرهنگی که گریبان کشور را گرفته است و دستیابی به راه‌حل‌های فرهنگی از تنش‌های فرهنگی بکاهد.

***

در پایان یادآور می‌شوم که برنامه‌های ارائه شده که در 7 عرصه فعالیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امتداد یافته و اقدامات عملیاتی برای آن طراحی گردیده است، علاوه بر اهتمام اینجانب و مدیران و کارکنان خدوم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیازمند الزامات فرا دستگاهی است و از جمله:

1. باز طراحی ساختاری حوزه فرهنگ که خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.

2. بازنگری و به روز رسانی قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ساختار این وزارتخانه.

3. باز طراحی نظام برنامه و بودجه عرصۀ فرهنگ و هنر و تقویت سهم بودجه فرهنگ از بودجه عمومی کشور

امیدوارم در پرتوی وفاق عمومی در نظام حکمرانی کشور و تعامل 4 ساله دولت و مجلس (که تقریباً با هم آغاز به‌کار دارند) شالوده‌ای مستحکم و بنایی رفیع برای فرهنگ کشور پدیدار شود.

 فرهنگی که به گفته امام راحل: مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی: فرهنگ مایه اصلی هویت ملت ها است، فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.

عزیزان! ما ملت بزرگ، متنوع و کهن ایران در برابر توفان‌ها، اگر هم سر خم کرده‌ایم دوباره سربلند ایستاده‌ایم و می‌ایستیم و هیچ قدرتی توان نابودی ایران را ندارد.

ایرانیان از دوران باستان همواره به عنوان ملتی بزرگ با فرهنگ و تجربه‌های متنوع و عمیق یکی از خالقان جهانی فرهنگ بودند. ایرانیان نقطه‌ی اتصال شرق و غرب و انتقال دهنده فرهنگ و دانش و هنر و داستان و شعر بودند و هستند.  نقش ایرانیان در گسترش اسلام در جهان بی‌بدیل است. فرهنگ اسلامی در سراسر سرزمین‌های اسلامی با حضور هنرمندان، نویسندگان، شاعران، دانشمندان ، فلاسفه و محققان و عالمان و دبیران ایرانی گسترش یافته است.

این پیشینه افتخارآمیز، اکنون نیز استمرار دارد. مردمان فراوانی در جای جای جهان، به دنبال شناخت و بهره­مندی از فرهنگ، هنر ایران و ایرانی هستند. هزاران هنرآموز و هنرمند با اتکای به معارف غنی فرهنگ ایرانی اسلامی، به آفرینش­های هنری می­پردازند. سینمای غنی به ویژه سینمای پس از انقلاب درخشش­های شایان توجهی داشته است. هنرمندان و فناوران در تولید پویانمایی و بازی­های رایانه­ای بر پیشانی این ملت و این مرز و بوم ظرفیت­های قابل توجهی دارند. موسیقی ایرانی، این سفیر بی کلام، مخاطبان زیادی را مسحور خود می­کند. این ظرفیت افتخارآمیز، بن­مایه بازآفرینی فرهنگ و هنر ایران اسلامی در حال و آینده خواهد بود.با عنایات الهی، چشم به راه گلبانگ ایران زرین فرهنگی خواهیم بود.

5757

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان