چهره با عظمت نماز

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

منابع مقاله:

کتاب : عرفان اسلامى جلد پنجم      

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

نماز، محکم ترین رشته الفت بین بندگان و خداست و واى بر آن بدبختى که از این پیوند با صفاى الهى جدا باشد و حیات و زندگیش از نور این عبادت، بى بهره بماند.

نماز، واقعیتى است که خداى مهربان عشق و محبت از انسان خواسته و نورانى ترین عمل در شبستان حیات بشر است.

نماز، ریسمان اتصالى است که همه هستى و موجودیت آدمى را، به ملکوت پیوند داده و مانند این منبع فیض، برنامه اى بهتر براى ایجاد ارتباط بین بشر و حق مطلق نمى توان یافت.

نماز، پناه بى پناهان، سنگر دردمندان، گلستان روح افزاى عاشقان، چراغ پرفروغ نیمه شب مشتاقان، صفاى دل مستان و سیر و سلوک آگاهان است.

نماز، برتر از همه عبادات، منعکس کننده تمام واقعیت ها، منبع برکات و کلید گشاینده مشکلات و شستشو دهنده خطرات از قلب و نور و روح عارفان و خالصان است.

نماز، زنده کننده جان، صفابخش حیات جاودان، روشنى راه رهروان، تکیه گاه سالکان، راز و نیاز عارفان، سرمایه مستمندان، دواى درد بى درمان، شعله دل بیداران، نواى قلب بى دلان، دلیل گمراهان، امید امیدواران، مایه شادى سحرخیزان، سوز جان سوختگان، حرارت روح افسردگان، مایه بقاى جان دستگیر انسان به موقع خطر و منجى بشر از تمام بدبختى هاست.

نماز، عمود دین، عصمت یقین، در رأس احکام دین، آیت مبین، نور جبین، زداینده اندوه غمین، برطرف کننده شرم شرمگین، دلگرمى دل مسکین و شادى جان اندوهگین است.

نماز، مایه قرب الهى است که بدون آن، جلب فیض خاص از پیشگاه با عزت ربوبى براى هیچ کس امکان ندارد.

نماز، حقیقتى است که کیمیاى حیات بدون آن بى سود است، بى خبران از نماز بى خردانند و محرومان از این مقام اسیر دست شیطانند، ثروتمندان بى نماز، تهیدستند و فقیران با نماز، ثروتمندان بزم وجودند.

نماز، روزنه اى به سوى بهشت و انسان فاقد آن هیزم جهنم است، میدان زندگى بدون نماز هم چون منطقه اى بدون خورشید و خانه اى که خالى از این حقیقت باشد، از رحمت خاص حضرت دوست جدا است، دل بى نماز جایگاه کبر و غرور و جان بى نماز تراکمى از ظلمت ها و پستى هاست.

نماز، حقیقت بندگى، اصل پایندگى، نبود آن مایه شرمندگى و سستى در آن علت سرافکندگى و نور آن حرارت بخش زندگى و فرار از آن ریشه شر و افسردگى

و اجراى آن عین آزادگى و اتصال به آن رها شدن از بردگى و وجود آن در میدان حیات عین سازندگى و نمازگزار واقعى دور از هر آلودگى است.

نماز، راهبر به سوى خوبى ها، ظاهر کننده درستى ها، نجات دهنده از پستى ها، علاج کننده نادرستى ها، شفاى مستى ها و درمان همه دردها است.

نماز، راهبر است که انجام آن وسیله قرب به داور و نسبت به عبادات دیگر هم چون جوهر و در دنیا و آخرت ناصر و یاور و بر تمام خوبى ها مصدر و واجب بر جمله افراد بشر است.

نماز، براى زندگى بهترین حاصل و فاقد آن موجودى ناقابل و کشتى نشینان حیات را ساحل و براى رهروان راه بهترین منزل و دل عشّاق حقیقى به آن مایل و روح پرواز را محمل و شمع روشنى بخش هر محفل و ثروت و غناى سایل و بین انسان و عذاب فردا حایل است.

نماز، در فرهنگ الهى ریشه و بنیان و براى صورت حیات به منزله جان و بهترین دستور و حکم قرآن و امر واجب حضرت سبحان و اجرایش بر همه کس سهل و آسان و نور صفابخش دل با ایمان و میوه باغ عرفان و از جانب حق به بندگان عالى ترین احسان و صحیفه حق را بهترین عنوان و دردها را علاج و درمان و راه انسان به سوى رضوان اللّه اکبر است.

نماز، عین هدایت، مغز ولایت، بهترین عنایت، برترین کفایت، محکم ترین وصایت، عالى ترین روایت، ریشه درایت، قابل رعایت، از عذاب الهى هر کس را کفایت، قرآن مجید را شدیدترین آیت، رساننده انسان به حقیقت بى نهایت و برپا دارنده آن داراى قابلیت است.

مو شکافى و تحلیل از حقیقت نماز، نیاز به نگاشتن کتاب ها دارد، انسان گویى با برخورد به نیت، تکبیرةالاحرام، حمد، سوره، رکوع، سجود، تشهد و سلام، به دریایى بیکران و بحرى بى ساحل برخورد کرده است.

تنها براى سوره مبارکه حمدش کتاب ها نوشته شده که هنوز به کنه با عظمت آن نرسیده اند!!

شرح و توضیح حقایق نماز و این سیر پرارزش معنوى فقط درخور پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله و امامان با کرامت علیهم السلام است و دست ما تهیدستان از میوه این حقیقت کوتاه است.

این فقیر ناچیز، علاقه داشت که نماز را با همه گستردگى اش به رشته تحریر درآورد، اما کم مایگى و عجز قلم مانع از نوشتن است.

نماز را یک انسان منور به نور الهى و یک متصل به ملکوت عالى و یک آراسته به تحلیه، تخلیه و تجلیه و یک شربت عشق او چشیده و یک نمازگزار واقعى باید تجزیه و تحلیل کند، تهى دست بى نوا را کجا رسد که چهره اصلى و ملکوتى این عبادت را نشان دهد؛ باید گفت که این نوشتار، فقط راهنمایى به ظاهر نماز و دورنمایى از چشمه پرفیض خداست.

امید است همان گونه که سالار شهیدان، حضرت حسین بن على علیهما السلام در ظهر عاشورا، لحظه اى که ابو ثمامه صیداوى از حضرت خواست نماز ظهر را در آن باران اسحله به جماعت اقامه کند و آن جناب به او فرمود: خداوند تو را جزء نمازگزاران محسوب بدارد، همه ما وفرزندان ما را موفق به نماز واقعى و در قیامت کبرى در صف نمازگزاران قرار دهد.

 

 

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان